• امروز : شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 23 November - 2024
2

نامه فعالان فضای مجازی به مجلس درباره کارنامه پر اشکال وزیر ارتباطات در حوزه فضای مجازی

  • کد خبر : 83593
  • 22 شهریور 1399 - 10:46
نامه فعالان فضای مجازی به مجلس درباره کارنامه پر اشکال وزیر ارتباطات در حوزه فضای مجازی

در پی سهل انگاری و بی توجهی وزارت ارتباطات به استقلال در فضای مجازی و همچنین راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، جمعی از فعالان فضای مجازی شکایتی از آذری جهرمی به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ارسال کردند. به گزارش عصر همدان، در پی سهل انگاری و بی توجهی وزارت ارتباطات به استقلال در فضای مجازی و […]

در پی سهل انگاری و بی توجهی وزارت ارتباطات به استقلال در فضای مجازی و همچنین راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، جمعی از فعالان فضای مجازی شکایتی از آذری جهرمی به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ارسال کردند.

به گزارش عصر همدان، در پی سهل انگاری و بی توجهی وزارت ارتباطات به استقلال در فضای مجازی و همچنین راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، جمعی از فعالان فضای مجازی شکایتی از آذری جهرمی به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ارسال کردند.

متن این نامه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
به: کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی
موضوع: شکایت از وزیر ارتباطات آقای جهرمی
سلام علیکم

با احترام؛ شکایت اینجانبان فعالان فضای مجازی جهت رسیدگی به آن کمیسیون و نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی تقدیم می گردد. از شما که مردم مظلوم و رنجدیده و قهرمان ایران اسلامی را نمایندگی می کنید انتظار داریم با رسیدگی به این شکایت با استیضاح وزیر ضعیف و ناتوان ارتباطات و فناوری اطلاعات فرصت را برای پیشرفت ایران پُرافتخار در عرصه فناوری اطلاعات مانند سایر عرصه ها مهیا نمایید.

زیرپاگذاشته شدن استقلال در فضای مجازی

استقلال و آزادی اهداف والایی است که دهها هزار شهید و جانباز و صدها هزار زندانی و زجر دیده در راه تحقق آن جان خود را تقدیم کردند و صدها هزار شهید جانباز برای حفاظت آن هستی خود را فدا کردند و میلیونها خانواده های ایثارگر بلکه عموم ملت ایران سختی های زیادی را برای آن متحمل شدند. چه سرهایی که برای استقلال بالای دار رفت و چه تن هایی که برای آزادی گلوله باران شد و چه سینه هایی که به آتش تیر و گلوله و شیمیایی سوخت تا استقلال ما حفظ شود اما با کمال تأسف دولت فعلی به ویژه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در یک حوزه ی مهم از عرصه حیات اجتماعی امروز استقلال و آزادی ملت ایران را بر باد داده است.

همگان می دانند که امروز فضای مجازی ملت ایران در تسخیر بیگانگان تحت سلطه اجانب است. اگر ملت ایران برای آزادکردن تنها بخشهایی از سرزمین اشغال شده کشور عزیزمان در جنگ تحمیلی در خرمشهر، مهران، هویزه و سایر جبهه ها هزاران شهید و ده ها هزار جانباز تقدیم کرد، امروز تمام فضای مجازی کشور که تمامی سرزمین ایران را فرا گرفته و تا عمق خانه های ۸۵ میلیون ایرانی گسترش یافته است تحت اشغال است.

امروز تمام خانه های ایرانیان در اشغال دشمن است چرا که در فضای مجازی بیگانگان هستند که تصمیم می گیرند چه هویتی به رسمیت شناخته شود و مجوز ایجاد صفحه داشته باشد و چه کسی به رسمیت شناخته نشود و صفحه اش حذف شود سخنش شنیده نشود و در این میان ایرانی جماعت هیچ کاره است.

