«عصر همدان» گزارش میدهد؛
عقرب زرد؛ شکارگر میدان، مأوای دلها
شهید چیتسازیان در میدان، تیغ تیز عملیات بود و در پشت جبهه، پناهگاه دلهای جوان شد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»، شهید چیتسازیان که در چهارم آذر ۱۳۶۶ در عملیات نصر منطقه ماووت به فیض شهادت نائل آمد، با عمری کوتاه اما بسیار پربار، برگ دیگری از کتاب زرین ایثار و فداکاری را ورق زد. چیتسازیان در آخرین عملیاتش، همانند همیشه در خط مقدم حاضر شد و با نگاهی که همواره آرزوی شهادت در آن موج میزد، سرانجام به کاروان یاران شهیدش پیوست.
امروز پس از گذشت دههها، یاد و خاطره این شهید بزرگوار همچنان در میان بسیجیان و فرماندهان زنده است و سیره عملی او برای نسل جوان انقلاب الگویی تابناک به شمار میرود.
شهید علی چیتسازیان،از آن اسطورههای گمنامی است که در آسمان دفاع مقدس، به ستارهای تابان و بیمانند تبدیل شد. فرماندهی نوجوان که مسئولیتهای خطیر را در اوج جوانی بر دوش کشید و با ایمان راسخ و ارادهای پولادین، الگویی زنده از مدیریت جهادی و تربیت معنوی شد. نام او در تاریخ پرفروغ لشکر علیبنابیطالب(ع)، همواره به عنوان نماد شجاعت، تدبیر و ایثار جاودانه خواهد ماند.
شهید علی چیتسازیان به «عقرب زرد» معروف بود، لقبی که ترکیبی از ویژگیهای ظاهری و رفتاری او را نشان میداد. رنگ زرد پوستش و جثه لاغر و قدبلندش، از یک سو، و از سوی دیگر سرعت عمل، چابکی و حملات سریع و ناگهانیاش در عملیاتهای شناسایی و شبیخون، این تشبیه را در اذهان همرزمانش ایجاد کرده بود. این لقب به خوبی شخصیت او را توصیف میکرد موجودی به ظاهر کمخطر اما فوقالعاده مؤثر و مرگبار که در سکوت و استتار عمل میکرد و ضربات کاری را به دشمن وارد میساخت.
در میان هزاران دلاور میدان نبرد، برخی چنان میدرخشند که نور وجودشان بر قلب تاریخ میتابد. شهید علی چیتسازیان، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر، از جمله این بزرگان است که با شخصیتی چندبعدی و جامع، هم فرماندهی قاطع بود و هم پدری دلسوز. او ثابت کرد که رهبری واقعی، در آمیختن اقتدار با مهر، و شجاعت با عطوفت معنا مییابد.
چه کسی باور میکند نوجوانی هفدهساله، مربی نظامی پادگان شود و در نوزدهسالگی، فرماندهی یکی از حساسترین واحدهای رزمی را عهدهدار گردد؟ این، روایت زندگی کوتاه اما پربار شهید علی چیتسازیان است؛ جوانی که سن کم، مانع بلندای اندیشه و عظمت روحش نشد و با رفتاری پدرانه و قلبی مالامال از عشق به شهادت، در خاطره همرزمانش ماندگار شد.
شهید چیتسازیان از سیمخاردارهای نفس خودش عبور کرده بود
احسان قنبری در گفتگو با خبرنگار ما با اشاره به مسئولیتهای سنگین شهید چیتسازیان در سنین جوانی اظهار کرد: شهید چیتسازیان با ۱۷ سال سن، مربی نظامی در پادگان قدس همدان شد و در ۱۹ سالگی به سمت فرماندهی واحد اطلاعات و عملیات لشکر علیبنابیطالب(ع) منصوب شد. برای تصدی این جایگاه، شخصیتی خاص و استثنایی لازم بود.
