الهام که روزگاری بدحجاب بود و امروز متحول شده، معتقد است؛ نباید به دنبال تغییر و اصرار یک طرفه بر رعایت حجاب باشیم، او می خواهد بانوان و مردان این آب و خاک اعتقادشان را استوار سازند تا حجاب را هم در پس آن داشته باشند و تأکید دارد؛ حیف این لیلایی و شیداگری نیست که به کالای ناچیز هوای نفس فروخته شود؟
به گزارش عصرهمدان؛ چرا فرهنگ یک ملت برای دشمنان آن کشور مهم است؟ و چرا ارزش های یک جامعه برای دشمنانش مهمتر؟ دشمن با تحقیق و پژوهش برای ضربه زدن به اصول و آرمان های یک دین و مذهب دست به هر کاری می زند.
دشمن برای ضربه زدن به اعتقادات نرم نرمک وارد می شود!
آن چنان که شاهد هستیم در طول تاریخ بشریت، دشمنان ارزش های الهی، به طور عمده همیشه شمشیر و تفنگ به دست نبودند، بلکه برای نابودی یک اصل از جایگزینی ضدفرهنگ ها بهره گرفته اند، چنانچه فاجعه اندلس را با شیوه نرم و نفوذ در افکار و عقاید مسلمانان در اسپانیا رقم زدند. در حقیقت نفوذ بدحجابی، اسب تروایی برای غارت حیا در جامعه است.
دشمنان ادیان الهی حتی با چهره ای به ظاهر الهی وارد کارزار می شوند و نمونه آن را می توان در اسلام امریکایی و شیعه انگلیسی و دست پرورده های ترویستشان به مانند داعشی ها و آل سعود در عصر کنونی مشاهده کرد.
و اما در آستانه ۲۱ تیرماه سالروز فاجعه خونین مسجد گوهرشاد هستیم، سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب رضاخانی که به عنوان روز حجاب در تقویم کشورمان نامگذاری شده است. از این رو متفاوت از همیشه به سراغ یکی از بانوان ایرانمان رفتیم که روزگاری شاید او را به بدحجابی می شناختند و او سال هاست خود درونی اش را شناخته و متحول شده. او کسی نیست جزء “الهام قاجار” که با نگاه دیگری به مقوله حجاب و عفاف پرداخته و طرفداران خاص خود را دارد.
حجاب نه اصل دین، بلکه جزئی از آن است
زمانی که با او به گفتگو می نشینیم، آرام و متین است، صدایش نه لرزشی دارد و نه تندی. کلام و تصویر او را در برنامه ” لاک جیغ تا خدا” شاهد بودیم.عالمی دارد به وسعت آنچه می خواهد که هر لحظه و هر جا به دیگران انتقال دهد تا همه خود واقعی فطرت پاکشان را بشناسند و به هیچ نفروشند.
او در گفتگو با خبرنگار عصرهمدان؛ حجاب را به عنوان اصل و نماد دین معرفی نمی کند، بلکه معتقد است حجاب جزئی از ادیان الهی به ویژه دین مقدس اسلام است و برگی از درخت تنومند دین خدا.بنابراین هرچه ریشه و تنه این درخت در وجود آدمی شکل گرفته باشد و عمیق به باورهای دینی رسیده باشیم، معقوله حجاب هم خود به خود اصلاح می شود.
حیف شیداگری آدمی نیست که به کالای ناچیز هوس فروخته شود؟
الهام به دنبال تغییر و اصرار یک طرفه بر رعایت حجاب نیست، او می خواهد بانوان و مردان این آب و خاک اعتقادشان را استوار سازند تا حجاب را هم در پس آن داشته باشند. او نقش تک تک ما را نقش یک عاشق با عشق بازی خاص خود برای معشوق می داند و لیلایی کردن برای خدا. حیف این لیلایی و شیداگری نیست که به کالای ناچیز شهوت و هوسرانی فروخته شود؟! اگر نقش خود را در دنیا بدانیم که کجای هستی و این عالم قرار گرفته ایم، قیمتی تر می شویم؛ چه با لباس های پر زرق و برق، چه با لباس های ساده و ارزان قیمت.
الهام تأکید دارد جایگاه اشرف مخلوقات پستی ها و پیروی از هواهای نفسانی نیست، کسی که عاشق الله شود، قدم به قدم بدون توجه به خواسته های معشوق بر نمی دارد و باطنش هم بر ظاهرش اثر می گذارد.
با حجاب و عفافمان برای خدا ناز می کنیم
این بانوی متحول شده می گوید: خداوند سبحان کامل است و ما را کامل می خواهد و این گونه برای خدا باید ناز کنیم و عشق بازی و اگر چنین شویم خود خدا خریدارمان می شود و حیا می کند که بنده اش را در مسیر حق قرار ندهد.این گونه است که تحمل سختی های زمینی و ساده ای به مانند ساق دست بستن ها، چادر مشکی پوشیدن ها و روسری گره زدن ها در گرمای بالای ۳۰ درجه برایمان شیرین تر از پریشانی مو و افکار می شود.