امروز در فضای مجازی با ایرانیان مثل برده ها رفتار می شود. این ایرانیان هستند که بیابانها را با هزار مشقت می شکافند و فیبر نوری در آن می خوابانندایرانیان هستند که روی قله های سر به فلک کشیده می روند و در دمای زیر صفر با صدها خطر روی دکل ها انتن نصب می کنند ارتباط مایکروویو برقرار می کنند،این ایرانیان هستند که ساختمان و مراکز مخابراتی می سازند و سویچ های مخابراتی را تولید و نصب می کنند.

این ایرانیان هستند که هزاران دکل ارتباطی را در شهرها و جاده ها نصب می کنند. ایرانیان از سرمایه زندگی شان به تمام این مراکز برق رسانی می کنند و ده ها هزار نفر کارمندان این بخشها را حقوق می دهند این ایرانیان هستند که سالانه از سرمایه هاشان دهها هزار میلیارد تومان گوشی تلفن میخرند و میلیاردها صفحه در فضای مجازی تولید می کنند.

همه ی این سختی ها و کارها را ایرانیان به جان می خرند و بیگانگان در کاخهای اشرافی شان می نشینند و برای ما تصمیم می گیرند که حرف چه کسی در فضای مجازی شنیده شود و چه صدایی شنیده نشود چه صفحه ای بالا بیاید و چه صفحه ای حذف گردد. کار وزحمتش اش برای ما و آقایی اش برای خارجی های استعمارگر.

استدعا داریم درست به این صحنه شرم آور بنگرید و در مثالی که در ادامه می آید تأمل کنید .

وضعیت امروز کشور در فضای مجازی مثل آن است که ما با هزاران مشقت در یک بیابان با هزینه های بالا و صرف ثروت ملت یک نیروگاه برق بسازیم و از صدها کیلومتر آن طرف تر برای خنک سازی آن آب ببریم. صدها کارگر را آنجا مستقر کنیم و حقوق آنها را پرداخت کنیم با نصب دکل های فشار قوی برق را به سوی شهرها بکشیم. پست های فشار قوی برق را هم با هزینه های کلان بسازیم بعد پست های محلی، بعد از آن تیرهای برق و کنتورها و شبکه خانگی و اداری را بکشیم و بعد از همه این سختی ها کلید نیروگاه را بدهیم به دشمن ایران و به او بگوییم صاحب اختیار شما هستید اختیار با شماست که چه وقت این نیروگاه را روشن کنید و چه وقت خاموش کنید به دشمن خودمان بگوییم اختیار با توست که به کدام شهر و کدام خانه برق بدهی و برق کدام شهر و کدام خانه را قطع کنی. همه زحمات و هزینه ها با؛ ما مدیریت بر سرمایه های ما با دشمن!

 این واقعیت شرم آوری است که ملت ایران امروز در فضای مجازی گرفتار آن است. تحمل سختیها برای مردم ایران و آقایی و ریاست و تصمیم گیری در دست اجنبی!! اگر این وطن فروشی نیست پس وطن فروشی چیست؟

عامل اصلی این وضعیت شرم آور چه کسی است جز وزیر ارتباطات؟ وزیری که نه تنها هیچ گامی برای اصلاح این وضعیت بر نمی دارد هیچ دغدغه ای برای حفظ استقلال و آزادی و صیانت از قانون اساسی ندارد، بلکه حامی بزرگ سلطه بیگانگان بر فضای مجازی ایران است. عامل اصلی این وضعیت جناب آقای جهرمی وزیر ارتباطات است که نه فقط برای بازگشت استقلال ایرانی هیچ اقدامی نمی کند بلکه تمام قد در برابر هر اقدامی که بخواهد برای استقلال ایرانیان در فضای مجازی انجام گیرد ایستاده است و با همه قوا کارشکنی می کند.

هر چند نقض استقلال ایران و عمل بر ضد قانون اساسی در وزارت ارتباطات دلیل کافی برای عزل وزیری است که استقلال ایران را در فضای مجازی لگدمال کرده است لکن مشکل به همین جا ختم نمی شود.

