
یادداشت؛
چالش رسانه در اقتصاد
ابزار رسانه و تأثیر آن بر فضای اقتصادی جامعه موجب التهاب بازار و عدم تحقق شعار سرمایه گذاری برای تولید شده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «عصرهمدان»، پرداختن به موضوع اقتصاد مقولهای بسیار وسیع و تخصصی است که مباحث بسیار طولانی و مفصلی در این مورد در بین اندیشمندان و نخبگان علم اقتصاد مطرح شده است.
اقتصاد جنبههای مختلفی دارد که یکی از آنها وابستگی اقتصاد به موضوع رسانه و تأثیرپذیری از آن است. میتوان مصداق نمونه بارز تأثیر رسانه بر اقتصاد را در چند روز گذشته پس از انتشار اخبار مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا را به خوبی مشاهده کرد.
تأثیرپذیری قیمتهای ارز و طلا از اخبار و رسانهها، تا جایی پیشرفته است که قیمت ارز در داخل در پیامرسانهای خارجی ابلاغ میشود. یکی از ابزارهای مهم برای سوء استفاده سودجویان در حوزه طلا و ارز، رسانه است که از طریق رسانهها با نشان دادن وضعیت بغرنج ارز و بالا بردن قیمت آن، خارج از عرف بازار و حقیقت ارزش پول ملی، مردم را ترغیب به خریداری ارز میکنند. و یا نمونه همین اتفاق را در وقایع بالا رفتن ناگهانی سهام بورس ایران در سال ۱۳۹۹ میتوان مشاهده کرد که باعث ضرر و زیان افرادی که به تازگی وارد بورس شده بودند، شد.
اهمیت در اختیار داشتن رسانه و اعلام قوانین حاکمیتی و اعمال آن در حوزه بازار میتواند یکی از ابزارهای مهم و کارآمد حاکمیت در مقابله با سودجوییها و متشنج شدن اوضاع اقتصادی و همچنین آسیبهای سیاسی و اجتماعی تحت تأثیر از اوضاع اقتصادی در جامعه باشد. در دهه فجر انقلاب بهمنماه گذشته و دیدار رهبر انقلاب با کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، و تأکید بر عدم مذاکره با آمریکا، علیرغم قرارداشتن در آستانه راهپیمایی ۲۲ بهمنماه، قیمت ارز در پیام رسانهای خارجی به نام دلار فردایی سیر صعودی داشت. و این حرکت که موجب افزایش کاذب نرخ ارز در بازار شده بود، درنظر کارشناسان نوعی کودتای اقتصادی و دلسرد کردن مردم برای عدم حضور در راهپیمایی تلقی شد. طبیعتاً افزایش قیمت ارز آنهم در دهه فجر انقلاب، مطلوب حاکمیت و ملت نیست و این اقدام، مطلوب خواسته سودجویان و مغرضان با نظام اسلامی است. آسیبهای رسانه فقط در افزایش قیمت ارز و طلا و تورم بازار نیست، بلکه شرطی کردن مردم و جابهجایی سرمایههای خرد و کلان در بازارهای مختلف، موجب رسیدن ضرر و زیانهای فراوانی به مردم و اقتصاد میشود.
بهعنوان مثال در رسانهها با بالا رفتن کاذب قیمت ارز و طلا، و القای این مسئله که قیمت ارز و طلا بیشتر از این صعودی خواهد بود، مردم را ترغیب به سرمایهگذاری در این حوزه میکنند. بسیاری از مردم سرمایههای خود را که غالباً سرمایههای خرد هستند را وارد بازار کرده و اقدام به سرمایهگذاری در حوزه ارز و طلا در هنگام حباب قیمتها میکنند.
تبعات این اقدام ضربه به اقتصاد کشور است، چراکه سرمایهای که میتوانست در مسیر تولید و افزایش توانمندی اقتصادی و کاهش تورم قرار گیرد در مسیر نادرست واسطهگری ارز و طلا هدایت میشود و افزایش تقاضا برای این اقلام، موجب کاهش ارزش پول ملی بهموجب سرمایه گذاری در این حوزه میشود. از طرفی رسانههای فعال در این زمینه، در زمان مناسب، با انتشار اخبار مذاکرات، موجب شکستن حدودی حباب قیمتها شده و مجدداً سرمایههای مردم در این حوزه برای جلوگیری از متضرر شدن، وارد بازار میشود و این امر هم باعث چرخش کاذب نقدینگی در بازار و در نتیجه موجب افزایش تورم شده و بسیاری دچار ضرر و زیان میشوند.
همچنین مورد هدف قرار گرفتن افکار عمومی مردم و هدایت سطح دغدغهمندی آنها برای دنبال کردن قیمت ارز و طلا، فرصت اندیشه و تحقیق برای سرمایهگذاری در تولید را از مخاطبان سلب کرده و آنها را تبدیل به خریداران و فروشندگان ارز و طلا کرده است. گردانندگان این فضای رسانهای قطعاً شبکهای هستند که از این اقدامات منافع خود را بهرهبرداری میکنند اما این منفعت طلبی موجب شده است که اقتصاد کشور تحت تأثیر قرار گرفته و سرمایههای مردمی بهجای قرارگرفتن در مسیر تولید و رشد و بالندگی کشور، در حوزههای کاذب قرار بگیرد.
و یا هدایت سرمایههای مردمی در حوزههایی مانند بورس که در آن تخصصی ندارند، موجب شود که این بخش هم دچار آسیب شده و سرمایهگذار با نوسانات این حوزه مواجه شده و سرمایه خود را از دست دهد. یعنی رسانه به وسیلهای تبدیل شده است تا حجم عظیم سرمایههای خرد و کلان مردمی که اکنون در حوزه ارز و طلا در حسابهای شخصی و به اصطلاح در منازل خود ذخیره شدند در برهههای مختلف زمانی، به بازارهای کاذب دیگر هدایت شوند. اما رسانه میتواند برای تحقق شعار سال یعنی سرمایهگذاری برای تولید نقش مهم و بهسزایی ایفا کند.
که اگر سرمایهگذاری برای تولید انجام شود، قطعاً اقتصاد کشور، وضعیت بسیار مطلوب و قابل قبول خواهد داشت. و سرمایههای مردم برای رفع مشکل بیکاری و تورم و کاهش نوسانات اقتصادی بازار میتواند کشور را در مسیر درست اقتصادی قرار دهد. اما تا زمانی که موضوع رسانهها و تأثیر مخرب آنها در بازار مدیریت نشده و از این ظرفیت برای هدایت سرمایهگذاری به بخش تولید استفاده نشود، چالشهای اقتصادی کشور ادامهدار خواهد بود. لازمه مدیریت رسانهها هم، ساماندهی حاکمیت فضای مجازی در کشور است و نهادهای مربوط بایستی سریعاً در این حوزه اقدام کنند؛ چراکه اگر امروز رسانه مدیریت نشود، در آینده صدمات بیشتری به اقتصاد و امنیت روانی جامعه وارد شده و کنترل آنهم مشکلتر خواهد شد.
حامد عیوضی
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!