او ادامه می دهد؛ آیا همه ما رفتار و عمل سیدالشهداء(ع)، یاران با وفا و خواهر بزرگوارش را از بزرگان دینی نشنیده ایم که چگونه در آن محشر کبری در صحرای کربلا، در برابر خداوند خود عشق بازی کردند و رسم عاشقی را به ما آموختند؟
قیام اباعبدالله(ع) برای باطن اسلام بود نه ظاهر آن
الهام از ما این سؤال را می پرسد؛ آیا قیام اباعبدالله(ع) برای استقرار ظواهر دین بود یا باطن اسلام؟ و خود در مقام جواب دهنده عنوان می کند: رفتار عاشقانه سیدالشهداء در کربلا برای استقرار باطن اسلام بود نه اقامه ظواهر دین. اینجاست که باید بدانیم کجای این عالم هستیم و به بهترین شکل برای خدا بندگی کنیم و در نقش آدمیت خوب ظاهر شویم.
او عنوان می کند؛ حجاب نیز به همین شکل است حتی اگر روزگاری با دوستانمان خوش و خرم بودیم و در جمعشان ما را به خاطر آرایش و ظاهر بدحجابی قبول داشتند و اکنون به دلیل رعایت حجاب طرد شده ایم، شیرینی این طرد شدن از عسل باید برایمان ارزشمندتر باشد اگه به خداشناسی و خودشناسی رسیده باشیم.
آیا حفظ حیا و پاکدامنی از صدجهاد بالاتر نیست؟
زمانی که با برخی دختران جوان به گفتگو می نشینم تصور می کنند که باید در خانواده ای مذهبی بزرگ شویم تا تغییرات در رفتار و ظاهرمان نمایان شود! نه! این گونه نیست. می شود در خانواده ای غیرمذهبی به دنیا بیاییم و بزرگ شویم اما با تمام مخالفت ها و سختی هایش، زندگی کردن با حجاب وعفیف بودن را تجربه کنیم، آیا این حفظ حیا و پاکدامنی از صد جهاد بالاتر نیست؟
این بانوی موقر می گوید: در قرآن کریم بارها بر معقوله تفکر و تعقل تذکر داده شده، اگر تشنه علم آموزی و دین شناسی باشیم، علمی را که به دست بیارویم به سادگی از دست نخواهیم داد، علم خداپرستی به شیوه علوی و فاطمی.
مقدس نماها، جامعه را دین گریز کرده اند
چه بسا خانواده های به ظاهر مذهبی همان مقدس نماهایی که نمی دانند چگونه علم دانستن و درک حیا و عفاف را به فرزندان خود بیاموزند و با امر و نهی کردن های نامتعارف نه تنها فرزندان خود، بلکه دیگران را هم از دین زده می کنند و در یک کلام اطرافیان خود را دین گریز کرده اند.گیر دادن های الکی اینان قوز بالا قوز است، گاهی حرف هایی می زنند که خود دلیل و استدلالی برایش ندارند و تنها از روی تقلید بوده و نه تعقل و تفکر.
مؤمن مقدس هایی که دین را با جهنم تفسیر می کنند و نه با بهشت
الهام می افزاید: مؤمن مقدس ها از دین جهنمش را برای مردم تفسیر می کنند و بهشت را فراموش کرده اند و می خواهند رفتارهای متعصبانه نابه جای خود را در قالب دینداری ساختگی، به خورد دیگران بدهند، این در حالی است که اسلام دینی بی آلایش است بدون هیچ گونه سخت گیری.
در این میان یکی هم نیست به آنان بگوید که اصل حجاب به چادر ختم نمی شود هرچند کاملتر است، اما حجاب تنها چادر نیست که اگر بانویی چادری نباشد و یا مردی ریشو! دین ندارد، این گونه نیست.می شود با روسری و مانتو بود و یک تار مویت بیرون نباشد آن هم برای خشنودی خدا نه برای خشنودی خلق خدا.
تخم دین گریزی را با چسبیدن به ظواهر دین در جامعه نکاریم
او عنوان می کند: این مهم است که اصل دین را رها نکنیم و تنها و به ظواهرش نچسبیم که اگر این گونه باشیم تخم دین ستیزی را در جامعه کاشته ایم.
باید برای دین داری و اشاعه آن در جامعه صبوری کرد.باید از فلسفه حقیقی ابعاد مختلف دین و دستورات الهی به مانند حجاب به طور صحیح برای قشرهای مختلف جامعه سخن گفت. با کودکان به زبانی کودکی، با نوجوانان و جوانان هم به زبان خودشان. اصل دین اگر اجرا شود ظواهرش هم خود به خود اصلاح می شود. چون که صد آید نود هم پیش ماست.
انتهای پیام/ز