
یادداشت؛
جهان انگشت به دهان
شخصیت امام خمینی (ره) در رهبری انقلاب و تحولات سیاسی جهان، همه را متحیر کرده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان» حامد عیوضی خبرنگار سیاسی پایگاه خبری تحلیلی عصر همدان در یادداشتی چنین نوشت؛رهبران زیادی تاکنون در تاریخ چند قرن أخیر خصوصاً از قرون وسطی تاکنون در جهان تأثیرات زیادی را بر روند تحولات دنیا گذاشته و اتفاقات بزرگی را رقم زدند.
اما در در طول بیش از ۲۰۰ الی ۳۰۰ سال گذشته، جریان صهیونیسم جهانی با نفوذ در ارکان قدرت جهان توانست روندی را در پیش گیرد که خود را در برههای از زمان قدرت مطلق جهان در قالب بلوک غرب و جهان تک قطبی معرفی کند.
قدرتی که در ظاهر، با ساختار دموکراسی و مردمی با تعاریفی دینی و خداباوری، اما در واقعیت، امپراتوری ظلم و قدرت طلبی و رسیدن به اهداف غیر انسانی با هر ابزاری بود.
این قدرت با تشکیل ساختاری که کانون آن در ایالات متحده آمریکا بود، با گسترش قدرت خود در قاره اروپا و استفاده از منابع قارههای دیگر در حال تلاش برای ساماندهی و نظم نوین جهانی برای مدیریت کره زمین با مبنای اهداف شوم خود بود. این جریان توانسته بود با استفاده از ابزارهای مختلف همانند؛ کشتارهای وسیع و غارت کشورهای مختلف با ایجاد جنگهای جهانی و یا روشهای مختلف استعمار بر کشورها و منابع جهان تسلط یافته و خود را کانون علم و فناوری و ثروت جهان کند.
جریان صهیونیسم جهانی با نام لیبرال دموکراسی غرب رقیب خود یعنی اتحادیه جماهیر شوروی کمونیستی در قالب بلوک شرق را نیز بهلحاظ فکری و سیاسی به فروپاشی نزدیک کرده و مسیر را برای ادامه راه هموار کند.
این جریان برای اداره جهان در هر کشوری بنابر شرایط حاکم موجود، روشهای مختلفی را برای اداره حکومتها و غارت منابع جهان در پیش گرفته بود. با نگاهی بر سیر تحولات بزرگ جهان از اواخر قرن نوزدهم میلادی، میتوان بهخوبی دریافت که این جریان برای رسیدن به قدرت مطلق با شیوههای مختلف نظامی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و دینی چه اتفاقات مهمی را رقم زده است و تقریباً در همه آنها موفق بوده و توانسته است آمریکا را مغز متفکر و آقای جهان معرفی کند.
کشور ایران یکی از کشورهای مهم جهان بهلحاظ قرارگرفتن در موقعیت استراتژیک جغرافیایی و نیروی انسانی کارآمد با منابع سرشار طبیعی نفت و گاز و معادن مختلف است.
ایران کشوری است که از هزاران سال پیش بهعنوان یکی از امپراتوریهای قدرتمند جهان شناخته میشده است و پس از آن نیز نقش تأثیرگذاری در تحولات منطقه داشته است. نفوذ در روش حکمرانی ایران در دوره قاجار تأثیر خود را نشان داد که در این دوره بسیاری از بخشهای ایران از حکومت مرکزی جدا شد و ایران با دوران قدرت خود فاصله بسیار زیادی گرفت.
حکمرانی قاجار، مردم ایران را بیدار کرد و جریان صهیونیسم را بر آن داشت تا حکومت دیگری به نام پهلوی با روشی دیگر برای تسلط به ایران انتخاب کند. اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی که مصادف است با انقلاب صنعتی در اروپا، غارت منابع کشورهایی همچون ایران با سرعت برای صنعتی شدن غرب ادامه دارد.
پس از سیطره بیشتر غربیها با ابزارهای پیشرفته نظامی و فناوری های نوین بر دنیا، فصل جدیدی از حکمرانی جهانی رقم خورد. البته در این بین نباید فراموش کرد که قدرتهای استعماری مانند: انگلیس و آمریکا برای استعمار و تصاحب بیشتر منابع نیز با یکدیگر در دنیا رقابت داشتند اما در اصل موضوع یعنی سیطره جریان صهیونیسم بر جهان فرقی نمیکرد و آنچه که محرز بود استعمار نوین جهانی بود. در این میان جنبشهای مختلفی در دنیا در جهت بیداری انسانها و مقابله با ظلم و استعمار شکل میگرفت که با تقابلهای نظامی بیشتر این جریانات سرکوب میشدند.
از همین رو جریان صهیونیسم تصمیم گرفت سیاست استعمار فرا نوین را با تسخیر اذهان مردم اتخاذ کند. در استعمار فرا نوین با تلاشهای بسیار، این جریان توانسته بود به مردم جهان القا کند که قدرت مطلق جهان، آمریکا و اروپا است و مقاومت و ایستادگی در برابر این قدرتهای بزرگ نتیجه ای جز نابودی ندارد.
