«عصر همدان» گزارش میدهد؛
فردگرایی؛ فرسایش هویت اصیل ایرانی_اسلامی
سونامی تغییر هویت با محوریت فردگرایی غربی، بنیان خانواده ایرانی_اسلامی را نشانه رفته است. این تغییر نظام ارزشی، تأخیر در ازدواج و کاهش فرزندآوری را به دنبال داشته و بازگشت به سبک زندگی اصیل، تنها راه برونرفت است.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصرهمدان»؛ امروز جامعه ما با پدیدهای عجیب و بیسابقه روبرو شده است. اگر به اطراف خود نگاه کنیم، جوانان بسیاری را میبینیم که با وجود برخورداری از تحصیلات عالی و موقعیتهای شغلی مناسب، از تشکیل خانواده طفره میروند. پدیدههایی مثل تجرد قطعی، تأخیر در ازدواج و کاهش شدید فرزندآوری، به بحرانهایی تبدیل شدهاند که آینده جامعه ما را تحت تأثیر قرار دادهاند.
اما چه شده که نسل جدید، برخلاف نسلهای گذشته، اینگونه به زندگی نگاه میکند؟ چرا تشکیل خانواده که روزی آرزوی هر جوانی بود، امروز به یک انتخاب دشوار و پرچالش تبدیل شده است؟ به راستی چه تغییر عمیقی در نگرش و ارزشهای جوانان امروز رخ داده است؟
در حقیقت، ما امروز شاهد یک تغییر بنیادین در سبک زندگی و نظام ارزشی جامعه هستیم. تغییراتی که ریشه در تحولات جهانی دارد، اما در بستر فرهنگی ما به شکل خاصی خود را نشان میدهد. برای درک این مسئله، باید عمیقتر به بررسی این تحولات بپردازیم و ریشههای این تغییر نگرش را بشناسیم.
تاثیر مادری بههنگام در تربیت فرزندان
علیرضا واحدی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی«عصر همدان»؛ اظهار کرد: زندگی توام با رشد، با فرزندآوری بههنگام، مادری در سن پائین، بهویژه در دنیای امروز، موضوعی است که میتواند بهطور گستردهای بر تربیت فرزند تأثیرگذار باشد.
وی افزود: این تجربه، بهویژه زمانی که مادر از حمایتهای خانوادگی و اجتماعی برخوردار است، میتواند به فرصتی تبدیل شود که نهتنها به پرورش نسل آینده کمک کند، بلکه به شکوفایی اجتماعی و اقتصادی کشور نیز منجر شود.
این روانشناس و مشاور خانواده تصریح کرد: یکی از مهمترین ثمرات مادری در سن پائین، انرژی و توان فیزیکی بالای مادر است. این توانایی بدنی به مادر جوان این فرصت را میدهد که ارتباط عمیقتری با فرزند خود برقرار کند. این انرژی، به او این امکان را میدهد که در بازیها، فعالیتهای فیزیکی و حتی مراقبتهای روزمره فرزندش مشارکت بیشتری داشته باشد.
واحدی اضافه کرد: این تعاملات نه تنها به رشد فیزیکی کودک کمک میکند، بلکه میتواند موجب تقویت مهارتهای اجتماعی، عاطفی و شناختی او شود. کودکان بهویژه در مراحل ابتدایی زندگی به ارتباطات نزدیک و مداوم با مادران خود نیاز دارند تا احساس امنیت و اعتماد را در خود تقویت کنند و رشد بهتری داشته باشند.
وی ادامه داد: مادران جوان با تواناییهای بالای فیزیکی خود میتوانند این نیازها را بهطور مؤثرتری پاسخ دهند. مادری در سن پائین همچنین میتواند بهعنوان یک فرصت برای استفاده از فناوریهای نوین و منابع آموزشی مدرن باشد.
این روانشناس و مشاور خانواده همچنین افزود: بسیاری از مادران جوان، بهویژه کسانی که در نسل دیجیتال رشد کردهاند، بهخوبی با دنیای فناوری آشنا هستند و میتوانند از این ابزارها برای ارتقای سطح آموزش فرزند خود بهرهمند شوند.
واحدی گفت: این آشنایی با اپلیکیشنهای آموزشی، بازیهای فکری و حتی رسانههای اجتماعی، میتواند به مادران کمک کند تا مهارتهای شناختی و عاطفی فرزندشان را تقویت کنند.
