در حال حاضر لیبرالها از درون و دشمن استکباری از بیرون به شرایط تحریمی دلبستهاند تا بلکه موفق شوند نظام را بهزانو درآورند. در مقابل نیز جریان انقلاب، تا جایی که ممکن است بایستی در برابر آنها مقاومت و تلاش کند تا نظام اسلامی را از این مرحله حساس بهسلامت عبور دهد.
به گزارش عصر همدان، ما در شرایط حساسی از نظام اسلامی قرارگرفتهایم که برای استمرار کارآمد نظام،چارهای نداریم، مگر آنکه نیروهای نفوذی و لیبرال و غیر معتقد به نظام اسلامی را از مسندهای کارگزاری جمهوری اسلامی بزداییم و بهجای آنها افراد مؤمن، متعهد، متخصص، باتجربه و کارآمد را جایگزین نماییم.
در حال حاضر لیبرالها از درون و دشمن استکباری از بیرون به شرایط تحریمی دلبستهاند تا بلکه موفق شوند نظام را بهزانو درآورند و در مقابل جریان انقلاب تا جایی که ممکن است بایستی در برابر آنها مقاومت نموده و تلاش نماید تا نظام اسلامی را از این مرحله حساس بهسلامت عبور دهد.
چیزی که هست ما نبایستی در تعیین اهداف، استراتژیها، تاکتیکها و رویکردهای خود از خطوط ترسیمی ولی امر مسلمین عبور کنیم.
انتقاد هوشمند نسبت به عملکرد دولت غربگرای فعلی و قاطبه اصلاحطلبان، نبایستی با چاشنی افراطگرایی درهمآمیخته شود زیرا افراطگرایی برای جریان انقلاب مانند سم مهلک است.
دولت بیتدبیر و ناامید با سیاستگذاریهای غلط و ناکارآمدی مفرط قاطبه مردم را ناامید ساخته است و بازتاب این ناامیدی در فضاهای مختلف دیده میشود ولیکن اینکه مردم ناامیدی را به تمامیت نظام اسلامی تعمیم بدهند و درنتیجه این تصور ذهنی، و بیاثر انگاری حضورشان، با صندوقهای رأی قهر کنند خطرناک است و باید این دریافت اشتباه را از اذهان جامعه اصلاح کرد.
اصلاح شرایط فعلی با تندروی و افراطگرایی ممکن نیست بلکه بایستی گامبهگام با خردورزی اوضاع را به نفع مردم و نظام اسلامی تغییر داد.
دولت بیتدبیر همزمان آتش به خرمن اصلاحات نیز زده است و اینگونه نیست که تنها یک جریان خاص ناامید شده باشد لذا براثر اقدامات دولتهای یازدهم و دوازدهم تا حد قابلتوجهی اصلاحات، سبد رأی خود را ازدستداده و بدنه اجتماعی این جریان به حداقل ممکن نسبت به سه دهه اخیر رسیده است.
با این اوصاف تنها در این شرایط اصلاحطلبان امیدشان به اشتباهات استراتژیک جریان مقابل دوخته شده است.
جریان اصلاحات مترصد آن است تا با مظلومنمایی، عامل ناکارآمدیها و شکست اقدامات خود را به جریان انقلاب احاله دهد و ادعا نمایند که دلایل ناکارآمدی این نبوده است که ما نتوانستهایم، بلکه دلایل آن این بوده که عدهای اجازه ندادند تا موفق شویم!
پس بایستی بدانیم علاوه بر اینکه تندروی همواره نکوهیده است در این مقطع حساس، باعث تحریک احساسات کور و تعصبات خشک جناحی در بدنه اجتماعی به محاق رفته اصلاحات میشود و عدهای برای مقابله با تندرویها به صحنه خواهند آمد و بازهم رأی در اثر لجاجت خواهند داد که این روش باعث میشود دوباره حقیقت و عدالت لطمه بخورد.
از طرف دیگر جریان اصلاحات برای استمرار حیات خود به پراکندگی آرا جریان انقلاب دل بسته است؛ از همین رو واجب است تا جایی که امکان دارد جریان انقلاب به سمت وحدت حداکثری گام برادرد و از تنش و پراکندگی آرا بپرهیزد.
درگذشته نشان داده شد که بعضی از بزرگان جریان اصولگرایی در شناخت صحنه و تعریف استراتژیها دچار اشتباهات مهلک شدند و برخی نیز برای برداشتن از سبد رای جریان انقلاب با مارک انقلابیگری وارد عرصه شدند درنتیجه برای اینکه مجدد به این ورطههای مهلک گرفتار نشویم لازم است تنها گوشبهفرمان ولی امر بدهیم و راهبردهای خود را با دیدگاهها و نظرات ایشان تطبیق بدهیم.
کارآمدی کلیدواژه مهمی است که حضرت آقا در بیانیه گام دوم انقلاب مطرح فرمودهاند ضمن اینکه ضرورت دارد قوه قضائیه و مجلس را به سمت کارآمدی تشویق نماییم و حداکثر همراهی و همدلی را با این دو قوه داشته باشیم، تا جهتگیریهای اصولی آنها بهدرستی در بین جامعه تبیین شود و مردم با مصداق قرار دادن این دو قوه بتوانند مقایسه کنند که چنانچه ناکارآمدی متوجه کلیت نظام بود علیالقاعده بایستی قوه قضائیه و مجلس نیز ناکارآمد میشدند (درحالیکه تلاشهای این دو بخش از ارکان نظام در ماههای اخیر امیدآفرین شده است) پس میتوانند تشخیص بدهند که ایرادات موجود در دولت فعلی به خود رویکرد غلط دولت برمیگردد درنتیجه به اهمیت انتخاب صحیح یا اشتباه خود واقف خواهند شد و از همین رو بهگونهای برنامهریزی شود تا فردی کارآمد در رأس قوه مجریه مستقر گردد.
در سال ۹۴ و قبل از انتخابات مجلس دهم عرض شد که جریان اصلاحات جایگاه کاریزماتیک و نقش و کارکرد آن را بهدرستی فهم نموده، برای همین برای بعضی از افراد خود نقش کاریزما تعریف کرده است و از آنها برای انسجام اجتماعی طیف موردقبول خود استفاده میکند و ملاحظه شد که با این ترفند حتی بخش قابلتوجهی از آرای اصولگرایان محافظهکار را نیز همچنان که در سال ۹۲ به آن سمت متمایل شده بودند، مجدداً به سمت طیف موردقبول خود متمایل نمود.
اکنون در نبود بعضی از آن چهرهها و گوشهگیری مرد تکرار، و با اعتقاد به این قضیه که در درون جریان انقلابی نیز تنها چهرهای که حقیقتاً ظرفیت کاریزما داشته باشد شخص حضرت آقا هستند، بایستی به این ظرفیت وجودی حضرت آقا توجه کامل و جامعی برای انسجام جریان انقلاب داشته باشیم.
هوشنگ نادری
انتهای پیام/ن