بعثی ها با اداوات جنگی بسیار آمده بودند که بمانند، یک طرف دل رزمندگان برای شکست حصر آبادان پر می زد و یک طرف جشن و پایکوبی دشمن در آن سوی کارون، اما دیری نپایید که وحدت سپاه و ارتش مثال زدنی شد و با طراحی عملیات مبتکرانه ثامن الائمه از سوی یک فرمانده هم متجاوز از خانه رانده شد، هم با تجهیزات به غنیمت گرفته شده یک لشکر زرهی بزرگ شکل گرفت.
به گزارش خبرنگار عصر همدان به نقل از رودآور، رژیم بعث عراق ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ به ایران اسلامی با اعمال قدرت و حمایت نزدیک به ۳۲ کشور علیه استقلال، آزادی و جمهوریت و اسلامیت انقلاب نوپای ما، سفاکانه حمله ور شد و با آن ادوات و تجهیزات جنگی و البته خیانت بنی صدر که می گفت زمین بدهیم زمان بخریم در خاک ایران نفوذ کرد و پس از اشغال خرمشهر با آن همه خونریزی و قتل عام کودکان و زنان بی پناه آبادان را نیز محاصره کرد.
بیرون کردن دشمن از خانه، کام ملت ایران را شیرین کرد
اما رزمندگان غیور ما با هوشیاری امام و همیاری ملت مبنی بر ایستادگی همه جانبه و اینکه باید حصر آبادان شکسته شود، دشمن بعثی را جانانه از خانه بیرون و یک ملت را شیرین کام کردند.
و این روزها در ایام سالگرد عملیات ثامن الائمه هستیم که منجر به شکست حصر آبادان شد، از این رو به سراغ یکی از رزمندگان دلاور آن عملیات در دوران دفاع مقدس رفتیم.
عباس کیاستی جانباز ۵۵ درصد تویسرکانی است که در روزهای دفاع مقدس جوانی ۲۱ ساله بود.او در عملیات های بسیاری حضور داشته و همراه دیگر همرزمان خود دلیرمردانه از این مرز و بوم دفاع کردند تا یک وجب از این خاک مقدس در دفاعی مقدس به دست دشمنان نیافتد.
آقای کیاستی بفرمایید که چگونه لباس رزم بر تن پوشیدید و در دفاع از ایران اسلامی به میدان نبرد رفتید؟
کیاستی: پس از پیروزی انقلاب، دشمنان، دندان طمع خود را برای ملت آزادیخواه ما تیز کردند و به فکر حمله به ایران اسلامی افتادند، در آن روزها در کارخانه ای دراصفهان مشغول به کار بودم. با حمله رژیم بعث به عنوان یکی بسیجی لباس رزم بر تن پوشیدم تا با دوستان خود به آبادان برویم و به عنوان نیروی شهید احمد کاظمی در جبهه فیاضیه حضور یافتیم.
آبادان در محاصره ای ۳۴۰ درجه
چه شد که نخست تصمیم بر شکست حصر آبادان گرفته شد؟
کیاستی: به دنبال فرمان تاریخی و هوشمندانه امام خمینی(ره) در چهاردهم آبان ۱۳۵۹، مبنی بر این که «حصر آبادان باید شکسته شود» یک ملت آزاده پیرو ولی، همین امر را اطاعت کرد، شکسته شدن حصر آبادان همان و روحیه گرفتن رزمندگان اسلام برای عملیات های بعدی و فتح خرمشهر همان شد.