نقض آزادی بیان ایرانیان در فضای مجازی

شکایت دیگر ما در مورد نقض آزادی بیان است. جناب جهرمی وزیر ارتباطات با حمایت از شبکه های اجتماعی بیگانه و دادن کامل اختیارات فضای مجازی کشور به بیگانگان، خفقانی  شبه طاغوتی در فضای مجازی ایران حاکم کرده است؛ در این فضا کسی حق ندارد در مورد آزادی فلسطین حرف بزند. کسی نمی تواند جنایات اسرائیل را فریاد بزند و اگر صفحه ای در این زمینه ها نفوذ اجتماعی پیدا کند و پر بازدید شود حذف و سرکوب می شود.

با توطئه، نقشه ریزی و سوء استفاده دشمن از فرصت مدیریت بر فضای مجازی صفحات محبوب ترین شخصیت ها نزد ملت ایران مانند شهید سلیمانی به راحتی حذف می شوند و جنایتکارانی مانند شاه و سران داعش در صدر فضای مجازی می نشینند و منفور ترین چهره ها به ملت ایران تحمیل می شوند.

 فضای مجازی که می تواند با مدیریت صحیح توسط ایرانیها نقش آفرین اصلی در پیشرفت علمی و اجتماعی باشد با مدیریت اجانب ضد ایرانی به جولانگاه تروریست ها و اراذل و اوباش برای برنامه ریزی قتل و ترور و آدم کشی تبدیل می شود. این اختناق در فضای مجازی محصول مدیریتی است که آقای وزیردر حوزه وزارت اعمال کرده است.

مدیریت باندی و مبتنی بر رعب‌افکنی در وزارت ارتباطات به جای اولویت داشتن تخصص

در وزارت ارتباطات مدیریت مبتنی بر رعب و وحشت جای مدیریت علمی و مردمی را گرفته است. رأی رأی آقای وزیر است و هیچکس جرأت مخالفت ندارد. وزیر به قوانین وقعی نمی گذارد و قوانین مصوب شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی را زیر پا می گذارد و به راحتی میگوید هیچکدام از مصوبات را اجرا نمی کنم، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

وزیری که نسبت به رده بالاتر خود اینطور خودسرانه عمل می کند می توان حدس زد که با زیردستان چه ها که نمی کند!

اپراتورهای مختلف مخابرات کشور مجریان عمده عرصه ارتباطات هستند و موفقیت و پیشرفت کشور در امر ارتباطات مستلزم ارتباط سازنده و همکاری متقابل و تعامل آنان با وزارت ارتباطات است؛ ما از کمیسیون می خواهیم گروهی را برای تحقیق بفرستد و بررسی کنند آیا رابطه ای جز رُعب و تنش بین وزارت ارتباطات و این مجموعه های مُهم حاکم است؟

وزیر ارتباطات با باندبازی و پیگیری مطامع شخصی به جای مصالح ملی یک باند امنیتی را بر بخش های مختلف وزارت حاکم کرده و پا را از این فراتر گذاشته است و با استفاده ازکرسی های مدیریتی در هیئت مدیره شرکت مخابرات با ارعاب فردی بنام صدری هم باند خودش را که اتفاقا همسایه آقای وزیر هم هست به عنوان مدیرعامل شرکت مخابرات ایران تحمیل کرده است.

از شما می خواهیم بررسی کنید در حالی که در شرکت مخابرات ایران صدها کارشناس و مدیر متخصص و افراد در تراز دکترای مخابرات و دکترای الکترونیک و کارشناسان ارشد برجسته ملی وجود دارند؛ در حالی که در شرکت مخابرات ده ها مدیر پُرتجربه با سالهای طولانی خدمت وجود دارند، چرا باید فردی غیر متخصص و کم سواد که هیچ سابقه خدمت در شرکت مخابرات نداشته است به عنوان مدیرعامل به این شرکت تحمیل شود؟ آقای صدری بجز اینکه همسایه خانه آقای وزیر و رفیق گرمابه و گلستان آقای جهرمی است، چه مزیت و ویژگی دارد که باید برای ریاست بر این همه افراد پرتجربه تحمیل شود؟

نتیجه حاکمیت رابطه بازی و مدیریت باندی بجای مدیریت تخصصی و علمی بر شرکت مخابرات این است که این شرکت در شرایطی که همه شرکتهای مخابراتی دنیا و ایران سودآورند به یک شرکت زیان ده تبدیل شده و هر روز باید شاهد تجمعات و تظاهرات بازنشستگان شرکت مخابرات در خیابانها و جلوی وزارت ارتباطات برای احقاق حقوق خودشان باشیم. این مدیریتِ رابطه ای، غیر تخصصی و بی تجربه موجب شده است مخابرات کشور در فناوری سالها از دنیا عقب بماند و امکان هیچ توسعه و پیشرفت فنی را نداشته باشد.

