در اقتصاد بحرانزده ایران، روزنامهنگارها بیش از همه ضربه خوردهاند، به ویژه اگر بخواهند مستقل باشند، مجیز کسی را نگویند، زیر بار حرف زور نرفته و از آنچه حقیقت است، به زعم خود دفاع کنند.
به گزارش عصر همدان؛ حدود پنج ماه از ورود کرونا به کشور میگذرد، همه در جریان مشکلات و مسائل ناشی از این بیماری مهلک هستند، بیماری که شاید به اندازه چند جنگ جهانی به بشر ضرر زده و انسانها را خانهنشین کرد. من شک ندارم که امتحان و ابتلا برای بشر بوده که یادش به پروردگار باشد و زیاد به خودش غرّه نشود که به هیچ بند است. با این حال، در این امتحان در حالی که اقتصاد جهانی عملا فروپاشیده و اقتصاد در محاصره و تحریم ایران نیز به دلیل همین مشکلات و بدتر از همه سوءمدیریتها نایی ندارد و پول ملی روزانه از ارزشش در برابر سایر ارزها کاسته میشود تا شاید کاسه دولت با دست کردن در جیب مردم پر شود، بسیاری از کسب و کارها نه تنها نابود شده، بلکه آنهایی هم که تا این لحظه سرپا ایستادهاند رمقی نداشته و دیر یا زود باید کرکره را پایین بکشند.
در اقتصاد بحرانزده ایران، ما روزنامهنگارها بیش از همه ضربه خوردهاند، به ویژه اگر بخواهند مستقل باشند، مجیز کسی را نگویند، زیر بار حرف زور نرفته و از آنچه حقیقت است، به زعم خود دفاع کنند. حال و روز نشریات در کشور بسیار بغرنج است، رقتبار و تاسفبرانگیز. حتی رسانهها و نشریاتی که به «کُر» وصل بودهاند نیز با وجود افزایش تعداد اتصالات دچار مشکلات عدیده شده و آنهایی که از کیسه بخشش دولت بیش از خیلیها یارانه میگرفتند هم حال و روز خوشی ندارند. روز گذشته داشتم خبری در مورد سرنوشت نشریات انگلیسی میخواندم که دیدم درد مشترکی همه دارند!
در این خبر آمده بود که روزنامه انگلیسی گاردین با تداوم تاثیر بحران کرونا بر صنعت رسانه، قصد دارد شمار نیروهای کاری خود را کاهش دهد. تصمیم مسئولان روزنامه گاردین برای کاستن از تعداد نیروهای کاری بر ۱۸۰ شغل در این روزنامه تاثیر میگذارد. مسئولان این روزنامه با صدور بیانیهای اعلام کردند که بیماری همهگیر کووید – ۱۹، چشم انداز مالی ناپایداری را برای این روزنامه رقم زده است، به طوری که انتظار میرود درآمد این روزنامه به میزان بیش از ۲۵ میلیون پوند در بودجه سالانه کاهش یابد. سخنگوی گروه رسانهای گاردین درمورد فرآیند اخراج داوطلبانه گفت: همه پیشنهادها از جمله شرایط اخراج به دلیل عدم نیاز را در جریان جلسات رایزنی با کارمندان و نمایندگان اتحادیه صنفی مورد بررسی قرار میدهیم.
در ایرانِ ما هم رسانهها به شدت دچار بحران شدهاند، باور کنید وقتی دارم این کلمات را مینویسم دلم برای تک تکِ خبرنگارانی که کارشان را از دست داده، درد میگیرد و نمیدانم وضعیت چگونه خواهد شد!! این روزها همه چیز دست به دست هم داده تا میزان فشار بر زندگی دو چندان شود و انگار دستی در کار است تا اصحاب رسانه را تا جایی که امکان دارد، بچلاند! افرادی که نه شغل پایداری دارند ، نه درآمد پایدار و نه چشماندازی به آینده! من به باور خودم همیشه به آینده خوشبین هستم، اما خدا میداند که این روزها چه در ذهنم میگذرد و به چه چیزهایی فکر میکنم.
خبرنگاران و اصحاب رسانه نه سرمایهای برای کار در بازار دارند و نه دستی برای کار در جایی! با این وضعیتی که نشریات دارند خدا میداند که چند هفته دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد! شاید هم نوشتن را ناچار شوند برای همیشه کنار گذاشته و مثل خیلی دیگر از مردم سراغ شغل دیگری بروند! این موضوع انگار جبر تاریخ است.
البته همچنان امیدوار هستم و دوست دارم با همه فشارها آینده را ببینم که چه خواهد شد. ایمان دارم که بعد از هر سختی گشایشی است، اما تا جایی که میتوانید هوای روزنامهنگاران به ویژه آنهایی که در بخش خصوصی کار میکنند را داشته باشید، آنها هیچ پشت و پناهی جز خدا و دستانی که یاریگر آنها باشد، ندارند.
انتهای پیام/د