یادداشت؛
تبلیغ بیضابطه، نمایش بیمسئولیتی
حضور بلاگرهای زن با حجاب نامناسب در نمایشگاه اقوام و عشایر همدان، نه تنها تناقضی آشکار با ماهیت این رویداد فرهنگی دارد، بلکه پرسشهای جدی درباره مدیریت و اهداف پشت پرده آن ایجاد میکند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»؛ حضور بلاگرهای زن با حجاب نامناسب در «نمایشگاه اقوام و عشایر ایران زمین» در همدان، ظاهراً با هدف معرفی و تبلیغ این نمایشگاه صورت گرفته بود، در عمل به عاملی برای زیر سؤال بردن اصالت، اهداف و مدیریت این رویداد مهم فرهنگی بدل شد.
پرسش اصلی اینجاست: آیا هرگونه تبلیغی، فارغ از محتوا و شکل اجرا، برای جذب مخاطب مجاز است؟ و اگر این اقدام با هماهنگی و تأیید مسئولان و مدیران اجرایی نمایشگاه بوده است، این سوال مطرح میشود که اساساً چه لزومی دارد و چرا باید چنین اتفاقی در یک رویداد مبتنی بر فرهنگ و هویت ملی رخ دهد؟
نمایشگاه اقوام و عشایر ایران زمین، به عنوان ویترینی از تنوع فرهنگی، اصالت تاریخی و سبک زندگی جوامعی تعریف میشود که حجاب و پوشش، به ویژه برای زنان، بخشی جداییناپذیر و قابل احترام از هویت و سنتهای آنان است. این نمایشگاه قرار است جلوهای از اصالت، سادگی و حیات بومی مردمانی باشد که ارزشهایشان ریشه در تاریخ این مرز و بوم دارد. در چنین بستری، حضور بلاگرهایی با پوشش نامتعارف و کاملاً متضاد با این ارزشها، نه تنها یک اقدام تبلیغاتی ناموفق، بلکه نوعی بیاحترامی به فرهنگ اقوام حاضر در نمایشگاه و عاملی برای تحریف چهره واقعی آنان محسوب میشود.
این اقدام، پیامی دوگانه و مخرب را القا میکند: از یک سو ادعای پاسداشت فرهنگ اصیل را داریم و از سوی دیگر، برای «دیده شدن»، همان فرهنگ را به پای ابزارهای مد روز قربانی میکنیم.
اما جنبه بحرانیتر ماجرا، فرض هماهنگی این اقدام با مسئولان است. اگر مدیران اجرایی نمایشگاه مجوز چنین حضوری را صادر کردهاند، باید پرسید: معیارهای مدیریت فرهنگی این رویداد بر چه اساسی تعریف شده است؟ آیا مسئولان، نمایشگاه اقوام و عشایر را صرفاً به عنوان یک «رویداد توریستی-تفریحی» میبینند که هدفش تنها افزایش آمار بازدیدکنندگان به هر قیمتی است؟ یا برای آن رسالتی فرهنگی و هویتی قائل هستند؟ تأیید چنین حرکتی از سوی مدیران، نشان از یک سردرگمی عمیق در سیاستگذاری فرهنگی و اولویتبندی اهداف دارد. این موضوع حاکی از آن است که ممکن است «کمیت» بازدید و «ترند» شدن در فضای مجازی، بر «کیفیت» محتوایی و حفظ اصالت رویداد ارجحیت یافته است.
از سوی دیگر، این سوال مطرح میشود که چرا برای تبلیغ یک رویداد عمیقاً فرهنگی، به سراغ افرادی رفتهاند که محتوای تولیدی آنان عمدتاً مبتنی بر سبک زندگی شخصی، مد و ظواهر است و اغلب با ماهیت مردمی و بومی این نمایشگاه سنخیتی ندارد؟ آیا جامعه بلاگرهای بااخلاق و خوشسلیقهای که بتوانند این رویداد را در چارچوب ارزشهایش به درستی معرفی کنند، وجود ندارند؟ این انتخاب، یا نشان از شناخت ناکافی مدیران از فضای مجازی و ظرفیتهای واقعی آن دارد، یا حاکی از یک عزم معیوب برای ایجاد «حاشیه» به جای تمرکز بر «متن» است.
در نهایت، این اتفاق یک هشدار جدی برای تمامی دستاندرکاران رویدادهای فرهنگی-ملی است. تبلیغات، زمانی ثمربخش و اصیل خواهد بود که در راستای تقویت هویت و اصول رویداد باشد، نه در تقابل با آن. استفاده از روشهای زودبازده و کممایه برای جذب مخاطب، تنها به بیاعتباری رویداد و خدشه دار شدن تصویر عمومی آن میانجامد.
اگر قرار است نمایشگاه اقوام و عشایر ایران زمین، پیام آور وحدت، اصالت و احترام به تنوع فرهنگی باشد، باید در تمامی اجزای آن، از مدیریت گرفته تا تبلیغات، این ارزشها متجلی شود. در غیر این صورت، این نمایشگاه به جایی تبدیل میشود که نه اقوام را راضی نگه میدارد، نه حافظان فرهنگ را، و نه جامعه را؛ و تنها در بهترین حالت، به یک سوژه زودگذر در شبکههای اجتماعی مبدل خواهد شد.
راضیه حاجیلویی خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!