دی ماه سال ۱۳۶۰ به آبادان رسیدم، آبادن در محاصره ای ۳۴۰ درجه قرار داشت، سه مسیر به آبادان ختم می شد، دو مسیر یعنی محور اهواز ـ آبادان و ماهشهر ـ آبادان در چنگال دشمن بود و مسیر دیگر از سمت شیراز بود. ما برای آن که از جبهه اهواز به آبادان برسیم می بایست از مسیر خاکی و فرعی می رفتیم تا در تیررس دشمن قرار نگیرم، ساعات بسیاری را با هزار مشکل و سختی از آن جاده خاکی گذشتیم تا به آبادان رسیدم با گرمایی ۵۰ درجه. عمده رزمندگان به آن گرما عادت نداشتند اما با یادآوری فرمان امام(ره) گرمای طاقت فرسا را تحمل کردند.
*بعثی ها آمده بودند که بمانند!
تفاوت جبهه خودی با جبهه دشمن در جه بود؟
کیاستی: رژیم بعث آمده بود که بماند، جبهه های جنوب با جبهه های غرب متفاوت بود، در جنوب موانع طبیعی همچون شیارها و تپه ها وجود نداشت، گرچه گاه گاهی نخل ها موانع محسوب می شدند، اما به طور عمده جبهه جنوب زمینی مسطح بود و دشمنان با آن همه امکانات و تجهیزات جنگی خاکریزهای بزرگی ایجاد کرده بودند و هر جنبنده ای را حتی از فواصل دور هدف قرار می دادند و به سمتش شلیک می کردند و این مسئله، دفاع را برای ما دشوار کرده بود.
خیانت بنی صدر به ملت؛ زمین بدهیم زمان بخریم!
از خیانت فریب خوردگان داخلی در جبهه های جنگ چه خبر؟
کیاستی: بنی صدر که با منافقین همراه بود اصرار می کرد که ایرادی ندارد زمین بدهیم و زمان بخریم و این گونه سبب شد تا سه چهار عملیات در زمان حضور او در جبهه خودی با شکست مواجه شود و در عملیات نصر شهدایی همچون علم الهدی ها به شهادت برسند، اما مگر می شد که خانه خود را در اختیار دشمن قرار داد، به همین علت هرچند با امکانات اندک زیر تیغ خیانت های امثال بنی صدر بودیم، اما رزمندگان ما ایستادند و با عملیات های شبانه مهمات و اداوات جنگی بسیاری از دشمن به غنیمت گرفتند و پیروزمندانه خائنین را رسوا کردند.
یک طرف پر زدن دل رزمندگان برای شکست حصر؛ یک طرف جشن و پایکوبی بعثی ها
قبل از عملیات ثامن الائمه اوضاع را چگونه یافتید؟
کیاستی: مرز بین آبادان و خرمشهر رودخانه کارون بود و رزمندگان از پشت نخل ها، خیابان های خرمشهر را تماشا و خون گریه می کردند، چرا که در آن سوی رودخانه روزها و شب ها عراقی ها جشن و پایکوبی و بزن و برقص راه انداخته بودند و تلویزیون بعث هم با فیلم برادری و پخش صحنه هایی از بازگشایی بانک و حتی افتتاح تاکسیرانی در خرمشهر که از طریق تلویزیون آبادان قابل مشاهده بود، به دنبال نابود کردن روحیه حزب الله بودند.
حتی میشل عفلق یکی از مؤسسین حزب بعث عراق در بازدید از نیروهای خودشان در نزدیکی جبهه فیاضیه پس از عبور از کارون، در نامه ای به صدام اوج ایران ستیزی خود را که سابق بر این در مقاله ای عنوان کرده بود، نشان داد و برای آن سفاک جنایتکار پیام تبریک و احترام فرستاده بود؛ اینکه ایران دیگر در دست صدام است!
عفلق احمق تصور می کرد که روزی برای فرزندانشان از پیروزی بر ایرانیان خاطره تعریف می کنند، اما دیری نپایید که پریشان و لرزان از این خاک پا به فرار گذاشتند.
