به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»به مناسبت آزاد سازی سوسنگرد با سردار جانباز رضا میرزائی، فرمانده پیشکسوت دوران دفاع مقدس به گفتگو پرداختیم.
روش هجوم ارتش عراق به منطقه سوسنگرد چگونه بود؟
شهر سوسنگرد در دوران دفاع مقدس یک بار اشغال شد و دو بار به محاصره دشمن درآمد در حمله اول به شهر سوسنگرد این منطقه از دو محور شمالی و جنوبی مورد هجوم ارتش عراق قرار گرفت در محور شمالی لشکر ۹ زرهی عراق به فرماندهی تالی الدورى با هدف تصرف تنگه، چزابه بستان ارتفاعات، الله اکبر، دهلاویه سوسنگرد، حمیدیه و اهواز در ۳۱ شهریورماه ۵۹ هجوم خود را از پاسگاههای مرزی صفریه و سوبله آغاز کرد و پس از عبور از تنگه چزابه شهر بستان را در ۴ مهرماه ۱۳۵۹ به اشغال خود درآورد و سپس ارتفاعات اللهاکبر و دهلاویه را تصرف کرده و با نصب پل شناور بر روی رودخانه کرخه و رمیم به پیشروی خود ادامه داده و پس از عبور از دهلاویه شهر سوسنگرد را در ۶ مهرماه ۱۳۵۹ اشغال کرد.
در هنگام اشغال شهر سوسنگرد وضعیت مردم چگونه بود؟
در هنگام اشغال سوسنگرد بیشتر مردم در شهرماندند، فرماندهی لشکر ۹ زرهی عراق، تالی الدوری ۵۸ نفر از مردم و مسئولان این شهر را که از دستورات فرماندهان ارتش عراق سرپیچی کرده بودند اعدام کرد و افرادی را از گروههای موسوم به جدایی طلب خلق عرب که وابسته به رژیم عراق بودند به عنوان فرماندار و مسئول شهر سوسنگرد منصوب کرد.
همچنین حبیب شریفی فرماندهی سپاه سوسنگرد همراه با همسرش، خدیجه میرشکاری در جاده سوسنگرد – اهواز مورد حمله عراقیها قرار گرفتند و هر دو به اسارت رفتند که میرشکاری پس از ۴۰۰ روز اسارت آزاد شد، اما همسر او به دلیل اینکه پاسدار بود بر اثر شکنجههای دشمن در اسارت به شهادت رسید و پیکر مطهرش تاکنون مفقود مانده است.
لشکر ۹ زرهی عراق تا کجا پیشروی کرد؟
بعد از اینکه سوسنگرد اشغال شد عراقیها پیشروی خود را به سمت اهواز ادامه دادند و از جنوب غربی حمیدیه عبور کرده و تا ۴۰ کیلومتری اهواز پیش رفتند.
عراقیها در هنگام هجوم به خوزستان در مورد مردم خوزستان چه فکر میکردند؟
عراقیها فکر میکردند مردم خوزستان آنها را همراهی خواهند کرد و تصور نمیکردند مردم در مقابلشان ایستادگی کنند آنها امید داشتند به اهواز برسند، اما گروهی از رزمندگان مخلص، شجاع و مؤمن سپاه خوزستان به فرماندهی سردار رشید اسلام علی غیور اصلی با عملیات شهادت طلبانه و چریکی در ساعت ۵ بامداد ۹ مهرماه ۱۳۵۹ از محور حمیدیه به یگانهای زرهی عراق شبیخون زده و تعداد زیادی از تانکهای دشمن را منهدم کردند و ۲۲ تانک سالم را به غنیمت گرفتند این شبیخون موجب وحشت عراقیها از چهار روز از سوسنگرد عقب نشینی کنند و به این ترتیب شهر سوسنگرد آزاد شد.
پس از آزادسازی سوسنگرد سرنوشت مسئولان منصوب شده دشمن چه شد؟
پس از آزادسازی شهر سوسنگرد، تعداد ۱۶ نفر از جمله بخشدار، فرماندار و دیگر مسئولان منصوب شده از سوی دشمن توسط رزمندگان اسلام دستگیر شده و به دادگاه انقلاب تحویل داده شدند و سپس همگی آنها پس از محاکمه اعدام شدند.
پس از عقب نشینی ارتش عراق مردم سوسنگرد باز هم در شهر مانده بودند؟
عراقیها بعد از اینکه از شهر سوسنگرد عقب نشینی کردند مدام این شهر را با توپخانه هدف قرار میدادند، به همین دلیل مردم شهر را تخلیه کردند.
حمله دوم عراق به سوسنگرد چگونه آغاز شد؟
عراقیها بعد از اینکه در ۹ مهرماه ۱۳۵۹ از شهر سوسنگرد به عقب رانده شدند همواره در پی آن بودند دوباره این شهر را اشغال کنند، بنابراین نیروهای لشکر ۹ زرهی عراق برای بار دوم در ۲۳ آبان ماه ۱۳۵۹ از سمت شمال رود کرخه کور حمله خود را به سوی جاده ی حمیدیه – سوسنگرد آغاز کردند و در ۲۴ آبان ماه ۱۳۵۹ شهر سوسنگرد را از شرق جنوب و غرب به محاصره کامل خود درآوردند، در آن هنگام حدود ۵۰۰ رزمنده، سپاهی و بسیجی در داخل شهر حضور داشتند و مقاومت میکردند.
