«عصر همدان» گزارش میدهد؛
فشار اقتصادی و هنجارهای اجتماعی، عامل کاهش فرزندآوری
کاهش فرزندآوری تنها یک ترجیح فردی نیست، بلکه پیامد مستقیم هنجارهای اجتماعی القا شده، الگوسازی سلبریتیها و فشارهای اقتصادی است که آینده جمعیت را به مخاطره میاندازد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصرهمدان»؛ پویایی جمعیتی هر جامعه، شاخصی حیاتی از سلامت و آیندهنگری آن به شمار میرود و افت نرخ فرزندآوری در استان همدان، همچون بسیاری از مناطق کشور، زنگ خطری است که نیازمند واکاوی ریشهای و همهجانبه است.
این پدیده تنها یک نوسان آماری ساده نیست، بلکه بازتابی عمیق از تحولات پیچیده اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی در بطن جامعه است که در بلندمدت، تار و پود توسعه و پایداری منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
کاهش میل به فرزندآوری، عموماً حاصل ترکیبی از عوامل درهمتنیده است. فشارهای اقتصادی فزاینده، نااطمینانی نسبت به آینده، دشواری در تأمین مسکن، هزینههای سرسامآور آموزش و درمان، بهطور مستقیم بر تصمیمگیری خانوادهها سایه میافکند.
از سوی دیگر، تغییر ارزشها و ترجیحات زندگی، تحول در نقش زنان و افزایش مشارکت آنان در عرصههای تحصیلی و شغلی، تمایل به سبک زندگی متفاوت و همچنین تأخیر در ازدواج، بُعد فرهنگی و اجتماعی این مسئله را شکل میدهد.
این عوامل در بستر استان همدان، با ویژگیهای بومی و ساختار اشتغال و معیشت خاص آن، میتواند نمود و تأثیراتی متمایز داشته باشد.
پیامدهای این روند کاهشی، به مرور زمان خود را نشان خواهد داد و سالخوردگی جمعیت، کاهش نیروی کار جوان و فعال، تحت فشار قرار گرفتن نظامهای تأمین اجتماعی و سلامت، و حتی تضعیف پویایی بازار داخلی و نوآوری، از جمله چالشهای پیشرو هستند.
در سطح خردتر، این پدیده میتواند به افزایش بار تکفل، انزوای اجتماعی در سالمندی و تغییر ساختارهای حمایتی سنتی در خانواده بیانجامد.
بنابراین، پرداختن به این موضوع تنها با اتکا به سیاستهای تشویقی مقطعی و سطحی نمیتواند راهگشا باشد، واکاوی همهجانبه و ریشهای، مستلزم مطالعهای عمیق و گفتگویی صادقانه با اقشار مختلف جامعه، به ویژه جوانان و زنان، برای فهم دقیق دلایل، ترسها و انتظارات آنان است.
مهدی قاسمی در گفتگو با خبرنگار ما در خصوص عوامل اجتماعی و فردی مؤثر بر کاهش نرخ فرزندآوری گفت: پدیدههای اجتماعی نظیر تکفرزندی، بیفرزندی، تأخیر در ازدواج یا حتی رویآوردن به نگهداری حیوانات خانگی به جای فرزندآوری، عموماً محصول فعالیتهای جمعی و اثرگذاری چهرههای شاخص و فردی بر جامعه هستند. این دو عامل به شکل مکمل بر یکدیگر اثر میگذارند.
دبیر قرارگاه جمعیت استان همدان در ادامه به نقش الگوسازی اشاره کرده و افزود: امروزه سلبریتیها و شخصیتهای اثرگذار در حوزههایی مانند موسیقی، سینما و ورزش، دایره وسیعی از مسائل اجتماعی را پوشش میدهند.
این افراد با داشتن میلیونها فالوور، میتوانند جریانسازی کنند. پس از شکلگیری یک جریان اجتماعی، این جریان تبدیل به عرف میشود و افراد عادی قدرت شکستن آن هنجار را در خود نمیبینند. بنابراین، هم افراد بر جامعه اثر میگذارند و هم جامعه بر افراد که این مسئله بسیار تأمل برانگیز است.