بعثی ها با عملیات روانی گسترده به دنبال تضعیف روحیه رزمندگان و مردم آبادان بودند
از آبادانی ها برایمان بگویید و آن روزها زیر آتش دشمن؟
کیاستی: همت و غیرت مردان و شیرزنان آبادانی در زیر آتش همه جانبه دشمن بر کسی پوشیده نبود، آنان هیچ گاه روحیه خود را از دست ندادند و تسلیم دشمن نشدند.آن همه روحیه تا جایی بود که برخی که توان رزم داشتند لباس دفاع بر تن پوشیدند و برخی دیگر از مردم خون گرم آن شهر از رزمندگان حتی با غذای گرم پذیرایی می کردند.
ایستادگی تماشایی آبادانی ها در برابر دشمنی تا دندان مسلح
عراقی ها با عملیات روانی گسترده ای به دنبال تضعیف روحیه آبادانی ها بودند، مدام از شبکه های تلویزیونی و رادیویی خود برای این کار دست به شایعه پراکنی می زدند می گفتند قرار است از زیر اروند تونل حفر کنند و یا از جبهه فیاضیه با تیپ های زرهی خود در حال عبور از منطقه و رسیدن به آبادان هستند و از مردم آبادان می خواستند که پارچه سفیدی مبنی بر تسلیم شدن بر سردرب خانه هایشان نصب کنند تا به آنان حمله نشود، اما مردمان غیور آبادانی هیچ گاه فریب دشمن را نخوردند و سر تسلیم در برابر آن همه همجه های پوشالی استکبار فرود نیاورند و تماشایی ایستادگی کردند.
نیروهای دیگری در منطقه برای عملیات حضور داشتند؟
کیاستی: بله برای شکست آبادان چندین گروهان و لشکر همراه با یکدیگر بودند به ویژه لشکر ۷۷ خراسان که به ما ملحق شد و دیگر جبهه های منتهی به منطقه را به دست گرفته بود تا پس از تصرف خاکریز دشمن نیروهای خودی را تقویت کنند.
ابتکار سپاه در طراحی عملیات های شبانه برای مقابله با دشمن
از شب عملیات ثامن الائمه برایمان بگویید.
کیاستی: ما به فرماندهی شهید احمد کاظمی در جبهه فیاضیه در روزهای قبل از عملیات ثامن الائمه در حدود ۴۵ روزی مشغول به حفر تونل به طول ۶۵۰ متر شدیم تا به خاکریزهای دشمن نزدیک شویم، روزها لاستیک های خراب خودروها را به سمت عراقی ها هدایت می کردیم و شب ها برای شناسایی منطقه به منظور آن که در تیررس دشمن نباشیم از آن لاستیک ها به عنوان نوعی پوشش، استفاده می کردیم.
بالاخره تونل با روزنه هایی برای تنفس حفر شد و هر گردانی با همکاری و همیاری و اتصال نیروهای سپاهی و ارتشی به صورت مشترک سازماندهی شد و شب عملیات فرا رسید، ساعت ۲۴ روز چهارم مهر ماه عملیات ثامن الائمه با رمز «نصر من الله و فتح قریب» آغاز شد، در حدود دو تا سه ساعت بیش از ۵۰۰ متر را پیاده در دل شب حرکت کردیم.
ناگفته نماند از عملیات ثامن الائمه به بعد عمده عملیات های دیگر رزمندگان اسلام در دل شب رقم می خورد و این مسئله به عنوان یک تاکتیک جنگی برای ایرانیان محسوب می شد که توسط سپاه شکل گرفت.
ما امکانات جنگی حتی به تعداد نیروها نداشتیم که بخواهیم روزها مقابل آن همه لشکر زرهی عراقی ها بایستیم بالاجبار با طرح های ابتکاری، بند بند نقشه های دفاعی را عملیاتی می کردیم.