در این زمان جنگ جهانی دوم پایان یافته است و علیرغم پیروزی اتحادیه جماهیر شوروی در برابر اروپا، اما پیروز واقعی جنگ آمریکاییها هستند که خود را از جنگ دور نگه داشته و بیشترین منافع را از آن کسب کردند. حالا آمریکا با قدرت زیادی در جهان در حال گسترش امپراتوری خود است.
اما زمزمههای ملی شدن صنعت نفت در ایران آغاز شده است و حرکتی در این مسیر با اتحاد جریان ملیگرا و مذهبیون شکل گرفت و با ملی شدن ظاهری صنعت نفت برای تغییر در اوضاع سیاسی کشور حرکت کرد اما در نهایت با اجرای یک کودتای ساده شکست خورد. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود که رژیم دست نشانده پهلوی در ایران با کمک آمریکاییها قدرت بیشتری گرفت و با تأسیس ساواک سرکوب هر نوع اعتراض کوچکی را با تمام توان آغاز کرد.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در وصف امام خمینی میفرمایند: هیچکس مثل امام خمینی نبود؛ او به ملت احساس هویت داد و به آنها اعتماد کرد؛ هنر بزرگ امام این بود که اولاً با ملّت حرف زد، نه با یک قشر خاص، نه با یک حزب، با یک مجموعهی خاص، با ملت ایران حرف زد، به ملّت هویت داد، از ملّت مطالبه کرد و اظهار توقع کرد.
هویت فرهنگی و تاریخی ملت را به یادشان آورد و از غلفت خارج کرد؛ ملت را به میدان آورد و وارد میدان کرد. این هنر بزرگ امام است. ایشان در ادامه میفرمایند: همه ما توجه نداشتیم به تواناییهای خودمان. امام ما را متوجه کرد به تواناییهایمان و به پیگیریهایمان. ما را وارد میدان کرد و ملّت را وارد میدان کرد و در این کار واقعاً مجاهدت کرد. خداوند متعال هم برکت داد و ملّت مرعوب نشدند؛ احساس مرعوب شدن را از ملّت سلب کرد.
سخنان رهبر انقلاب در تشریح کامل روش و حرکت امام خمینی و شخصیت ایشان بسیار جامع و کامل است و از هر بند آن میتوان ساعتها سخن گفت. وارد میدان کردن مردم، متوجه کردن آنان به تواناییهایشان با یادآوری هویت فرهنگی و تاریخی بزرگ مردم ایران که رهبر انقلاب آن را هنر بزرگ امام خمینی مینامند، بهمعنای واقعی کلمه هنر یک رهبر بزرگ جهانی است که نمونه آن را در قرنهای اخیر نمیتوان یافت.
حرکت امام خمینی معادلات سیاسی جهان را نیز برهم زد و یک فصل جدیدی در ادبیات سیاسی دنیا رقم زد. کشوری که روزی حیاط خلوت آقای جهان و همپیمانانش بود و حتی سگ آمریکایی در برابر سرهنگ ارتش آن از مصونیت قضایی برخوردار بود، متکی بهتوان مردم و نه قدرتهای خارجی توانست در مدت زمان کوتاه آنچنان قدرتمند شود که در خلیج فارس سربازان آمریکایی را به اسارت بگیرد و حتی گرانترین و پیشرفتهترین پهپاد جاسوسی آمریکایی جهان را بدون هیچ واهمهای در لحظه ورود به حریم هوایی کشور مورد هدف قرار دهد. و جالب اینکه ابر قدرت جهان که از ترس ناوهای آن بسیاری از کشورها هر امتیازی را که بتوانند به آن میدهند، در برابر اقدامات ایران بدون هیچ اقدام نظامی و با درخواستهای دیپلماتیک و سیاسی اقدام به آزادی اسرای خود کرده و یا رییسجمهورش در برابر هدف گرفتن پهپاد خود از ایران تشکر هم میکند که هواپیمای سرنشیندارش را مورد هدف قرار نداده است.
قدرت ایران بهحدی رسیده است که آمریکا در عرصه سیاسی مجبور به گفتمان و مذاکرات شده است و علیرغم تهدیدات نظامی پوشالی خود، توانی برای این اقدامات در برابر جمهوری اسلامی ایران ندارد. و اعتراف سیاستمداران بزرگ غربی به قدرت ایران در ادبیات سیاسی جهان قابل چشم پوشی نیست. این سیر تحولات بزرگ در طول ۴۷ سال پس از گذشت پیروزی انقلاب اسلامی در ایران فقط در داخل کشور، علیرغم مشکلات و کارشکنیهای فراوان داخلی و خارجی نشان از موفقیت حرکت امام خمینی در اتکا مردم به توان خود است که آیتالله خامنهای رهبر انقلاب نیز همان مسیر را طی میکنند. بلاشک ادامه این مسیر و عمل به فرامین رهبران انقلاب میتواند در مدت زمان کوتاهی مشکلات اقتصادی را برطرف نمایید.
حامد عیوضی
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!