کارشناس مسائل بینالملل:
شرمالشیخ میزبان شکست دیگری شد
کارشناس مسائل بینالملل گفت: کنفرانس صلح شرمالشیخ بدون حضور ایران و با شکست مواجه شد. این اجلاس نتوانست راهکاری برای پایان جنگ غزه ارائه دهد و دیپلماسی آمریکا بار دیگر ناکام ماند.
رضا سلیمانی در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان» گفت: پاسخ نهایی ایران به دعوت برای حضور در یک اجلاس بینالمللی موجب شکلگیری دوقطبی جدیدی در فضای سیاسی کشور شده است.
وی ادامه داد: این رویداد دیپلماتیک که با محوریت مسائل منطقهای و با حمایت ایالات متحده آمریکا برگزار میشود، با واکنشهای متفاوتی از سوی جریانهای سیاسی داخلی روبرو شده است.
این تحلیلگر بینالمللی ادامه داد: برخی چهرههای اصلاحطلب، عدم حضور ایران در این اجلاس«شرمالشیخ» را نشانهای از «فرصتسوزی در عرصه دیپلماسی» دانسته و به انتقاد از این تصمیم دولت پرداختهاند. تا جایی که برخی از این رویداد به عنوان «فرصت تاریخی» برای بازگرداندن سیاست خارجی از «چهارچوب ایدئولوژی به منافع ملی» یاد کردهاند.
سلیمانی در ادامه به دیدگاههای مخالف اشاره کرده و میافزاید: در نقطه مقابل، برخی منتقدان حضور در این گردهمایی دیپلماتیک را به مثابه تأییدی بر تثبیت و ارتقای جایگاه آمریکا به عنوان «منجی صلح» و تکرار تجربههای تاریخی مشابه میدانند.
این کارشناس مسائل بینالملل برای رسیدن به تحلیلی منصفانه، پیشنهاد میکند که باید به چند نقطه تاریخی طلایی در روابط ایران و آمریکا بازگشت.
وی خاطرنشان کرد: طرفداران حضور ایران در این رویداد بینالمللی از آن به عنوان «فرصت تاریخی» برای کاهش تنش میان ایران و آمریکا یاد میکنند. اما باید به خاطر آورد که در گذشته نیز شاهد نقشآفرینی ممتاز و بیبدیل جمهوری اسلامی ایران در سرنگونی طالبان بودیم که در سایه همکاریهای سخاوتمندانه اطلاعاتی-امنیتی و نظامی با آمریکا در جریان حمله به افغانستان پس از واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ صورت گرفت.
وی به مقایسه دو واقعه تاریخی پرداخته و توضیح داد: بر اساس خاطرات «رایان کراکر» سفیر اسبق آمریکا در افغانستان و همچنین محتوای مصاحبه محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت با بیبیسی فارسی، ایران در توفیق ارتش آمریکا در سرنگونی طالبان در حمله ۷ اکتبر ۲۰۰۱ نقش موثری ایفا کرد.
این تحلیلگر در ادامه به نقش ایران در یک کنفرانس بینالمللی مهم اشاره کرده و گفت: تهران در جریان برگزاری یک کنفرانس بینالمللی در آلمان در دسامبر ۲۰۰۱ به منظور تصمیمگیری درباره آینده افغانستان پساطالبان نیز نقش ممتازی ایفا کرد. از جمله اینکه در روند متحد کردن گروههای جهادی شمال افغانستان و در به قدرت رسیدن حامد کرزی که مورد تأیید دولت ایالات متحده آمریکا نیز بود، تأثیر غیرقابل انکاری داشت.
سلیمانی با اشاره به عدم تقدیر آمریکا از همکاریهای ایران بیان کرد: این تلاش مبتنی بر واقعگرایی و حسن نیت در مقابل است یک دشمن آشکار، پاداشی را از طرف مقابل برای ایران به همراه نداشت. همانگونه که پروفسور محییالدین مصباحی، استاد دانشگاه بینالمللی فلوریدای آمریکا در اثر «تنهایی استراتژیک ایران» بیان میکند: همکاری در افغانستان، باز هم بدون هیچگونه توافق یا پیششرط عینی برای کنش متقابل، دامنه تعامل و مشارکت و میزان اعتماد به روند همکاری را نشان میدهد که در ازای آن هیچ نفعی وجود نداشت.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!