کدام یک از فرماندهان شاخص در داخل سوسنگرد با دشمن مقابله میکردند؟
از جمله فرماندهان شاخص سرگرد نیروی هوایی سید کاظم فرتاش بود که در ۱۴ مهرماه ۱۳۵۹ با حکم آیت الله خامنه ای فرماندار نظامی سوسنگرد شده بود. او به همراه ۱۱ نفر از پرسنل نیروی هوایی ارتش در سوسنگرد حضور داشت و همچنین سرداران اسماعیل دقایقی و علی تجلایی معاون عملیاتی سپاه سوسنگرد اصغر گندم کار، فرماندهسپاه هویزه، علی بالشی، ناصر ربیع و ستوان اخوان از ارتش و حدود ۵۰۰ نفر از پاسداران و بسیجیان ،آذربایجان تهران ،شیراز، هویزه و همدان و سردارمحمدعلی جعفری، مسئول آموزش سپاه سوسنگرد در آنجا حضور داشتند، البته سردار جعفری چند ساعت قبل از حمله عراق به اهواز رفته بود که در هنگام بازگشت به سوسنگرد، عراقیها مسدود می کنند و او به ناچار به عقب بر میگردد.
وضعیت محاصره شدهها در سوسنگرد چگونه بود؟
نیروهای زرهی عراق در پوشش توپخانه و بالگرد از سمت غرب و جنوب به طرف سوسنگرد حرکت کردند و به تدریج شهر محاصره شد عراقیها تلاش میکردند وارد شهر شوند، اما رزمندههای دلاور بخصوص رزمندههای مخلص آذربایجان که بیشتر آنها تبریزی بودند به همراه رزمندههای سوسنگرد و با فرماندهی سردار علی تجلایی در سمت ورودی شهر با همه توان مقاومت میکردند، رزمندههای تبریزی، تلفنی به آیتاللهشهیدمدنی قول داده بودند که تا آخرین نفر و تا آخرین نفس مقاومت کنند و همین طور هم شد.
آنها غیر از خدا، هیچ پشتیبانی نداشتند آذوقه و مهمات رزمنده ها رو به اتمام بود. از سوی دیگر رژیم بعث عراق حجم آتش خود را سنگینتر کرده و قوای بیشتری را به اطراف شهر فرستاده بود تا حلقه محاصره تنگتر شود کم کم وضعیت بحرانیتر میشد، به گونهای که بار دیگر صحنه عاشورایحسینی تکرار شد و رزمندگان اسلام با همه توان با متجاوزان میجنگیدند و یکی پس از دیگری به شهادت میرسیدند.
عکس العمل مقامات کشور در این رابطه چه بود؟
در آن زمان رئیس جمهور بنیصدر بود وقتی که از بنیصدر خواسته بودند برای محاصره شدهها کاری بکند گفته بود دیگر نمیشود کاری کرد، چون هر قوایی که به کمک آنها برود نابود خواهد شد، ولی آیت اللهخامنهای که حضور فعالی در منطقه داشتند بیوقفه و با همه توان برای نجات سوسنگرد و محاصره شدهها تلاش میکردند، ایشان با پیگیریهای فراوان مصطفی چمران، سید محمد غرضی استاندار خوزستان و فرماندهی لشکر ۹۲ زرهی، غلامرضاقاسمی نو و قاسمعلی ظهیرنژاد هماهنگ کردند تا در مقر لشکر ۹۲ زرهی اهواز با حضور بنیصدر جلسهای در خصوص نجات سوسنگرد و کمک به محاصره شدهها تشکیل شود، در آن جلسه، آیتاللهخامنه ای پافشاری کردند که موافقت شود تیپ ۲ زرهی از لشکر ۹۲ منطقهسوسنگرد برود که در نهایت فرماندهان ارتش و بنیصدر با این طرح موافقت کردند، پس از آن آیتاللهخامنهای به منطقه بازگشته و به انتظار آمدن تیپ میمانند تا اینکه در نیمههای شب خبر ناگواری از دزفول میرسد.
خبر ناگوار؟
پیغامی برای آیت الله خامنهای فرستادند که طرح به مشکل خورده است و تیپ ۲ زرهی به منطقه ی سوسنگرد نمیآید ایشان با شنیدن این خبر به شدت ناراحت شده و بلافاصله تلفنی با فرماندهی لشکر ۹۲ زرهی غلامرضا قاسمی نو صحبت میکند و به او تذکر میدهد که طبق موافقت قبلی باید هر چه سریعتر تیپ ۲ به منطقه بیاید؛ اما قاسمی نو میگوید بنیصدر دستور داده است تیپ ۲ به منطقه سوسنگرد نرود و ما این تیپ را برای کار دیگری میخواهیم و آن را به اهواز بردیم؛ زیرا اگر به آنجا بیاید منهدم خواهد شد، به هر حال قاسمی نو به آیتالله خامنهای گفته بود: ما نمیتوانیم کاری بکنیم مگر اینکه از بالا به ما امر کنند.
