حالت تاریک
Image
شنبه, 31 خرداد 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی عصرهمدان هستید؟
ریل‌گذاری در ریل کهنه
یادداشت:

ریل‌گذاری در ریل کهنه

صادق حسنی، متخصص برنامه‌ریزی شهری، به ریشه‌یابی چالش‌های حکمروایی شهری در همدان پرداخته و به بررسی شکاف عمیق میان وضعیت مدیریتی سنتی شهر همدان و تحولات نوین جهانی در اداره و توسعه شهری می‌پردازد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «عصرهمدان»، در عصر پیچیدگی‌های چندلایه شهری، دیگر نمی‌توان شهر را همچون گذشته با ابزارهای تک‌بعدی کالبدی، نقشه‌محور و بالا به پایین اداره کرد. حکمروایی شهری در سطح جهانی از دهه ۱۹۸۰ به این‌سو، دچار یک دگردیسی معرفت‌شناختی و نهادی شده است؛ دگردیسی‌ای که از «شهر به‌مثابه موضوع کنترل»، به «شهر به‌مثابه شبکه‌ای زنده، فضامحور، و دانایی‌بنیان» تغییر مسیر داده است. این تحول از طریق شکل‌گیری نسل‌های متوالی حکمروایی شهری (از مدل‌های دولت‌محور تا ساختارهای آگاهی فضایی و داده‌زیست‌بوم‌محور) صورت گرفته است.

اما پرسش کلیدی این یادداشت آن است که: در این سیر تحول جهانی، شهرهایی مانند همدان در کدام مرحله متوقف مانده‌اند؟ و چرا هنوز «طرح جامع شهری همدان» که محصول رویکردی متعلق به نسل اول حکمروایی است، به‌عنوان سند اصلی هدایت توسعه فضایی شهر مورد استناد و اجرا قرار می‌گیرد، در حالی که شهر با چالش‌هایی مواجه است که پاسخ‌گویی به آن‌ها نیازمند گذار به نسل‌های بالاتر حکمروایی است؟

شهر همدان، با پیشینه‌ای بیش از سه‌هزار سال در زیست‌فضای ایرانی، امروز درگیر بحران‌هایی است که با ابزارهای گذشته نه قابل فهم و نه قابل حل هستند: فروپاشی انسجام فضایی، شکاف مشارکت، گسست نهادها، بی‌ثباتی سیاست‌گذاری، خام‌دستی در استفاده از فناوری، و گم‌گشتگی در توسعه کالبدی. با وجود این، رویکردهای مدیریتی غالب همچنان بر همان منطق آمرانه و مرکزگرای طرح جامع کلاسیک تکیه دارند؛ طرحی که شهر را همان‌گونه می‌نگرد که در دهه ۱۳۶۰ شمسی نگریسته می‌شد، نه آن‌گونه که در دهه سوم قرن بیست‌و‌یکم زیست می‌شود.

در این میان، مفهومی مانند «نسل پنجم حکمروایی شهری» که بر پایه آگاهی فضایی، داده‌محوری چندلایه، و حکمرانی فرهنگی-اجتماعی شکل می‌گیرد، نه‌تنها در گفتمان سیاست‌گذاری شهری همدان جایگاهی ندارد، بلکه حتی از دایره فهم سیاست‌سازان شهری نیز خارج مانده است. در حالی که شهرهایی چون بارسلونا، آمستردام، کوپنهاگ و حتی برخی کلانشهرهای ترکیه مانند ازمیر، گذار به حکمروایی مبتنی بر داده‌های زنده، مشارکت لایه‌ای و سیاست‌های شبکه‌ای را تجربه می‌کنند، شهر همدان هنوز درگیر بازتعریف وظایف پایه‌ای شهرداری و تعارضات بین سازمان‌های خدماتی است.

این یادداشت در تلاش است تا برای نخستین‌بار، با رویکردی تطبیقی، تحلیلی و آینده‌نگرانه، نسل‌های مختلف حکمروایی شهری را با وضعیت واقعی شهر همدان در سه سطح: نهاد سیاست‌گذار (شهرداری و شورا)، سند سیاستی (طرح جامع)، و عمل اجرایی (مدیریت پروژه‌های شهری) مقایسه کند. این یادداشت نه‌تنها به‌مثابه نقشه‌ای برای درک فاصله‌گذاری نسلی در حکمروایی شهری همدان است، بلکه پیشنهادی است برای بازنگری در مسیرهای حاکمیت فضایی در این شهر تاریخی و طراحی آینده‌ای که با ادراک واقعی از چالش‌های امروز، برساخته شده باشد

«نسل‌های حکمروایی شهری» (Urban Governance Generations) مفهومی تحلیلی در ادبیات علوم شهری، مدیریت شهری و سیاست‌گذاری عمومی است که روند تحولات در شیوه‌های اداره شهر را در قالب دوره‌های پی‌درپی یا «نسل‌ها» تبیین می‌کند. هر نسل با ویژگی‌های خاص خود، پاسخی به تحولات اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیک و سیاسی زمانه‌اش بوده است.

