سردار! تو روضه ات را خودت همان شب شهادت خواندی، روضه ای که صدایش هنوز در کوچه پس کوچه های دلتنگی ما می پیچید، ضربان قلب هایمان را تند کرده و چشمان رهبرمان را هر روز بارانی می کند.
به گزارش خبرنگار عصرهمدان؛ در آستانه سالروز شهادت سردار دل ها آن مالک اشتر علی، شهید حاج قاسم سلیمانی، خانواده این شهید وارسته با امام خامنه ای(مدظله العالی) دیدار داشتند؛ چه دیداری! چادری که باز بر روی صورتی کشیده شده تا اشک ریخته شده دیده نشود و دل رهبرمان نسوزد، اما داغ فراق جگر سوز است، داغی که باز سوزاند و زخمی که باز تازه شد، اصلاًً درد دلِ رهبرمان آرام نگرفته بود که بخواهد التیام یافته باشد.
زخم هنوز تازه است و قلب رهبرمان هنوز در غم فراق مالک اشتر خود می سوزد، آنقدر که اشک هایش را جاری می سازد، حتی با بیان خاطره ای از سردار. چشمان رهبر هنوز بارانی است، از روزی که پاره تنش رفت ابری شده و گاه گاه به یاد حاج قاسم می بارد و در خفا و سر سجاده بیشتر.
چه کرده ای سردار با دل رهبرمان که پس از دو سال دلش آرامش نگرفته است، این خون ریخته شده منتقم می خواهد تا کمی دل رهبرمان آرام گیرد.سردار! جهان بیدار شده، تو با خون خودت انتقام خودت را بگیر، برخیز که یقین دارم شهدا زنده اند، راه را نشان بده، چگونه باید داغ دل ولیمان را آرام کنیم؟
یادت هست مقتدایت بر پیکر به خون غلتیده و بدن چاک چاک شده تو و همرزمانت چه خواند؟
تو زنده بودی و دیدی و ماییم که مرده بودیم و ندیدیم. رهبرمان تأکید داشتند همه تشییع کنندگان فرازهای نماز را زمزمه کنند، ایشان جمله به جمله می خواندند و مردم هم خواندند، ایشان صدایشان بغض آلود شد و مردم هم بغض کردند، ایشان گریستند و مردم هم گریستند و تو شاهد بودی.
و به اینجا که رسید؛ اللّٰهُمَّ إِنَّا لَانَعْلَمُ مِنْهم إِلّا خَیْراً وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِهم مِنَّا(خداوندا ما جز نیکی از آنها چیزی نمیدانیم و تو نسبت به آنها داناتری) بغض رهبرمان ترکید و های های گریه کرد، لحظه ای مکث و بعد جملات بعدی و چه وداع جانسوزی.
برخیز سردار که ولی زمانه ات صدایت می زند، برخیز که باید صهیونیسم کودک کش آن غده سرطانی دنیای اسلام و امریکای جنایتکار آن شیطان بزرگ را درهم بکوبی، برخیز که آزادی قدس شریف خون بهای توست.
برخیز که ما همچنان در خواب آن شبی فرو رفته ایم که تو بیدار بودی، دستانت به مانند علمدار دشت نینوا بریده شد، بدنت به مانند قاسم(ع) چاک چاک و سرت که دیگر در بدن نبود، امان از داغ این سرها که چه سِرها و رمز و رازها با خود دارند.
سردار تو روضه ات را خودت همان شب خواندی، روضه ای که صدایش هنوز در کوچه پس کوچه های دلتنگی های ما می پیچید و چشمان رهبرمان را هر روز بارانی می کند.
حاج قاسم! چه رمزی است بین تو و بانوی دو عالم که لحظه پر کشیدنت در ایام شهادت زهرای مرضیه(س) رقم خورد و این روزها سالروز شهادتت هم با فاطمیه گره خورده است، چه زیبا درک کردی که جهان به گِرد فاطمه(س) می چرخد؛ “هُم فاطمهُ و أبوها و بَعلُها و بَنوها” و توسل های تو هم این گونه بود که جاودانه شدی.
انتهای پیام/ز