وقتی می نشستم پای دار قالی، انگار همهٔ ناراحتی ها و خیالات می شد به اندازهٔ یک گرهٔ قالی و دوخته می شد لای ریسمان ها، قالی هایی که بعد از متولد شدن در کارگاههای فرش راهی خانه ها شده و سالیان درازی را همراه مردم این سرزمین شاهد داستان زندگی آدم ها می شوند،شاهدانی […]