در بیستم شهریور سال ۶۵ ،اسدآباد پنج گل لاله تقدیم انقلاب کرد که ۴ تن از آنان جاویدالاثر شدند و بعداز ۱۰ الی ۱۱ سال چشم انتظاری مردم و خانواده پیکرشان به میهن بازگشت و در گلزارهای شهدای اسدآباد آرمیدند.
به گزارش عصر همدان، شهدا بزرگ مردان این سرزمین هستند که نامشان تا ابد در تاریخ حماسه سازان ثبت و ضبط شده، آنچه در پی می آید، نام شهدای بزرگ اسدآباد است که امروز، بیستم شهریور سالگرد شهادت آن‌هاست و این شهدا در واقع در چین روزی از روزهای دفاع مقدس، به شهادت رسیده‌اند.
معرفی پاسدار شهید بهروز عبادی
پاسدار شهید بهروز عبادی فرزند شعبانعلی در دهم مهرماه سال ۱۳۴۱ در یک خانواده مذهبی و دیندار و مقید با اصول اسلامی و انسانی دیده به جهان گشود.
او یکی از مصادیق دهها هزار سربازی بود که امام خمینی در روز دستگیری اش به مأمور شاه گفت: سربازان من در گهواره هستند و تعجب آن مأمور را برانگیخت که سربازهای در گهواره چگونه سربازهایی هستند ؟ او نمی دانست که امام چه می گوید و از چه آینده ای اطلاع دارد و بعد از ۱۵ سال شهید عبادی‌ها در آغاز انقلاب اسلامی فراگیر امام خمینی از مرز نوجوانی گذشتند و قدم در جوانی گذاشتند و به عنوان سربازان شجاع و طالب شهادت امام با جان و دل از اهداف امامشان حمایت کرد.
یکی از ویژگیهای شهید عبادی تقید کامل به نماز اول وقت بود و طبق بیان نزدیکان مخصوصا” بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب مشغول قرائت قرآن و راز و نیاز با خالق مهربان خود می شد.
وقتی مجروح شده بود و چند روزی در منزل بستری شد، طبق رسومات آن موقع اقوام کمپوت برایش به ملاقات می آوردند که همه آنها را برای جبهه‌ها ارسال کرد.
شهید عبادی به خاطر اخلاص خوبی که داشت بعد از مدتها نبرد در جبهه‌ها و در کسوت پاسداری لایق دستان گلچین رضوان الهی شد و در تاریخ ۲۰ شهریور ماه ۱۳۶۵ در جزیره مجنون در یک نبرد سخت با دشمنان مهاجم بعثی عراق و بعنوان مسئول مخابرات گردان ۱۵۴ از تیپ ۳۲ انصار الحسین(ع) همدان به درجه والای شهادت نائل شد و پیکر پاکش در منطقه تحت تسلط دشمن جا ماند و به عنوان مفقود ، جاویدالاثر گشت و چشم تمام خانواده منتظر رجعت عاشقانه ایشان ماند تا بعد از ۱۲ الی ۱۳ سال در تفحص های انجام شده پیکر پاکش بدست آمد و به آغوش خانواده و مردم شهر بازگشت.
شهید عبادی که فقط شش ماه از ازدواجش گذشته بود به شهادت رسید در بخشی از وصیت نامه اش آورده است : “خداوندا اگر قرار است بمیرم ، چرا در خانه و بستر رختخواب باشد ؟ خداوندا مرا بدست بدترین دشمنان اسلام و ائمه اطهار بمیران که چنین هم شد چون بعثی های عراق از بدترین دشمنان اسلام راستین و اهل بیت پیامبر(ص) بودند”.
معرفی شهید حاج الله رضا هنری
دانش آموز و بسیجی شهید حاج الله رضا هنری فرزند خسرو متولد ۱۳۴۵ اسدآباد جوان عارف مسلکی که الگویی بسیار راه گشا برای جوانان و دانش آموزان شهرستان اسد آباد در هدایت بسوی معنویات و آموزه های دینی و انقلابی بود.
در خانواده ای پاک و مومن و مذهبی رشد و تربیت یافته بود این دنیا، دنیای تنگی بود.
حاج الله رضا یکی از رزمندگان جبهه های دفاع مقدس بود که در بیشتر جبهه‌ها حضورش دیده می شد و در دل تمام رزمندگان اسدآبادی و حتی دیگر شهرها که با او بر خورد و مصاحبت داشتند، جای ویژه ای داشت و محبوب همه بود.
او یکی از حاجی های واقعی که یک حج واقعی و مورد قبول خداوند را در سن جوانی بجا اورده است بود و بعید نبود که خداوند نیز متقابلا عاشق او بود و انتخابش کرده بود تا در جوار خودش قرارش دهد.
