• امروز : سه شنبه - ۱ خرداد - ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 21 May - 2024
2

وداع!

  • کد خبر : 81799
  • 10 شهریور 1399 - 10:11
وداع!

همیشه با کلمه‌ی «وداع» مشکل داشته‌ام، اصلاًً این کلمه به قدری بار منفی دارد که وقتی بیانش می‌کنی، خودبه‌خود غم تَهِ دلِ آدم می‌نشیند! به روایت عصر همدان، دُردانه‌ی پدربزرگ! و محبوبه‌ی مادر! زینت پدر! فخر حسن و حبیب حسین! و چه سخت است داغِ وداع با پنج تن آل‌عبا! تو بمانی و اینان یک‌به‌یک […]

همیشه با کلمه‌ی «وداع» مشکل داشته‌ام، اصلاًً این کلمه به قدری بار منفی دارد که وقتی بیانش می‌کنی، خودبه‌خود غم تَهِ دلِ آدم می‌نشیند!

به روایت عصر همدان، دُردانه‌ی پدربزرگ! و محبوبه‌ی مادر! زینت پدر! فخر حسن و حبیب حسین! و چه سخت است داغِ وداع با پنج تن آل‌عبا! تو بمانی و اینان یک‌به‌یک رحل سفر برگیرند، اما خم به ابروی خویش نیاوری و همه را برگی از برنامه‌ی الهی بدانی، و زینب چقدر با این برنامه هم‌آهنگ است! زینب! زینب! زینب!

همیشه با کلمه‌ی «وداع» مشکل داشته‌ام، اصلاًً این کلمه به قدری بار منفی دارد که وقتی بیانش می‌کنی، خودبه‌خود غم تَهِ دلِ آدم می‌نشیند!

اولین وداع‌هایی که در خاطرم مانده، وداع خانواده‌های رزمندگان هنگام اعزام به جبهه بود، شاید تصویر و فیلم از این صحنه‌ها دیده باشید، بعضی‌هایش که آتش به دل می‌زند!

مثلاً وداع شب عملیات که برای برخی مثل روز روشن بود که دیگر غروب فردا را نمی‌بینند! طوری رفیق‌شان را بغل می‌کنند، گویی می‌خواهند تمام کاستی‌های محبت‌شان در دوران رفاقت را جبران کنند، وداع است دیگر! شاید فرصتی دوباره ای نباشد!

و سخت‌تر از همه وداع با کسی است که دوستش داری تا جایی که حتی جانت را هم برای حیاتش دریغ نخواهی کرد و گویی داغ نبودش همیشه بوی تازگی دارد!

خودم شاید دوست نداشته باشم از این کلمه استفاده کنم ولی برخی به قدری با این عمل آمیخته شده‌اند که وقتی نام‌شان را می‌آوری وداع در ذهنت تداعی می‌شود!

و زینب که سلام الهی بر او باد کسی است که وداع در مقابل او کم می‌آورد، بی‌شک!

دُردانه‌ی پدربزرگ! و محبوبه‌ی مادر! زینت پدر! فخر حسن و حبیب حسین! و چه سخت است داغِ وداع با پنج تن آل‌عبا! تو بمانی و اینان یک‌به‌یک رحل سفر برگیرند، اما خم به ابروی خویش نیاوری و همه را برگی از برنامه‌ی الهی بدانی، و زینب چقدر با این برنامه هم‌آهنگ است! زینب! زینب! زینب!

اما وداع آخرش را مگر کسی فراموش می‌کند؟ همان که جز زیبایی از آن ندید! نه با حسینْ‌جانش قبل از شهادت، بلکه با پیکر امامش بعد از شهادت، اگر پیکری باشد!

وداعی که در تاریخ نبود و بعد از آن هم تکرار نشد. پیدا کرد او را در میان انبوهی از نیزه‌های شکسته، بوسید جایی که مادر نبوسیده بود و بغل کرد جسمی که پدر اینچنین‌ در آغوشش نکشیده بود. نجوا کرد با بدنی که حسن جانش، او را در این شمایل ندیده بود! داغی که به پهنای تاریخ تازه است.

و «وداع» در مقابل زینب(سلام‌الله‌علیها) شرمنده شد و من هنوز از وداع گِله دارم.

عارفه مرادی

انتهای پیام/ن

لینک کوتاه : https://asrehamedan.ir/?p=81799
  • دیدگاه‌ها برای وداع! بسته هستند

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.