قاسمی در پاسخ به پرسش دوم درباره پیامدهای تکفرزندی یا بیفرزندی در بلندمدت و تأثیر آن بر انزوای سالمندان، هشدار داد: اگر پدیده بیفرزندی به تدریج در جامعه رسوب کند و به یک فرهنگ غالب تبدیل شود، بیتردید آینده آن جامعه را به سوی نابودی خواهد برد.
وی با تشبیه ساختار سنی جمعیت به یک نقاله، توضیح داد: نسلهای جوان که باید صندلیهای خالی نقاله جمعیتی را پر کنند، در حال کاهش شدید هستند. در بازه زمانی ۴۰ تا ۵۰ سال، بیفرزندی میتواند به نابودی یک تمدن منجر شود، کشورهای پیشرفته نیز از این پدیده به عنوان «چاله یا پنجره جمعیتی» یاد میکنند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به آسیبهای تکفرزندی پرداخت و اظهار داشت: نخستین آسیب تکفرزندی را خود خانوادهها متحمل میشوند. پدر و مادری که تمام دارایی عاطفی خود را در سبد یک فرزند میگذارند، در صورت بروز هرگونه مشکل جسمی، روانی، اخلاقی یا اجتماعی برای آن فرزند، امید به زندگی خود را از دست میدهند. از سوی دیگر، تکفرزندها به دلیل نداشتن تجربه خواهر و برادر، دوران کودکی محدودتری را زیر نظر دائمی والدین سپری میکنند و از پنهان شدن در لابهلای روابط خواهرانه و برادرانه محروم میمانند.
این مسئول در پایان بر همکاری عوامل فردی و اجتماعی در شکلگیری این پدیده تأکید کرد و نتیجه گرفت که عبور از این چالش، مستلزم تغییر در هر دو سطح است.
سارا محمدی نیز در گفتگو با خبرنگار ما به عنوان یک مادر جوان، از بزرگترین دغدغهاش برای داشتن فرزند دوم گفت و اظهار کرد: صادقانه بگویم، فشار اقتصادی اولین و بزرگترین مانع است.
هزینههای مسکن، مهدکودک، آموزش و حتی درمان سرسامآور شده، من و همسرم هر دو شاغلیم، اما درآمدمان با این تورم همخوانی ندارد.
از طرفی، نبود امنیت شغلی برای زنان بعد از بچهدار شدن هم یک معضل جدی است، بسیاری از کارفرماها ترجیح میدهند زنی که تعهدات خانوادگی بیشتری دارد را استخدام نکنند یا اولین انتخاب برای تعدیل نیرو باشند.
وی در خصوص تأثیر سلبریتیها و جریانسازی اجتماعی بیان کرد: به نظر من مشکل اصلی «تبلیغ» یک سبک زندگی ایدهآل و اغلب غیرواقعی است. مدام تصاویری از سفرهای لوکس، خانههای مرتب و بیدغدغه، و زندگیهای متمرکز بر لذتهای فردی نشان داده میشود. داشتن فرزند بیشتر، با این تصویر همخوانی ندارد. این باعث میشود نوعی «عرف جدید» شکل بگیرد که در آن فرزند کمتر، برابر است با آزادی و رفاه بیشتر. مقابله با این جریان سخت است، چون به صورت نامحسوس در حال القاست.
این مادر ۳۰ ساله همدانی ادامه داد: وقتی به آینده فکر میکنم، استرس این را دارم که آیا میتوانم برای همین یک فرزندم هم آیندهای مناسب فراهم کنم؟ آیا سیستم حمایتی از سالمندان در کشور ما آنقدر قوی هست که بتوانیم به آن امیدوار باشیم؟ به نظرم قبل از ترساندن مردم از آینده، باید بسترهای اقتصادی و اجتماعی برای زندگی بهتر در «امروز» فراهم شود. وقتی امروز با خیال راحت نتوانی زندگی کنی، نگران ۴۰ سال بعد بودن خیلی سخت است.
