به گزارش عصر همدان؛ملایر دیار یک ۱۱۰۰ شهید است، شهیدانی که از قیام ۱۵ خرداد تا سال ۴۲ در راه انقلاب تا دفاع از مرزها و اعتشاشات سال ۱۴۰۱ برای اعتلای جان خود را فدا کرده و سبب اقتدار امروز ایران اسلامی شدند.
در میان شهدای ملایر مختلف که در سنین مختلف و جایگاه مختلف به شهادت رسیدند نام یک شهید درخشان است که سبب سرآمد شدن نام ملایردر دنیا شده است و ان سردار شهید حاج رسول حیدری نخستین شهید محور مقاومت در اروپا است.
او را با نامهای کاک رسول، حاج رسول و مجید منتظری می شناسند، سردار شهیدی که در راه اعتلای و پیشرفت انقلاب از هیچ کوششی دریغ نکرد. رهبر انقلاب در توصیف این شهید بیان کردند که ” میدان بوسنی،جنگ اسلام وکفر تنها نیست بلکه از این بالاتر است،دروازه ورود به غرب واروپا است،آنجا مسئله اش بالاتر از جنگ عراق و ایران است.
کسی که برود آنجا و محیط امن خانواده را رها کند مقامش خیلی بالاتراست.” از دوران مبارزه با طاغوت تا شکل گیری سپاه پاسداران در ملایر ردپایی از حاج رسول دیده می شود و در دوران هشت ساله دفاع مقدس نقشی مهم داشت. در مبارزه با ضد انقلاب و بخصوص در غائلههای پاوه، سریشآباد قروه و باینگان نقشی موثر داشت و پس از آن در سپاه همدان مسئولیت اطلاعات شهر همدان را عهده دار میشود.
روحیات شهید حیدری با جنگهای نامنظم سازگار بود و از غرب شناخت کاملی داشت و همین امر او را به سمت آن منطقه روانه می کند و می شود کاک رسول و تا پایان جنگ داخل خاک عراق به مبارزه و عملیات شناسایی میپردازد.
پس از پایان جنگ تحمیلی، به ادامه تحصیل در رشته علوم سیاسی دانشگاه امام حسین (ع) پرداخت که سال آخر تحصیلات وی با آغاز حملات صربها علیه مسلمانان بوسنی همزمان شد و پیش از پایان تحصیلات را ناتمام رها کرد و در سال ۱۳۷۱ بهعنوان دیپلمات جمهوری اسلامی ایران، با نام مجید منتظری برای دفاع از مردم مظلوم بوسنی به این کشور راهی این کشور می شود.
حاج رسول هشت ماه در این کشور از مردم مظلوم دفاع می کند و سرانجام در خرداد ماه سال ۱۳۷۲ در کمین شبه نظامیان کروات به شهادت می رسد. برای آشنایی هر چه بیشتر با حاج رسول حیدری فرمانده بزرگ ملایری دقایقی با محمدمهدی فرزندش هم کلام شدیم، هر چند در زمان شهادت پدر پنج سال بیشتر نداشته و خاطره مشخصی از وی ندارد اما تلاش ها و اقداماتش باعث شده گنجینه ای از مطالب و اسرار پدر باشد ودر این سالها از هیچ تلاشی برای معرفی حاج رسول دریغ نکرده است.
* حاج رسول در بوسنی شناخته تر از ایران است
وی می گوید خاطراتش از پدر خیلی مبهم و گنگ است و کمتر مسئله ای از پدر به یاد دارد محمد مهدی حیدری به سفرهایش به بوسنی در مراسم بزرگداشت شهدای ایرانی اشاره می کند و میگوید که نخستین بار سال ۱۳۹۵ در بیستو۲سومین سالگرد شهید شرکت کردم.
وی میگوید: مردم بوسنی حاج رسول را به خوبی می شناختند و خاطراتی از شهید را بازگو کردند و سالهای بعد از هم راهپیمایی مارش میرا که در یادبود نسلکشی سربرنیتسا با حضور مردم دنیا برگزار می شود، شرکت کردم.
فرزند شهید حیدری عنوان می کند که سربرنیتسا شهری که در سال ۱۹۹۵ اختیار سازمان ملل بودهو با خیانت این سازمان در سه روز ۸۳۰۰ بوسیایی را توسط کروات ها نسل کشی میشوند و از ایران از سال ۱۳۹۶ در مراسم یادبود این واقعه شرکت میکنم.
وی در صحبت های خود خاطراتی مختلفی از خانواده پس از شهادت پدر روایت می کند که یکی از آنها سرکشی حاج قاسم از خانواده اسن شهید است.
* حاج قاسم به منزلمان آمد “ده یازده ساله بودم. لوله های آب خانه مان ترکیده بود و نم داده بود به کف زمین و دیوارها. کارگر آورده بودیم کف زمین را بکند. کل لوله ها پوسیده بود. شده بود عینهو توری. فرش ها را جمع کرده بودیم و با مادر داشتیم با کارگرها سروکله می زدیم. زنگ خانه مان را که زدند اخمهایم رفت توی هم. شرایط مهمانداری نداشتیم.
لباس نظامی نداشت اما آن قدر از فرماندهان سپاه دیده بودم که راحت می توانستم حدس بزنم او هم یکی از آنهاست. کمی با کارگرها خوش و بش کرد. یکی از کارگرها افغان بود.
از وضعیت افغانستان و خانواده اش در مزارشریف پرسید. مادر عذرخواهی کرد که جایی برای نشستن و چیزی برای پذیرایی نداریم. خندید و گفت “اشکالی ندارد عادت دارم به خاک و خل”! . با مادر دوتایی سر فرش را گرفتند و روی خاک ها پهن کردند. یک ساعتی نشستیم و صحبت کردیم.
از حال و احوالمان پرسید و کم و کسری هایمان. خوش رو بود و خودمانی. مادر تشکر کرد و گفت خدا رو شکر همه چیز خوب است. همین که می آیید برایمان ارزشمند است.”