تحمیل این مدیریت باندی اگر دستاوردی برای کشور و ملت نداشته برای باند آقایان دستاوردهای زیادی داشته است تا به تدریج امکانات شرکت مخابرات را به سمت شرکت های خصوصی خودشان سوق دهند و زمینه را طوری فراهم کنند که بعد از پایان دوره وزارت، مخابرات برای شرکت های خصوصی خودشان مصادره شود.

چرا در کشوری که صدها دانشمند و متخصص برجسته در مخابرات وجود دارد و صدها مدیر با تجربه مخابراتی و تراز بالا داریم باید وزیری کم اطلاع و بدون دانش تخصصی، بدون سابقه مخابراتی و با سوابقی صرفاً امنیتی وزیر ارتباطات کشور باشد تا این فجایع را به بار آورد؟

اعضای محترم کمیسیون اصل ۹۰ اگر شما به این شکایت ما رسیدگی نکنید، ما این درد را به کجا ببریم؟ امروز وزیری بر ارتباطات کشور حاکم است که خودباختگی در مقابل بیگانگان را جایگزین خودباوری و اعتماد به نفس ملی کرده است.

ناتوانی در تولید ساده ترین نرم افزارها و فناوریهای بومی علی رغم وجود توان تخصصی و علمی در کشور

ایرانیان که در ریاضیات و محاسبات و قدرت نرم افزاری و فلسفه و منطق سرآمد ملتهای جهان هستند و می توانند بزرگترین تولیدکنندگان نرم افزار در جهان باشند بخاطر این مدیریت غلط به یک مصرف کننده نرم افزارهای وارداتی تبدیل شده اند و جایی در صادرات و فروش بین المللی نرم افزار ندارند.

نتیجه وزارت یک مدیر غیر متخصص و امنیتی بر یک وزارتخانه علمی و تخصصی این است که در حوزه ای که ایرانیان بالاترین مزیت نسبی را دارند از عرصه های دیگر عقب مانده تر باشند.

همه ملت ایران شاهد پرتاب پیشرفته ترین ماهواره اطلاعاتی دفاعی کشور بودند، یک ماهواره، ترکیبی از ده ها فناوری گلوگاهی است و برای پرتاب موفقیت آمیز آن باید از بالاترین سطوح علوم و فناوری های شیمی، نانو، میکرو الکترونیک، برق، مواد، آیرودینامیک، کنترل، مخابرات، مکانیک و … بهره گرفت و جوانان دانشمند ایرانی چنین کار پیچیده ای را با موفقیت انجام دادند .

دستیابی به چرخه کامل سوخت هسته ای مستلزم تسلط و به کارگیری دهها فناوری اعم از مکانیک، موتور، مواد، الکترو مغناطیس، لیزر، شیمی، مواد … در لبه فناوری های روز دنیاست و ملت ایران به این فناوری پیچیده هم دست یافت. سلول های بنیادی، موشکهای پدافند هوایی، سامانه های پیچیده پدافندی و دهها فناوری فوق پیشرفته مثل موم در دست جوانان ایران نرم شد اما چرا در تولید نرم افزاری که فقط و فقط از یک فناوری برنامه نویسی و استفاده از منطق ریاضی بهره می گیرد و پیچیدگی خاصی ندارد، پا در گل مانده ایم؟
چرا از داشتن یک پیام رسان بومی سراسری، یک شبکه اجتماعی فراگیر عاجز هستیم؟ نرم افزار تاکسیرانی، موقعیت یاب های محلی ما، نرم افزارهای بازار دیجیتال ما و … پیش پا افتاده ترین نرم افزارهای ما وارداتی و در نهایت صرفا توسعه یافته یک نرم افزار متن باز خارجی است! چرا میلیون ها جوان ایرانی باید بیکار بمانند و شدنی ترین تولید در کشور یعنی تولید نرم افزار باید وارداتی باشد؟ آیا این واقعیت جز از بی عرضگی و ناتوانی وزیر مربو.طه از مسئله دیگری حکایت می کند؟