وی، شجاعت، نترسی و تدبیر را از ویژگیهای بارز شهید چیتسازیان برشمرد و افزود: علیآقا فوقالعاده خداترس بود. ما سعادت داشتیم چند صباحی در کنارش باشیم. او شجاعتی مثالزدنی داشت، اما در عین حال بسیار مردانه و دلنازک بود؛ قلبی رئوف داشت و خداوند به او توفیق داده بود که بتواند روی بقیه بچهها اثر بگذارد.
این همرزم شهید با بیان اینکه حدود ۱۰۰ نفر در غرب و جنوب کشور تحت فرماندهی این شهید بزرگوار خدمت میکردند، به اخلاق مداری او اشاره کرد: به قدری با بچهها خوشرفتاری داشت که هر کدام از ما گمان میکردیم او را بیشتر از دیگران دوست دارد. اثرگذاری او روی ما بسیار زیاد بود و امروز بعد از سیوهفت، هشت سال، برگزاری یادواره شهدای اطلاعات و عملیات لشکر و ماندگاری نام او در میان مردم، گواه این تأثیر عمیق است.
قنبری در ادامه به یکی از کلمات قصار به یادگار مانده از این شهید اشاره کرد: «او میفرمود: کسی میتواند از سیمخاردارهای دشمن عبور کند که اول از سیمخاردارهای نفس خودش عبور کرده باشد. از این سخنان ناب، چند نمونه داریم.
وی، خاطرهای دیگر از دغدغههای آیندهنگرانه شهید چیتسازیان نقل کرد: یک روز به ما گفت: بچهها مواظب باشید، یک روز جنگ تمام میشود. بچههای شهدا بزرگ میشوند و میآیند سراغ شما و میپرسند وقتی پدر ما شهید شد، شما کجا بودید؟ کجا بودید؟ چرا زنده ماندید؟ دعا کنید شهید شویم که بعد از جنگ، شرمنده خانوادههای شهدا، به ویژه بچههای شهدا نشویم.
قنبری در پایان با بیان اینکه امروز فرزندان شاهد، عظمت و اثرگذاری شهیدانی چون چیتسازیان را به خوبی درک میکنند، گفت: امیدواریم قدردان این شهید بزرگوار اثرگذار و سایر شهدای اطلاعات لشکر باشیم.
آرزوی شهادت، آرزوی همیشگی شهبد چیتسازیان بود
محمد خادمی در گفتگو با خبرنگار ما با اشاره به ویژگیهای منحصربهفرد شهید چیتسازیان اظهار کرد: شهید چیتسازیان شخصیتی تکبعدی نبود. از جاذبههای رفتاری و توانمندیهای نظامی بهطور همزمان و توأم بهره میبرد و همین شخصیت چندبعدی بود که در جنگ، او را به فردی مورد وثوق همه، خصوصاً بسیجیان حاضر در صحنههای نبرد، تبدیل کرده بود.
وی افزود: همه میتوانستند با وجود شهید چیتسازیان، در کنارش احساس امنیت کنند. در هر خط و جبههای که جنگ با شدت تمام جریان داشت، حضور پیدا میکرد، اما اطرافیانش هیچگاه احساس ترس نمیکردند و این نتیجه مستقیم خصوصیات رفتاری و اخلاقی چندوجهی او بود.
این همرزم شهید در ادامه به آرزوی بزرگ و همیشگی شهید چیتسازیان برای شهادت اشاره کرد و گفت: با آن سابقه درخشان در جنگ و کارهای مخاطرهآمیزی که انجام داده بود و بسیاری از دوستانش را در جبهه از دست داده بود، احساس میکرد به نوعی از آنان عقب مانده است. این احساس بهویژه پس از شهادت برادرش که تنها چهار ماه در جبهه حضور داشت، شدت یافته بود.
وی تصریح کرد: آرزوی قلبی او شهادت بود. اگر از او میپرسیدیم علیآقا، چه دعایی برایتان کنیم؟ میگفت: اگر مرا دوست دارید، دعا کنید که به شهادت برسم. این آرزوی واقعی او بود. در مراسم و در خلوت، به چشم خود دیدهام که با انگیزهای عمیق، برای رسیدن به این آرزو اشک میریخت.
