حالت تاریک
جمعه, 14 آذر 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی عصرهمدان هستید؟
زلزله‌ای خاموش در هویت ایرانی
یک کارشناس فرهنگی هشدار داد:

زلزله‌ای خاموش در هویت ایرانی

کارشناس فرهنگی گفت: هجوم فرهنگ غربی با محوریت فردگرایی، بنیان خانواده ایرانی را نشانه رفته است. نجات در گروی بازگشت آگاهانه به ارزش‌های اصیل و تقویت هویت فرهنگی خودی است.

محمد عسگری، در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»؛ از وقوع یک «سونامی تغییر هویت» در جامعه ایران خبر و هشدار داد که این پدیده، بنیان‌های فرهنگی و اجتماعی کشور را با تهدیدی جدی و بنیادین مواجه ساخته است.

وی گفت: این طوفان سهمگین که دامن‌گیر بسیاری از جوامع جهان شده، ریشه در تحولات فکری-فرهنگی غرب و نقطه عطف تاریخی «رنسانس» دارد.

عسگری در تشریح خاستگاه این پدیده جهانی، به تحلیل لایه‌های پنهان تاریخ اندیشه غرب پرداخت و اظهار داشت: جریان مسلط فکری که از دل تحولات غرب سربرآورد، با انجام یک چرخش پارادایمی اساسی، «انسان» را به جای خدا در کانون جهان‌بینی خود قرار داد. این حرکت، مبانی فلسفی «اومانیسم» یا انسان‌محوری را بنیان نهاد که طی قرون متمادی، تمامی عرصه‌های معرفت و زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داد.

وی افزود: در این پارادایم نوظهور، مفهوم «فرد» و «فردیت» به آرامی جایگزین «جامعه» و نهادهای سنتی پیشین شد. نتیجه این جایگزینی، تغییری شگرف در هسته اصلی کنش‌های اجتماعی بود؛ جایی که کانون تعلقات و انگیزه‌ها از «ما»ی جمعی و مبتنی بر ارزش‌های مشترک، به «من» فردی و خودبنیاد منتقل شد. در این نظام ارزشی نوپدید، دیگر افرادِ جداافتاده و خودمختار، سنگ بنای اولیه تشکیل جامعه تلقی می‌شوند. در چنین فضایی، پیگیری بی‌وقفه و حریصانه «منافع شخصی»، تلذذ جستن از «لذت‌های آنی و زودگذر» و «دستیابی به موفقیت‌های مادی محسوس»، به آرمان غایی زندگی و حتی معیار نهایی سنجش خوشبختی و رضایت از زندگی بدل گشته است.

این کارشناس فرهنگی، با پیوند دادن این مبانی نظری به واقعیت‌های عینی و ملموس جامعه ایران، تصریح کرد: این تغییر بنیادین در نگرش به جهان و انسان، به صورت یک زنجیره به هم پیوسته و اجتناب ناپذیر، منجر به ایجاد یک «ساختار اجتماعی جدید»، «نظام ارزشی بدیع» و در نهایت، «سبک زندگی متفاوت و وارداتی» شده است. آنچه امروز به عنوان پدیده‌های نگران‌کننده اجتماعی شاهد آن هستیم، از قبیل «تأخیر فزاینده و بی‌سابقه در سن ازدواج»، «کاهش شدید و هشداردهنده نرخ فرزندآوری»، «گرایش روزافزون به زندگی مجردی پایدار و دائم» و «فاصله گرفتن تدریجی بخشی از بانوان از هویت مقدس و نقش بی‌بدیل مادری»، همگی در حقیقت، نشانه‌های سطحی و آشکار یک بیماری عمیق و نهادینه فرهنگی هستند که ریشه در همان تحول فکری اولیه دارد.

عسگری در ادامه و در نقد تحلیل‌های رایج و گاه سطحی که مسائل و دشواری‌های اقتصادی را عامل اصلی و یگانه این تحولات می‌دانند، توضیح داد: اگرچه دشواری‌های معیشتی و فشارهای اقتصادی امری انکارناپذیر و واقعیتی تلخ در زندگی بسیاری از مردم است، اما پرداختن صرف و تکیه کردن تنها بر این عامل، نوعی ساده‌انگاری تحلیلی است و در بسیاری از موارد، می‌توان آن را «بهانه‌تراشی» برای توجیه و پوشش دادن یک تغییر بزرگ‌تر و عمیق‌تر دانست. مسئله اصلی و هسته مرکزی این بحران، «اقتصادی» نیست، بلکه پیش و بیش از هر چیز، «فرهنگی» است. ریشه این تحولات شگرف را باید در «تغییر سبک زندگی» جستجو کرد که خود، محصول و نتیجه سلطه تدریجی و خزنده «نظام ارزشی اومانیستی» بر ذهن، روان و زندگی روزمره ایرانیان است.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!