 ابتدا به تشریح نسل‌های مختلف حکمروایی شهری پرداخته می‌شود:

 نسل اول: حکمروایی دولتی (Government-Centered Urban Governance)

ویژگی‌ها:دولت‌محور و سلسله‌مراتبی، تمرکز بر اقتدار، نظم و کنترل

نهاد اصلی: شهرداری به‌عنوان بازوی دولت مرکزی

مشارکت مردمی بسیار محدود، حاکمیت قانون (Rule by Law) نه الزاماً حاکمیت قانون‌گرایانه

برهه تاریخی: اوایل قرن بیستم تا دهه ۱۹۷۰

نقد: ناکارآمدی در پاسخ به پیچیدگی‌های شهری، غفلت از جامعه مدنی و بخش خصوصی

نسل دوم: حکمروایی شبکه‌ای (Network Governance / New Urban Governance)

ویژگی‌ها: مشارکتی و شبکه‌محور، ورود بخش خصوصی و جامعه مدنی، سیاست‌گذاری چندسطحی و چندکنشگرانه، تاکید بر حکمرانی خوب (Good Governance): شفافیت، پاسخگویی، کارایی، عدالت، مشارکت و استفاده از ابزارهای مدیریتی و برنامه‌ریزی استراتژیک

برهه تاریخی: دهه ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰

نقد: خطر سلطه منافع اقتصادی و بازار؛ تعمیق شکاف اجتماعی در صورت عدم تنظیم قواعد بازی

نسل سوم: حکمروایی هوشمند (Smart Governance)

ویژگی‌ها: استفاده گسترده از فناوری اطلاعات، داده‌های کلان و زیرساخت‌های دیجیتال، تصمیم‌گیری داده‌محور (Data-Driven Urban Management)، حاکمیت مشارکتی بر بستر دیجیتال (e-Participation, e-Government) و هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، داشبوردهای شهری

برهه تاریخی: از ۲۰۱۰ تا کنون

نقد: چالش حریم خصوصی، انحصار داده‌ها، دیجیتال‌گرایی افراطی، حذف اقشار فاقد دسترسی به تکنولوژی

نسل چهارم: حکمروایی انعطاف‌پذیر و تاب‌آور (Adaptive & Resilient Governance)

ویژگی‌ها: پاسخگویی به بحران‌ها: تغییر اقلیم، پاندمی، مهاجرت، بی‌ثباتی اقتصادی، تمرکز بر یادگیری سازمانی، تاب‌آوری نهادی و مشارکت تطبیقی، استفاده از سیستم‌های پیش‌بینی و تحلیل ریسک و حاکمیت در شرایط عدم قطعیت

برهه تاریخی: پس از کووید-۱۹ و تشدید بحران‌های جهانی

نقد: دشواری در نهادینه‌سازی انعطاف، نیاز به ظرفیت‌سازی مستمر

نسل پنجم (در حال شکل‌گیری): حکمروایی آگاهی‌محور و فراسازمانی (Spatial-Conscious & Meta-Governance)

ویژگی‌ها: ادغام آگاهی فضایی در سیاست‌گذاری شهری، حکمرانی چندسطحی با درک یکپارچه از فضا، زیست‌بوم، فرهنگ و هوش جمعی، بهره‌گیری از پلتفرم‌های مشارکت فراسازمانی و پیوند میان حکمروایی داده‌ای، فرهنگی، زیست‌محیطی و اجتماعی

تحول در مفهوم و عمل «حکمروایی شهری» از مدل‌های دولت‌محور به ساختارهای شبکه‌ای، هوشمند، انعطاف‌پذیر و نهایتاً آگاهی‌محور، منعکس‌کننده پاسخی به چالش‌های پیچیده شهری در قرن ۲۱ است. با این حال، شهرهایی مانند همدان که دارای پیشینه تاریخی، ساختارهای پیچیده بوروکراتیک، ضعف در نهادهای مشارکتی، و چالش‌های چندوجهی کالبدی-اجتماعی‌اند، همچنان با شکاف‌های عمیق بین نسل‌های حکمروایی و برنامه‌های موجود مانند طرح جامع شهری روبه‌رو هستند.