وی ادامه داد: مادران جوان در دنیای امروز میتوانند از این فرصت استفاده کنند تا با بهکارگیری روشهای نوین یادگیری غیرمستقیم و سرگرمکننده را در روند تربیت کودک خود ادغام کنند، علاوه بر این مادری در سن پائین میتواند از نظر عاطفی نیز برای مادر و فرزند فرصتهای زیادی ایجاد کند.
این روانشناس و مشاور خانواده بیان کرد: مادران جوان معمولاً در دورههای ابتدایی مادری خود از انعطافپذیری بیشتری برخوردار هستند و میتوانند احساسات و نیازهای فرزند خود را با دقت بیشتری شناسایی و درک کنند. این حساسیت بالا نسبت به نیازهای کودک میتواند منجر به تربیتی مؤثرتر و سازگارتر شود.
نیاز به «عشق ورزیدن» و «احساس مسئولیت»
فاطمه رضایی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»؛ در خصوص تأثیرات روانی این تغییر سبک زندگی اظهار کرد: در درون هر انسانی، یک تمایل فطری برای «عشق ورزیدن» و «مورد عشق قرار گرفتن» وجود دارد. وقتی ما این نیاز فطری را نادیده میگیریم، دچار تعارض درونی میشویم. از یک طرف میخواهیم مستقل باشیم، از طرف دیگر دلمان میخواهد کسی را داشته باشیم که به او عشق بورزیم.
وی با بیان اینکه انسان برای اینکه زندگیاش معنا پیدا کند، نیاز دارد «مسئولیت» چیزی یا کسی را به عهده بگیرد، عنوان کرد: وقتی شما فقط برای خودتان زندگی میکنید، به مرور زمان احساس پوچی به شما دست میدهد.
این روانشناس حوزه خانواده در پاسخ به این سئوال که آیا این احساس نیاز در زنان و مردان متفاوت است، گفت: بله، البته. هر دو جنس تحت تأثیر قرار میگیرند، اما به شکلهای مختلف است. در زنان، چیزی که من به آن «حسرت مادری پنهان» میگویم. بسیاری از زنان موفق شغلی، وقتی به سن ۳۵ سالگی به بالا میرسند، تازه متوجه میشوند که یک جای زندگی خالی است. این همان جاست که باید با عشق مادرانه پر میشد.
رضایی در ادامه بیان کرد: چیزی که من به آن «تنهایی پنهان» میگویم. مردان معمولاً کمتر احساساتشان را بروز میدهند، اما در عمق وجودشان آرزوی داشتن یک همراه و یک خانواده را دارند.
وی تاکید کرد: جوانان باید با خودشان صادق باشند. بپرسند: «آیا واقعاً از زندگی مجردی راضی هستم؟ یا فقط دارم تظاهر میکنم که راضی هستم؟»
تاکید بر مشاوره قبل از تصمیمگیری
این روانشناس تاکید کرد: خیلی مهم است که جوانان قبل از اینکه تصمیم بگیرند همیشه مجرد بمانند، با یک روانشناس صحبت کنند. شاید بسیاری از ترسهای آنها از ازدواج، غیرواقعی باشد.
رضایی یادآور شد: باید این باور غلط را از بین ببریم که «ازدواج یعنی پایان آزادیهای شخصی». در عوض باید نشان دهیم که «ازدواج یعنی شروع یک رابطه عمیق و معنادار»، این نکتهای است که باید به آن توجه کنیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: فقط میخواهم بگویم که زندگی کردن برای دیگران (همسر، فرزندان) نه تنها محدودکننده نیست، بلکه میتواند عمیقترین احساس رضایت را به انسان بدهد.
سیدمحمد موسوی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»؛ در تبیین تغییر نگاه به زندگی اظهار کرد: این فرآیند مثل یک موج آرام اما قوی بوده که طی چند دهه اخیر جامعه ما را تحت تأثیر قرار داده است.
وی ادامه داد: در گذشته، وقتی از یک پسر جوان میپرسیدیم «میخواهی چه کاره شوی؟» معمولاً میگفت «میخواهم مهندس شوم» یا «دکتر شوم». اما در پسِ این جواب، یک آرزوی پنهان دیگر هم بود: «میخواهم تشکیل خانواده دهم و پدر خوبی برای فرزندانم باشم.»