وضعیت محاصره شدهها در داخل سوسنگرد چگونه بود؟
با اینکه حدود ۹۰ نفر از محاصره شدهها به شهادت رسیده و ۱۸۰ نفر هم مجروح شده بودند با همه توان مقاومت میکردند بازماندگان مجروحان و شهدا را به داخل مسجد جامع آورده و آنجا را مرکز خود قرار داده بودند آنها در اطراف مسجد جامع با همه توان مقاومت میکردند و با اینکه آذوقه و مهماتشان رو به اتمام بود اما تسلیم دشمن نشده و همچنان سرگرم شکار تانک بودند تا اینکه سرانجام نیروهای تیپ ۲ زرهی به همراه پاسداران و بسیجیان و گروهی از نیروهای منطقه فولی آباد اهواز و گروه نامنظم چمران و با مدیریت سید علی خامنهای و مصطفی چمران در ساعت ۶:۳۰ دقیقه صبح روز ۲۶ آبان ماه ۱۳۵۹ با هدف شکستن محاصره و نجات سوسنگرد و محاصره شدهها حمله را آغاز کردند و همزمان رزمندههای مخلص و شجاع که در داخل شهر به طور مظلومانه و غریبانه مقاومت میکردند روحیه مضاعف گرفته و از داخل به دشمن هجوم بردند و از سوی دیگر نیروهای عمل کننده محاصره سوسنگرد را از سمت شرق شکسته و ضربات سنگینی به دشمن وارد کردند.
نتیجه ی این حمله چه بود؟
در پی مقاومت جانانه محاصره شدهها و مدیریت عالی آیتاللهخامنهای عراقیها پس از تحمل خسارات و تلفات سنگین و با به جا گذاشتن تانک و ادوات از اطراف سوسنگرد عقب نشینی کردند و به این ترتیب محاصره شهر سوسنگرد شکسته شد، در این عملیات تعداد زیادی از رزمندگان اسلام شهید و مجروح شدند و همچنین مصطفی چمران از ناحیه پا مجروح شد.
اگر پیگیریهای امام خامنه ای نبود چه اتفاقی میافتاد؟
اگر پیگیریهای امامخامنهای نبود در این صورت همه محاصره شدهها قتلعام میشدند و شهر سوسنگرد سقوط میکرد و پس از آن شهرهای حمیدیه و اهواز در خطر سقوط قرار میگرفت.
دشمن برای بار سوم چگونه به سوسنگرد حمله کرد؟
حمله سوم عراقیها به شهر سوسنگرد پس از عملیات نصر هویزه صورت گرفت، از اینکه رزمندگان در ۱۵ دی ماه ۱۳۵۹ در منطقه هویزه عملیات نصر را به اجرا گذاشتند و در ابتدا سردار سید حسین علم الهدی و یارانش پیروزیهای بزرگی را خلق کرده بودند که یکباره صحنه عوض شد و عراقیها توانستند تعداد زیادی از دانشجویان خط امام(ره) از جمله علم الهدی را به شهادت برسانند، دشمن برای بار سوم در ۱۸ دی ماه ۱۳۵۹ به شهر سوسنگرد حمله کرد که این بار هم رزمندگان با همه توان همچون گذشته مقاومت کردند، در نتیجه عراقیها پس از تحمل خسارات و تلفات سنگین برای همیشه صحنه نبرد را در منطقه سوسنگرد ترک کردند، ولی متأسفانه دشمن در ۲۷ دی ماه ۱۳۵۹ شهر هویزه را که در ۱۵ کیلومتری جنوب غربی سوسنگرد واقع شده است به اشغال خود درآورد.
فرماندهان سپاه سوسنگرد در دوران دفاع مقدس چه کسانی بودند؟
به ترتیب سرداران حبیب شریفی، محمدرضا پورکیان، حمید معینیان، اسماعیل دقایقی، حسین بسطامی و علی هاشمی شش فرماندهی سپاه سوسنگرد بودند که در سختترین شرایط دوران دفاع مقدس در مقابل دشمنان اسلام تا پای جان ایستادگی کردند و درس ایثار، مقاومت و فداکاری را به ما آموختند در واقع این چند فرمانده دلاور با شهادت خود، پست فرماندهی سپاه سوسنگرد را تحویل یکدیگر داده و آسمانی شدند. بخصوص سردار سپاه اسلام حبیب شریفی که در زمان هجوم ارتش عراق به سوسنگرد همراه با همسرش خدیجه میرشکاری به اسارت دشمن درآمده بودند که به دلیل پاسدار بودنش او را در زندان مخوف عراق با شکنجههای فراوان مظلومانه به شهادت رساندند و پیکر مطهرش را در مکان نامعلومی به خاک سپردند و ایشان تاکنون مفقود میباشد، اما همسر وی پس از ۴۰۰ روز اسارت آزاد شد.
انتهای پیام/ب