جدول تطبیقی نسل‌های حکمروایی شهری و جایگاه همدان

نسل حکمروایی شهری؛ نسل اول؛ دولت‌محور

ویژگی: متمرکز، اقتدارگرا، بی‌مشارکت

وضعیت اجرایی در همدان؛

 همدان اساساً در همین مدل مانده است؛ شهرداری به‌عنوان بازوی فرمانداری عمل می‌کند 

نقات قوت و ضعف؛

نظم نسبی، اما فقدان مشارکت، فرسودگی بروکراسی 

تضادبا طرح جامع؛ طرح جامع همدان نیز در این چارچوب نوشته شده؛ بی‌توجه به شهروند و مشارکت محلی

نسل دوم: شبکه‌ای

ویژگی: چندکنشگری، جامعه مدنی، سیاست‌گذاری مشارکتی

وضعیت اجرایی در همدان؛

 نهادهای مشارکتی مانند شورای محلات عملاً ناکارآمد هستند؛ مشارکت صرفاً در شعار 

نقات قوت و ضعف؛

ساختار شوراها فراهم است اما مشارکت واقعی نیست؛ فقدان ظرفیت نهادی

تضاد با طرح جامع؛ طرح جامع فاقد رویکرد حکمروایی مشارکتی است؛ برنامه‌ریزی بالا به پایین

نسل سوم: هوشمند

ویژگی؛ داده‌محوری، فناوری، دولت دیجیتال

وضعیت اجرایی در همدان؛

 شهرداری فاقد زیرساخت GIS فراگیر، فقدان پلتفرم داده‌باز، مدیریت سنتی داده

نقات قوت و ضعف؛

 برخی زیرساخت‌ها (سامانه ۱۳۷، پورتال‌های نظارتی)، اما پیاده‌سازی ناقص

تضاد با طرح جامع؛ طرح جامع اصلاً مبتنی بر تحلیل داده‌محور نیست؛ رویکرد کاملاً سنتی

نسل چهارم: تاب‌آور

ویژگی: تطبیق با بحران‌ها، تصمیم‌گیری انعطاف‌پذیر 

وضعیت اجرایی در همدان؛ در برابر بحران‌ها (زلزله، کووید، کم‌آبی) پاسخ‌ها مقطعی و پراکنده بودند

نقات قوت وضعف؛

 نهاد مدیریت بحران تاسیس شده ولی پیوندی با برنامه‌ریزی ندارد

تضاد با طرح جامع؛ طرح جامع واکنشی نیست، برنامه بلندمدت و صلب است تاب‌آوری در آن جایی ندارد

نسل پنجم: آگاهی‌محور 

ویژگی: حکمروایی فضامحور، چندلایه، فرهنگی، داده-اجتماعی 

وضعیت اجرایی در همدان؛

هنوز گفتمان آن در همدان وجود ندارد؛ قابلیت تحقق در محلات تاریخی مانند حاجی و اکباتان وجود دارد

نقات قوت و ضعف؛

 فرصت بزرگ برای مدل‌سازی بومی حکمروایی فضامحور

تضاد با طرح جامع؛ طرح جامع فاقد درک فضامحور، زیست‌بوم‌محور یا تحلیل لایه‌های اجتماعی فضاست.

 تحلیل تفصیلی

 ۱. طرح جامع همدان و تعلق به نسل اول حکمروایی

طرح جامع مصوب همدان (نسخه اخیر بازنگری شده) همچنان متکی بر رویکرد سنتی برنامه‌ریزی کالبدی و آمرانه است که در آن نقش مردم، جامعه مدنی، هوشمندسازی، و حتی تحلیل‌های محیطی-اجتماعی در حد حاشیه‌ای باقی مانده‌اند. این طرح به صورت کامل در چارچوب نسل اول حکمروایی (دولت‌محور) قابل تحلیل است.

 نقد علمی: نبود ارزیابی محیطی-اجتماعی، حذف تفکر سیستمی و انعطاف‌پذیری، استفاده از مدل‌های تکراری دهه ۶۰ شمسی و غیبت مدل‌های مشارکت مردمی یا داوطلبانه

 ۲. نبود حکمرانی داده‌محور در همدان (شکاف نسل سوم)

با وجود گسترش سامانه‌های دیجیتال مانند ثبت شکایات مردمی، هنوز زیرساخت یکپارچه‌ای مانند داشبورد مدیریت شهری، مرکز فرماندهی داده‌های شهری (Urban Command Center) یا تحلیل‌گر بلادرنگ (Real-Time Urban Analytics) در همدان پیاده‌سازی نشده است.

 

 نقد عملیاتی: عدم وجود لایه‌بندی GIS زنده، عدم استفاده از اینترنت اشیا برای پایش میدانی و بی‌توجهی به داده‌های مشارکتی و حکمرانی 

 ۳. ظرفیت‌های تحقق حکمروایی نسل پنجم در همدان

محلاتی مانند حاجی، جولان، اکباتان، دره مرادبیگ با ترکیب بی‌نظیر از فرهنگ، فضا، زیست‌بوم، تاریخ و مناسک، ظرفیت بی‌بدیلی برای اجرای مدل‌های نوین حکمروایی آگاهی‌محور دارند.