تولید نرم افزارها به هیچ وجه وابسته به هیچ ماده اولیه تحریم شدنی نیست؛ به هیچ کارخانه و کارگاه پیچیده با فناوری های انحصاری نیاز ندارد و تولیدات فناوری اطلاعات نه کوره خلاء نیاز دارد ونه اتاق تمیز و نه به گازهای فرّار نیاز دارد و نه به کاتالیست های خاص و منحصر به فرد؛ تولید نرم افزار به جز رایانه ای که در دسترس همه است به هیچ چیز دیگری نیاز ندارد؛ نرم افزار با آن ارزش افزوده بسیار بالا فقط یک منطق ریاضی است که به نگارش در می آید چیزی که مردم ایران به آن شهره اند ولی چرا ما در این فناوری که شدنی ترین امکان اشتغال ایرانیان و سودآورترین حرفه برای ماست از همه حوزه های دیگر فنی عقب تر هستیم؛ آیا علت این عقب ماندگی چیزی جز خودباختگی مسئولان حاکم بر این حوزه است؟

دانشگاهها و پژوهشگاههای حوزه علوم رایانه در منظر آقای جهرمی به هیچ گرفته شده اند و به شرکتهای دانش بنیان نرم افزار میدان داده نمی شود لذا نه تنها در دوره آقای جهرمی حتی یک قدم برای پروژه های مصوب اولویت دار شورایعالی فضای مجازی برداشته نشده و هیچ پیشرفتی در امر تولید سیستم عامل بومی حاصل نشده که حتی پروژه قدیمی و رو به پیشرفت جستجوگر ملی که در دوره های قبلی به جاهای خوبی رسیده بود به تعطیلی کشیده شده است.

هنوز هم ملت ایران در حسرت داشتن یک پیام رسان و یک شبکه اجتماعی ایرانی با کیفیت و فراگیر هستند. عامل اصلی عقب ماندگی ها جایی جز وزارت ارتباطات تحت مدیریت آقای جهرمی نیست.

در ضعیف ترین صنعت کشور که خودروسازی است با وجود رقبای بزرگ لااقل یک خودروی بومی به نام سمند که توسط ایرانیان طراحی شده و به ۱۳ کشور صادر شده تولید کرده ایم؛ اما در حوزه تولید نرم افزار بومی با وجود حجم عظیم نیروهای متخصص هنوز نتوانسته ایم یک جستجوگر ملی داشته باشیم؛ حتی نرم افزاری که حداقل به ۵ کشور صادر کرده باشیم، حتی سامانه های دَم دستی و پیش پا اُفتاده مثل شبکه اجتماعی یا پیام رسان فراگیر بومی هم نداریم. نتیجه بی عرضگی و ناتوانی مدیریت وزارت ارتباطات از این بدتر هم می شود؟

در حالیکه با بلااستفاده ماندن مدارات اختصاصی ایران در فضا گذر زمان به ضرر ماست و در آستانه از دست دادن این امکان منحصر به فرد برای حضور در فضا هستیم، تمام طرحهای پر خرج پرتاب ماهواره وزارت ارتباطات با توقف یا شکست مواجه شده است در حالیکه در همین زمان نیروهای مسلح در تعامل صمیمی با دانشگاههای کشور با هزینه های بسیار کمتر به پرتاب ماهواره تصویر برادر که بسیار سخت تر و پیچیده تر از ماهواره مخابراتی است، نائل آمدند.