تغییر نگرش جوانها در رابطه با تشکیل زندگی
این کارشناس رشته جامعهشناسی بیان کرد: امروز اما، این نگاه کاملاً تغییر کرده، در حال حاضر از همان پسر جوان بپرسید، میگوید «میخواهم استارتآپ بزنم»، «میخواهم به کانادا مهاجرت کنم»، «میخواهم در فلان شرکت بینالمللی کار کنم». در این نگاه جدید، جایی برای «پدر بودن» تعریف نشده است.
موسوی ادامه داد: قبلاً یک جوان ۲۵ ساله، خودش را برای ازدواج آماده میکرد. در حال حاضر همان جوان به فکر این است که اول ماشین بخرد، اول سفر خارجی برود، اول مدارک تحصیلیش را تکمیل کند. ازدواج به «آخرین اولویت» تبدیل شده است.
تغییر در معیارهای انتخاب همسر
وی با تاکید بر اینکه در گذشته، «اخلاق خوب»، «تعهد» و «توانایی تشکیل خانواده» مهم بود. بیان کرد: امروز ظاهر، مدرک تحصیلی، شغل پردرآمد و زندگی لاکچری معیار شده است.
این جامعه شناس عنوان کرد: جوانان ما دائماً در معرض تصاویری از زندگی «ایدهآل» هستند. زندگیهایی که در آن همه چیز کامل و بینقص است. طبیعی است که وقتی خودشان را با این استانداردهای غیرواقعی مقایسه میکنند، احساس میکنند هنوز آماده ازدواج نیستند.
موسوی با بیان اینکه سیستم آموزشی ما بیشتر بر :موفقیت فردی» تأکید میکند تا «مسئولیتپذیری اجتماعی، تاکید کرد: به بچهها یاد میدهیم چطور در کنکور قبول شوند، اما یاد نمیدهیم چطور همسر خوب یا پدر و مادر خوبی باشند.
وی همچنین افزود: قبلاً الگوهای جامعه، پدران و مادران بودند. امروز الگوها، سلبریتیها هستند که تجرد را تبلیغ میکنند.
این جامعهشناس در پایان یادآور شد: باید به جوانان نشان دهیم که موفقیت فقط پول و مدرک و ماشین نیست. یک پدر یا مادر خوب بودن هم خودش یک موفقیت بزرگ است.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»؛ با نگاهی به آنچه گفته شد، به این نتیجه میرسیم که راه برونرفت از این بحران، نه در مقصر دانستن دیگران، که در بازنگری و بازگشت به خویشتن فرهنگی ماست. باید از خود بپرسیم: آیا این سبک زندگی جدید که از غرب به ما رسیده، واقعاً توانسته آرامش و خوشبختی را برایمان به ارمغان آورد؟ یا اینکه تنها بر اضطرابها و تنهاییمان افزوده است؟
تجربه نسلهای گذشته به ما میگوید که زندگی در کنار خانواده و عشق ورزیدن به همسر و فرزندان، عمیقترین احساس رضایت را به انسان میبخشد. این را نه تنها دین و فرهنگ ما، که علم روانشناسی امروز هم تأیید میکند. شاید زمان آن رسیده که در مسیر زندگیمان تأمل کنیم و ببینیم آیا راهی که در پیش گرفتهیم، ما را به سعادت واقعی میرساند؟
بازگشت به ارزشهای اصیل ایرانی-اسلامی به معنای عقبگرد نیست، بلکه به معنای انتخاب آگاهانهترین مسیر برای زندگی بهتر است. مسیری که در آن خانواده کانون گرم زندگی است و عشق ورزیدن به دیگران، بزرگترین دستاورد انسان محسوب میشود.
این تغییر نگرش نیازمند عزمی جمعی است. از خانوادهها گرفته تا نظام آموزشی و رسانهها، همه باید دست به دست هم دهند تا جوانان ما بار دیگر زیباییهای زندگی خانوادگی را کشف کنند. باید به آنها نشان دهیم که تشکیل خانواده نه پایان آزادیها، که آغاز یک زندگی پربار و معنادار است.
آینده جامعه ما در گرو انتخابهای امروز جوانان ماست. انتخاب بین زندگی فردی و زندگی خانوادگی، بین لذتهای آنی و خوشبختی پایدار. امیدواریم جوانان ما با خردورزی و آگاهی، مسیری را انتخاب کنند که هم خودشان به آرامش برسند و هم جامعه ما بتواند به تداوم و پویایی خود ادامه دهد.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!