خادمی در پایان خاطرنشان کرد: این عشق و اشتیاق، بهویژه پس از رویایی که دیده بود و راهکاری که معاونش، شهید مصیب مجیدی به او نشان داده بود، بیشتر شد و او این راهکار را در عمل پیاده کرد تا به آرزوی دیرین خود برسد.
شهید چیتسازیان پدری بود در لباس فرماندهی
ماشاالله حرمتی در گفتگو با خبرنگار ما با بیان جایگاه ویژه شهید چیتسازیان در میان همرزمانش اظهار کرد: شهید چیتسازیان غیر از اینکه فرمانده ما بود، خصوصیت بارزش این بود که ما احساس میکردیم هم برای ما پدر است، هم فرمانده. با سن ۱۵-۱۶ سالی که داشتیم، وی حکم یک پدر را برای ما داشت.
وی با اشاره به توانمندیهای فرماندهی شهید چیتسازیان افزود: ایشان فکر بازی داشتند و نسبت به سنشان بیشتر میفهمید. از لحاظ جسمانی آمادگی کامل داشت و از بچههای معتقد به نظام و انقلاب بود که حاضر بود از جان خود بگذرد.
این همرزم شهید در ادامه به خاطرهای از آخرین روزهای زندگی این شهید بزرگوار اشاره کرد: یکی از خاطراتی که از وی دارم، مربوط به یکی دو شب قبل از شهادتش است. داشت به خط میرفت تا به بچههای شناسایی سر بزند. وقتی گفتم علی آقا، مرا هم با خودتان میبرید؟ گفتند چه اشکالی دارد.
وی با بیان حال و هوای معنوی آن شب گفت: از زمانی که سوار ماشین شدیم، ایشان شعر یاران بر حق حسین، یاران همه رفتند، جا ماندهایم از کاروان عشق، جا ماندهایم را خواند و اشک ریخت. این همان اشک و بیقراری روزهای آخرش بود. فقط اشک میریخت. شب بعد، صبح که برای قرار حاضر شدیم، پیکر مطهرش را آوردند و فهمیدیم به آرزوی دیرینه خود، شهادت، نائل آمده است.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»، شهید علی چیتسازیان، اسوهای کامل از فرماندهی جوان و متعهد بود که در اوج ناباوری سنی، مسئولیت های خطیر نظامی و تربیتی را با کمال لیاقت به دوش کشید.
این شهید بزرگوار که به «عقرب زرد» ملقب بود، نه تنها در میدان نبرد به دشمن زهر می ریخت، که با اخلاق و منش پدرانه اش بر جان همرزمانش شفابخش بود. از ویژگی های برجسته او می توان به شجاعت کم نظیر، درایت فوق العاده، ایمان راسخ و عشق وافر به شهادت اشاره کرد که این ترکیب بی نظیر، از او چهره ای ماندگار در تاریخ دفاع مقدس ساخته است.
و اینگونه بود که شهید چیتسازیان، نه تنها در صحنه نبرد که در قلب یارانش جاودانه شد. امروز پس از گذشت دههها، یاد او همچنان در جمع بسیجیان و فرماندهان زنده است و سیره عملی او، درسی همیشگی برای مدیران جوان انقلاب به شمار میرود. روحش شاد و یادش گرامی باد.
آری، شهید چیتسازیان به آرزوی دیرین خود رسید و در کاروان عشق، به یاران برحقش پیوست. اما میراث او که ترکیبی کمنظیر از فرماندهی و مهربانی، شجاعت و عطوفت بود همچنان راهنمای همه رهپویان راه شهادت باقی مانده است. او ثابت کرد که شهید، هرگز نمیمیرد.
امروز که فرزندان این مرز و بوم،آزادانه در سایه امنیت میزیند، مدیون فداکاریهای شیرمردانی چون علی چیتسازیان هستند. باشد که با پاسداشت یاد و خاطره این عزیزان، راهشان را ادامه داده و شرمنده خون پاک شهدا نشویم.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!