چرا این اتفاقات می اُفتد؟ چون آقای وزیر فقط بر تحقق اهداف باندی و مطامع شخصی خود متمرکز شده و هیچ نگاهی به منافع ملی ندارد.
شما تحقیق کنید چرا وزیر ارتباطات با تمام دانشمندان فناوری اطلاعات کشور که در بالاترین سطح تخصصی کشور در این حوزه علمی به عنوان عضو حقیقی شورایعالی فضای مجازی هستند مخالف بلکه ضد آنهاست؛ حتی یکی از این دانشمندان عملکرد وزارت ارتباطات را تأیید نمی کند. آیا جز این است که دیکتاتوری و استبداد رأی آقای جهرمیِ پرمدعا و تحمیل اراده فردی بر مبنای منافع شخصی این شرایط را رقم زده است.

چرا در کشوری با این سطح علمی و تخصص با این همه استاد برجسته در حوزه فناوری اطلاعات یک فرد کم اطلاع در این عرصه که با همه دانشمندان طراز اول آن حوزه مخالف است، در رأس ارتباطات کشور باشد.

ای نمایندگان عزیز! به داد مردم برسید؛ مردمی زجر کشیده، شهید داده، فرهیخته و ملتی مقاوم و توانمند و پُراستعداد و پُر از ستاره‌های علمی و فنی شایسته چنین وزرایی نیستند.

امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید:

«یستبدل علی ادبار الدول اربع تقدیم الاذل و تأخیذ الدفاضل و الاصول و تمسک بالفروع»

و امروز وزارت ارتباطات مصداق تام و تمام این پدیده شوم است که استمرار آن کشور را بدون شک به عقب خواهد راند.
ما به دلایل زیر خواهان استیضاح و عزل فوری وزیر کم سواد و متخلف ارتباطات و فناوری اطلاعات هستیم :

۱) زیر پا گذاشتن قانون اساسی با نقض استقلال کشور و تسلیم فضای مجازی کشور به حاکمیت بیگانه
۲) هتک حرمت ایرانیان و زیر پا گذاشتن قانون اساسی بانقض آزادی بیان و حذف و َسرکوب ندای حق طلبانه آزادیخواهان در فضای مجازی زیر سلطه اجانب
۳) حاکم کردن رعب و وحشت در مدیریت و روابط پرتنش با میدان‌داران اصلی عرصه مخابرات و جنگ نرم
4) بی عرضگی و ناتوانی در تولید بومی پیش پا افتاده ترین نرم افزارهای پر مصرف کشور
5) تحمیل همسایه و هم باند وابسته به خود به عنوان مدیر عامل شرکت مخابرات که منتج به خسارات سنگین و وضعیت وخیم مالی و اعتراضات مستمر بازنشستگان این شرکت در خیابانها شده است
6) عجز از پرتاب حتی یک ماهواره مخابراتی کوچک و ضعیف علیرغم هزینه های سنگین و با وجود توانایی های به اثبات رسیده فنی در کشور که کشور را در آستانه محرومیت از استفاده از مدارات اختصاصی خود قرار داده است
7) استبداد رای و دیکتاتوری در مدیریت و عدم تمکین به قانون و ایستادگی در مقابل مصوبات قانونی شورایعالی فضای مجازی
8) روابط بسیار نامناسب با اکثر دانشمندان برجسته و اساتید زبده متعهد و متخصص در فناوری اطلاعات
9) ناتوانی و ناکارآمدی در بهره گیری از ظرفیت های عظیم دانشگاهی برای تولید نرم افزارهای بومی و در نتیجه سرازیر کردن ثروت کشور به جیب شرکتهای خارجی و چند ملیتی
10) عقب مانده نگه داشتن شبکه مخابرات کشور از فناوری های روز دنیا با تحمیل وضعیت بد مالی به آنها

نمایندگان عزیز در استیضاح و عزل این وزیر ناتوان و بی کفایت درنگ نکنید؛ مطمئن باشید هر فردی جای این وزیر ناکارآمد و ضعیف را بگیرد، شرایط کشور در حوزه فناوری اطلاعات بسیار بهتر از شرایط فعلی خواهد شد.

تعدادی از فعالان فضای مجازی

لینک کوتاه : https://asrehamedan.ir/?p=83593

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
به نظر من !!!

هفده − هفت =