مجید عبداللهی نیز در این خصوص در گفتگو با خبرنگار ما بیان کرد: باید مسئله را در بستر «گذار دوم جمعیتی» و تغییر پارادایم ارزشی تحلیل کرد. جامعه ایران در حال گذار از ارزشهای سنتی به مدرن است. در این گذار، «فردیت» و «تحقق خواستههای شخصی» وزن بسیار سنگینتری پیدا میکند. ازدواج و فرزندآوری از «ضرورت» به «انتخاب» تبدیل شده است. عواملی مثل گسترش آموزش عالی برای زنان، افزایش سن ازدواج، شهرنشینی، کوچکشدن مسکن و هزینههای فرصت بالای فرزندآوری برای زنان، همگی دست به دست هم دادهاند.
این کارشناس ارشد جامعهشناسی دانشگاه بوعلیسینا همدان درباره آسیبهای تکفرزندی عنوان کرد: قطعاً تکفرزندی، ساختار خانواده را از یک «شبکه ارتباطی افقی و عمودی» (والدین-چند فرزند-روابط خواهر و برادری) به یک «خط مستقیم عمودی متمرکز» (والدین-یک فرزند) تبدیل میکند. این امر چند پیامد دارد: اول، فشار روانی بیحد بر آن یک فرزند برای پاسخگویی به تمام انتظارات والدین. دوم، از بین رفتن محیط اولیه جامعهپذیری که در تعامل با خواهر و برادر شکل میگیرد و سوم، ایجاد «خانواده هستهای شکننده» که در برابر بحرانهایی چون فوت یا بیماری آن یک فرزند، به کلی فرو میپاشد.
عبداللهی در پاسخ به این سئوال که برای عبور از این چالش، تغییر در کدام سطح اولویت دارد: فردی یا ساختاری؟ گفت: این یک دوراهی کاذب است. تجربه جهانی نشان داده سیاستهای صرفاً تشویقی و تبلیغی (تغییر فردی) بدون اصلاح ساختارها، اثر محدود و موقتی دارد. مسئله، «ترجیحات واقعی» مردم است. وقتی نظام اقتصادی، ناامنی شغلی ایجاد میکند، نظام مسکن سرپناه مناسب را بیثبات میکند، و نظام اجتماعی فشار مضاعف بر زنان شاغل میآورد، طبیعی است که ترجیح فردی به سمت فرزند کمتر سوق پیدا کند.
وی ادامه داد: راه حل، یک «بسته سیاستی یکپارچه» است که هم در سطح کلان مانند: اقتصاد، اشتغال، مسکن، بیمه، حمایت از مادران شاغل و هم در سطح خرد مانند: آموزش، فرهنگسازی واقعبینانه، مشاوره، همزمان عمل کند.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»؛ مجموعه این گفتگوها و تحلیلها، تصویری روشن و هشداردهنده از ابعاد گوناگون بحران کاهش جمعیت ترسیم میکند. این پدیده، تنها یک نگرانی آماری نیست، بلکه تهدیدی است بنیادین که پیکره اقتصادی، روانی و تمدنی جامعه را هدف قرار میدهد. از هشدارهای کارشناسی درباره فروپاشی هرم سنی و عواقب اجتنابناپذیر آن، تا گلایههای صریح خانوادهها از دشواریهای معیشتی و ناامنیهای شغلی، همگی گواه بر شکافی عمیق بین سیاستهای کلان و واقعیتهای روزمره زندگی مردم هستند.
تحلیل جامعهشناختی نیز این گسست را تأیید میکند و نشان میدهد که تغییر ارزشها و ساختارهای خانواده، امری تصادفی یا صرفاً تبلیغاتی نیست، بلکه واکنشی طبیعی به شرایط عینی موجود است. بنابراین، راه برونرفت از این بحران، هرگز در اجرای برنامههای مقطعی و شعارهای تکبُعدی خلاصه نمیشود. آنچه ضرورت مییابد، تحولی جامع و هماهنگ در سطوح مختلف است؛ تحولی که از یک سو با اصلاح ساختارهای اقتصادی و ایجاد اطمینان از آینده، بستر مادی لازم را فراهم آورد و از سوی دیگر، با بازتعریف ارزشهای فرهنگی و ارتقای سرمایهی اجتماعی، فضایی حمایتی و امیدبخش خلق کند.
تنها با این نگاه سیستمی و همهساحتی است که میتوان جریان نزولی کنونی را معکوس کرد و آیندهای بالنده و پرنشاط را برای نسلهای حاضر و آینده تضمین کرد.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!