امروز ۲۰ بهمن ماه سالروز شهادت سردار شهید حجت‌الله جمهور، یکی از شهدای شهر اسدآباد است که نگذاشت وصیت امام(ره) که فرمود “نگذارید انقلاب به دست نااهلان بیفتد” بر زمین بماند و منشأ تحولات انقلابی و سیاسی در اسدآباد شد.
به گزارش عصر همدان، در آستانه چهل و دومین سال از پیروزی انقلاب اسلامی و به مناسبت سالروز شهادت یکی از سرداران شهید شهرستان اسدآباد به بخشهایی از زندگی این شهید والامقام پرداخته ایم که در ایجاد تحولات سیاسی و انقلابی و البته بر زمین نماندن وصیت امام خمینی (ره) نقش مهمی داشته است؛
سردار شهید حجت‌الله جمهور در اول مرداد سال ۱۳۳۸ از روستای ولی آباد از توابع شهرستان اسدآباد در خانواده ای مذهبی و مقید به شئونات دینی به دنیا آمد.
در همان دوران کودکی با آموزه های دینی آشنا شد. پدرش اسم او را حجت الله گذاشت تا همچون نام مبارکش در روز محشر گواه و شاهدی پیش خدا باشد.
حجت الله در کودکی با زحمت های پدرش و در دامان پر مهر مادرش پرورش یافت و تحصیلات ابتدایی را در مدرسه روستا گذراند.
پدرش حاج میرزاحسین از پیر غلامان اهل بیت عصمت و طهارت علیها السلام بود، به طوری که در ایام محرم مراسمات عزاداری روستا رو هدایت می کرد، لذا حجت الله نیز از همان دوران کودکی با عشق به خاندان پیامبر اسلام (ص) رشد کرد.
تحصیلات راهنمایی و متوسطه را در شهرستان کنگاور سپری کرده و در ایام رژیم طاغوت با روحانی که به روستا جهت تبلیغ اسلام و مبانی انقلاب اسلامی آمده بود، جناب شیخ محمدعلی محمدی آشنا شد و از محضرش به درک عمیق مبانی اسلام و انقلاب نائل گشت.
افکار شیخ محمدعلی محمدی تاثیرات بسیار خوبی بر عقاید مردم روستای ولی آباد داشت، به طوری که حجت الله و برادر دیگرش سردار شهید حاج قربان شیفته تفکرات انقلاب و اسلام شدند و از آن به بعد مسیر زندگی آن دو برادر در راه مبانی انقلاب اسلامی قرار گرفت. رفاقت این دو برادر زبانزد ۵ برادر دیگر بود، در راهپیمایی‌های اول انقلاب قدم به قدم جلو رفت تا اولین جرقه‌های انقلاب را تجربه کند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حاج قربان که برادر بزرگتر بود به سپاه رفت و بعد به جبهه و بعد هم در سمت جانشینی فرماندهی سپاه اسدآباد در عملیات ۱۱ شهریور رخت شهادت را قامت کرد و داغش بر دل برادر کوچک ماند.
بعد از شهادت برادر، در تابستان سال ۶۰ سخنرانی‌های شهید مطهری را که از رادیو پخش می‌شد با اشتیاق گوش می‌داد به خوبی و پا در راه او برادر شهیدش گذاشته بود.
در آخرین روزهای همان سال به عنوان نیروی بسیجی به جبهه مریوان رفت و طی فرمان سردار جاوید نشان حاج احمد متوسلیان جهت پاکسازی به روستاهای اطراف کرستان اعزام شد.
در اردیبهشت سال ۶۱ لباس پاسداری به تن کرد. در همان آغاز به واسطه مرحوم علی اشرف محمود نیا که از دوستان سردار شهید محمد بروجردی بود به پیشنهاد شهید بروجردی به سپاه منطقه هفت کرمانشاه منتقل شد.
شهید جمهور به شهید بروجردی ارادت ویژه ای داشت. در سال ۶۳ ازدواج کرد که حاصل آن ۲ فرزند پسر و دختر است.
در عملیات های پی در پی شرکت و جراحات بیشماری برداشت تا به درجه جانبازی نائل شد و بعد یکی از نیروهای فعال محمود کاوه در لشگر ویژه شهدا شد.
با پایان ماموریت در لشگر ویژه اینبار غرب و شمالغرب وکوه‌های مرصاد زیر قدم‌هایش بود. در قرارگاه منطقه ای غرب (نجف) به سبب شایستگی و لیاقتش مسئولیت های مختلفی من جمله فرماندهی قرارگاه پشتیبانی ،معاون داخلی قرارگاه، عضویت در واحد عقیدتی سیاسی و به عنوان کمک دادیار در شعبه ۲ و ۳ در دادسرای نظامی کرمانشاه را تجربه کرد.
حجت الله در عملیات هایی گوناکونی شرکت یافت و بارها تا مرز شهادت پیش رفت و در خیلی از همین عملیات ها دچار جراحت های بیشماری شد.
سردار شهید حجت الله جمهوردر ۳۱ تیرماه ۶۷ وی به روستاهای اطراف اسلام آباد برای رویارویی احتمالی با ارتش عراق و منافقین اعزام شدند. حزب بعث عراق که نقشه و طراحی عملیات مرصاد را در سر می پروراند به جهت تضعیف نیروهای ایرانی ضمن نقض قطعنامه ۵۹۸ آن مناطق را مورد بمباران شیمیایی و خوشه ای قرار داد .
شهید جمهور نیز در آنجا دچار جراحات بدنی شدید و شیمیایی شد. به سبب شایستگی هایی که از خودش بروز داد و نیاز شدیدی که به امور سیاسی و امنیتی وجود داشت، با توجه به سوابق درخشان او در منطقه غرب به پیشنهاد جناب آقای مقدم که مشاور وزیر و استاندارد کردستان بود به عنوان مدیرکل حراست استاندارد ی کردستان منصوب شد.
این سردار شهید دارای بینشی عمیق نسبت به مبانی و تفکرات اسلام و انقلاب بود شاید بتوان به جرأت گفت فراتر از زمان خودش فکر می کرد و گویی آینده را می دید.
همچنین وی را باید منشا تحولات انقلابی و سیاسی در شهرستان اسدآباد دانست چراکه همواره سعی ایشان برآن بود که جوانان مومن و انقلابی را شناسایی کرده و بتوان از آنها در امور اجرایی شهر و کشور مورد استفاده قرار داد تا وصیت امام خمینی (ره) روی زمین نماند زیرا سفارش کرده بودند که نگذارید که انقلاب به دست نااهلان بیفتد؛
سرانجام در ۲۰ بهمن ماه ۶۹ به علت مصدومیت های شیمیایی شهد شیرین شهادت را سر کشید و به دیدار برادر شهیدش سردار شهید حاجی قربان جمهور و دیگر همرزمان شهیدش پیوست و پیکر پاکش در جوار شهداء آرام گرفت و روح مشتاق به رضوان الهی پرکشید.
انتهای پیام/ن