او در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۶۵ در جزیره مجنون جام شیرین شهادت را سر کشید و پیکر مطهرش در ۲۳ مهرماه ۱۳۷۷ بعد از سالها به شهر باز گشت و بعد از تشییع در گلزار شهدای اسدآباد به دیار باقی سپرده شد.
معرفی شهید جلیل زارع
دانش آموز شهید جلیل زارع فرزند نبی الله متولد ۱۳۴۶ جوان مومن، پاک، آگاه و دارای بصیرت دینی و اجتماعی که یکی از دانش آموزان الگو در تقید به احکام شرعی و دارای معرفت درونی از اهداف انسانی و اسلامی بود.
او در خانواده ای مذهبی و پاک که پرهیزگاری و پایبندی به احکام الهی سر لوحه اعمال، کردار و اخلاق آنها بود تربیت شده بود.
جلیل از نوجوانی قدم در مسیر پاکی و انجام دستورات عبادی و اخلاقی و مذهبی گذاشته بود و عاشق معبود خود یعنی پروردگار بود و در همان آغاز جوانی مانند دلسوختگان ، خدای خود را بندگی و عبادت می کرد طوری که دوستانش بر عبادات عرفانگونه او غبطه داشتند و او را الگوی قابل اعتماد خود می دانستند.
یکی از فعالان انقلابی برای حفظ اهداف امام خمینی بود و برای حراست از ارزشهای اسلام و کیان کشورش وجود دشمنان بعثی عراق در خاک وطنش را بر نتابید و برای نبرد رویاروی با آنها به جبهه های دفاع مقدس عزیمت کرد.
او در تاریخ ۲۰ شهریور سال ۱۳۶۵ در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نائل و روح مشتاقش به ملکوت پرواز کرد و پیکر پاکش در منطقه بجا ماند. بیش از یک دهه چشم خانواده و دوستان منتظر و عمر خود را به شوق دیدار پیکر پاک و ملکوتی اش گذراندند و بعد از ۱۱ سال با تفحص های انجام شده پیکر مطهرش به آغوش خانواده و مردم شهید پرور شهر اسدآباد بازگشت.
معرفی شهید شکرعلی نجفی
بسیجی و جانباز شهید شکرعلی نجفی فرزند کوچعلی متولد ۱۳۴۵ اهل روستای بادخوره است که معرفی امثال شکرعلی شاید از زبان چند نفر دوست و رفیق آنگونه که باید معرف درون پاک و زلال و اعتقادات راسخ ایشان نباشد و عبادت های عارفانه او که فقط در ظاهر یک عبادتی بود که دوستان می گفتند شکر علی با حضور قلب خوبی نماز می خواند.
شکرعلی در یک خانواده و تحت تربیت پدر و مادری مذهبی و پاک قرار گرفته بود و یکی از بسیجیان دلاور اسدآباد و رزمندگان روستای بادخوره بود که با سن کمی که داشت یک الگوی اخلاقی و عبادی و مذهبی برای دیگران بود.
این شهید جانباز بارها به جبهه ها اعزام شد تا یکی از چشمان خود را در راه دفاع از کشور و احکام الهی از دست داد ولی این جانبازی و نقص ظاهری در وجود ایشان باعث نشد که از حضور در جبهه ها خود داری کند و مصمم تر بلا فاصله بعد از بهبود زخمهای کاسه چشمی که خالی ولی قلبش سرشار از عشق به پروردگار بود به جبهه ها شتافت و اینبار تمام وجود خود را در راه حفظ اسلام و جمهوری اسلامی تقدیم کرد و از جان خود گذشت و در تاریخ ۲۰ شهریور سال ۱۳۶۵در جزیره مجنون به درجه والای شهادت نائل گشت.
معرفی شهید نصرت الله رضایی ساجد
شهید نصرت الله رضایی ساجد دانش آموز و بسیجی فرزند اسدالله متولد ۱۳۴۶ در روستای موسی آباد در یک خانواده مذهبی و مقید به احکام اسلامی و انسانی دیده به جهان گشود و در یک خانواده پاک پرورش یافت.
در آغاز نوجوانی او انقلاب اسلامی به پیروزی رسید که در همان سن نوجوانی دل به آرمانهای امام خمینی سپرد و بخاطر رشد و تربیت در روستا و خانواده ای که از نظر دینی موقعیت ویژه ای داشت با ایمانی استوار برای دفاع از اسلام و انقلاب بپا خواست و در بسیج به عضویت درآمد و جهت دفاع از کشور درس و مشق را رها و به جبهه های دفاع مقدس عزیمت کرد و در تاریخ ۲۰ شهریور سال ۱۳۶۵ در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نائل و پیکر مطهرش بجا ماند و بعد از ۱۱ سال و چند ماه به آغوش خانواده و وطن باز گشت و در گلزار شهدای موسی آباد آرام گرفت.
روحشان شاد و یادش گرامی باد
انتهای پیام/ن