 مثال جهانی قابل تطبیق:

Barcelona’s Superblocks (مدیریت فضامحور در محلات)

Seoul’s Eunpyeong Regeneration (توسعه مشارکتی در مناطق تاریخی)

 نتیجه‌گیری جامع، آینده‌نگر و کاربردی:

شهر همدان، با پیشینه‌ای تاریخی، فرهنگی و فضایی کهن، امروز در نقطه‌ای ایستاده است که تداوم الگوی موجود حکمروایی سنتی دیگر پاسخ‌گوی چالش‌های پیچیده، شبکه‌ای و چندلایه آن نیست. واقعیت آن است که طرح جامع مصوب شهر همدان، اگرچه در قامت یک سند رسمی، چارچوب قانونی سیاست‌گذاری فضایی و کالبدی شهر را تعیین می‌کند، اما از منظر فلسفه حاکم بر آن، فرایند تدوین، ابزار اجرایی، و نهادهای درگیر، به‌طور کامل در چارچوب نسل دوم یا در بهترین حالت نسل سوم حکمروایی شهری جای می‌گیرد؛ درحالی‌که ادبیات جهانی، شهرهای پیشرو و نیازهای زیست‌شهری امروز، مستلزم ورود به نسل چهارم و پنجم حکمروایی هستند؛ نسل‌هایی که بر حکمرانی داده‌محور، پلتفرمی، مردم‌پایه، انعطاف‌پذیر، و بوم‌سازگار استوارند.

این شکاف میان واقعیت‌های نوین شهری و ساختار سیاست‌گذاری فعلی، اگر با سکوت و تعویق مواجه شود، شهر همدان را در مسیر یک آینده بحران‌زده قرار خواهد داد: شهری با تراکم چالش‌های اجتماعی، نابرابری فضایی، گسست اکولوژیکی و انجماد نهادی. در عوض، اگر مدیریت شهری، شورای شهر، و نهادهای راهبردی شهر، طرح جامع موجود را نه به‌مثابه سندی ایستا، بلکه به‌عنوان سکوی گذار به حکمروایی شهری نوین بازتعریف کنند، می‌توان با بازنگری هوشمندانه در مدل‌های برنامه‌ریزی، ریل‌گذاری آینده‌پژوهانه‌ای برای تحول شهری آغاز کرد.

در چنین رویکردی، لازم است اقدامات زیر به‌طور هماهنگ و در هم‌تنیدگی نهادی، اجتماعی و فناورانه طراحی و اجرا شوند.

 پیشنهادات راهبردی و سیاست‌محور:

۱. بازنگری در طرح جامع بر اساس نسل چهارم و پنجم حکمروایی:

بازبینی محتوایی طرح در جهت چابک‌سازی، بوم‌گرایی، انعطاف‌پذیری و مشارکت‌پذیری.

افزودن ماژول «سیاست‌گذاری تطبیقی» با رویکرد آگاهی فضایی، به‌ویژه در مناطق با ارزش تاریخی (مانند محله حاجی، بازار، میدان امام).

۲. طراحی نهاد جدید «مرکز حکمرانی داده‌محور شهر همدان»:

ساختاری بین‌بخشی با نقش رصد داده‌های مکانی، تحلیل سیاستی، و پیش‌بینی سناریوهای شهری با تکیه بر هوش مصنوعی و GIS پیشرفته.

۳. تدوین پیوست‌های حکمروایی هوشمند برای پروژه‌های شهری:

کلیه طرح‌ها و پروژه‌های کالبدی و زیرساختی (از جمله پیاده‌مدارسازی خیابان شهدا، ساماندهی مشاغل مزاحم، توسعه حمل‌ونقل پاک) باید دارای پیوست حکمروایی نسل جدید باشند.

۴. انتقال تدریجی از مدیریت دستوری به حکمروایی شبکه‌ای محله‌محور:

به‌ویژه در سکونتگاه‌های فرودست، با الگوبرداری از مدل‌های «شوراهای حکمروایی اجتماعی‌محور» در شهرهایی چون پرت، آمستردام و بوگوتا.

۵. راه‌اندازی «آزمایشگاه حکمروایی شهری همدان» (Urban Governance Lab):

با هدف تست سیاست‌های شهری در مقیاس کوچک (Urban Prototyping) و ارتباط میان دانشگاه، شهرداری و جامعه محلی.

صادق حسنی ـ دکتری تخصصی برنامه ریزی شهری 

و مطالعات شهری

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!