در آستانه چهلمین سالگرد شهادت آیتالله مدنی پای سخنان یکی بزرگان همدان نشستیم؛ سید مرتضی دیباج فعال فرهنگی در گفتگو با خبرنگار به بیان زوایای اخلاقی و تربیتی آیت الله مدنی پرداخت.
به گزارش عصرهمدان؛ شهید آیت الله مدنی دومین شهید محراب است که ویژگی های این شهید به لحاظ ارتباطی که قبل و بعد از انقلاب داشتیم ویژه و زبانزد است.
وی در حیات خودش در مسیر الهی حرکت می کرد و حرکات و سکناتی نشان داد در نوع خودش بی بدیل بود، اعتقاد راسخی به خدا داشت و خودش را مقلد رهبری می دانست و در این راستا هم خیلی جانفشانی کرد.
این شهید بزرگ در هدایت همه اقشار جامعه تلاش می کرد و هدف او جذب و هدایت بود که سعی می کرد با رفتار خودش افراد را به راه راست سوق دهد.
بعد از انقلاب در حال تردد در دور آرامگاه بوعلی همدان بودند که با تابلوی جنبش مجاهدین روبرو می شود، و بلا فاصله متوقف شده و داخل ستاد شده ، همه خطرات را به جان می خرد و آنها را به آغوش اسلام دعوت می کند تا به دامن انقلاب برگردند و اولتیماتوم می دهند که فضای رعب و وحشتی که ایجاد کردند را جمع کنند.
شهید آیت الله مدنی در حالی که یک مرد شجاع و جدی بود اما احساسات بسیار لطیفی داشت، وی وقتی نام ائمه اطهار بخصوص حسین بن علی می آمد اشک از چشمانش جاری می شد.
در جلسه تاریخی ائمه جمعه در قم بیانات خودش مستمعین را در شرایط خاص قرار می دهد طوری که همه گریه می کردند.
وی در جلسه تاریخی ائمه جمعه گفت: من وقتی می خواهم نماز جمعه بخوانم به خودم نهیب می زنم که امام جماعت مسلمین و انقلابیون باشم؟
وی در عین حال قاطعیت برای مستضعفین خاک می شد و یکی از فعالین تشکل امور خیریه در رشته های مختلف بود و به لحاظ اخلاصی که ایشان داشت همه به قوت خود باقی مانده و فعال هستند، درمانگاه مهدیه، صندوق قرض الحسنه مهدیه، دارالایتام و مسجد مهدیه از جمله تشکل های خیریه وی هستند.
وی در امور سیاسی دخالت می کرد و افراد را بررسی می کرد، دعای ندبه صبح های جمعه یکی از جلسات مبارزه با شاه در آن زمان بود که کارهای فرهنگی زیادی انجام می شد.
به خاطر مبارزات وی مورد بغض و کینه دشمن قرار می گرفت و مدام وی را تبعید می کردند ودر همدان به خاطر بیماری سل که داشت در دره مراد بیگ مستقر بود .
یکی از تبعیدگاه های وی شیراز بود که با مرحوم امیر چلوئی به دیدار او رفتیم و با روی گشاده به پذیرایی و هم صحبتی با ما نشستند ، یکی از جاذبه های ایشان شباهت به حضرت امام _ره) بود .
بعد از انقلاب دو سه فعالیت شایسته داشتند و محل بیت ایشان ستاد انقلاب بود، همه روئسا و سران غرب که پشیمان بودند یکی پس از دیگری در این بیت با او بیعت می کردند.
در دور میدان امام مجسمه شاه وجود داشت که به دستور ایشان توسط ارتش برداشته شد .
ایشان در آخرین لحظات عمر و کورانی که احساس می کرد که نباشد دو کیسه شخصی همیشه داشتند که یکی شخصی و دیگری بیت المال بود ، همیشه به اطرافیان اشاره می کرد که به دوستان از کیسه پول دهند و در لحظات آخر عمر وقتی اطرافیان داخل کیسه را نگاه می کنند و می گویند پولی موجود نیست و آیت الله بیان می فرمایند گویا عمر ما هم به پایان رسید.
انتهای پیام/ آ