شکست حصر آبادن دل ملت و امام امت را شاد کرد
در عملیات ثامن الائمه هم این گونه شد؟
کیاستی: بله در آن عملیات ما نیز شبانه به دشمن تک زدیم؛ ساعت دو و نیم نیمه شب بود که به خاک ریزهای دشمن رسیدم دو سه خط دشمن گرفته شد، در واقع تدبیر و ابتکار شهید کاظمی این بود تا بعثی ها را به گونه ای دور بزنیم که در نهایت تجهیزات جنگی شان به دستمان بیافتد.برای این تجهیزات برنامه داشت.
تا عراقی ها به خود آمدند نیروهای خودی دیگری برای تقویت سه گروهان شهید کاظمی به ما ملحق شدند و جنگ تا ۱۲ ظهر روز پنجم مهر ماه ادامه داشت و بالاخره به شجاعتی وصف ناپذیر حصر آبادان شکست و این گونه دل ملت و امام امت شاد شد.
“ثامن الائمه”؛ ترجمان ولایتمداری، فعل خواستن و وحدت سپاه و ارتش برای شکستن حصر آبادان
شکست حصر آبادان از نظر معنوی و مادی چه ارمغانی برای رزمندگان اسلام آورد؟
کیاستی: گوش به فرمان ولی بودن همان شد و حصر آبادان شکسته شد، به همین دلیل روحیه حافظان این خاک بالا گرفت و فعل خواستن را در رزمندگان ترجمه کرد، اینکه می توان با توکل بر خدا و ایمان و اراده ای فولادین برگرفته از مکتب سیدالشهداء(ع) با طراحی عملیات های موفق حتی با امکانات اندک مقابل دشمن ایستاد و دفاع کرد تا سرآغاز شیرین ترین خاطره دفاع مقدس شود و این پیروزی در این عملیات، آغازگر پیروزی های دیگر و در نهایت فتح خرمشهر شد و دل غصه دار رزمندگان اسلام را امیدوار کرد.
اگر بعثی ها از آبادان عبور می کردند جنگ به طور قطع ده ها سال به درازا می کشید، اما دلاوردمان اسلام نگذاشتند و مردانه ایستادگی کردند و همین شیوه نوید پیروزی های بزرگ دیگری در عملیات های فتح المبین و بیت المقدس را برای رزمندگان اسلام به ارمغان آورد.
مضاف بر اینکه وحدت و همیاری تنگاتنگ نیروهای سپاه و ارتش و سازماندهی شدن یکجای آنان مثال زدنی بود.
شکست حصر آبادان؛ روزی که خواب شوم بعثی ها تعبیر نشد
در عملیات ثامن الائمه اسرا و تجهیزات جنگی بسیاری از دشمن گرفته شد و درجه داران بسیاری از بعثی ها یه به هلاکت رسیدند یا پا به فرار گذاشتند.بی تردید اگر میشل عفلق آن سرکرده بعثی می دانست که روزی این گونه در جبهه فیاضیه خار و دلیل می شوند آن نامه را برای صدام نمی نوشت که صدام خود را پیروز بداند. خواب شومشان هیچ گاه تعبیر نشد.
تشکیل یک لشگر زرهی با غنیمت جنگی
بالاخره آن همه غنیمت جنگی چه شد؟
کیاستی: طراحی مبتکرانه و مدبرانه از سوی شهید کاظمی مبنی بر دور زدن بعثی ها برای نابودی آنان و سالم ماندن تجهیزات و تسلیحات جنگیشان قابل تأمل بود، همان گونه که گفتیم دشمن آمده بود تا به خیال خام خود بماند، از این رو با تمام توان و قدرت هر آن چه داشت را به میدان نبرد آورده بود، اما کم کم متوجه شد که چه ضرب شستی از ایرانیان غیور خورده است و پا به فرار گذاشتند.
همین امر سبب شد تا شهید احمد کاظمی سه گروهان خود را ارتقاء ببخشد و لشکر زرهی هشت نجف را شکل دهد، لشکری که آن قدر روز به روز قدرتمند و بزرگ شد تا بعثی ها از شنیدن نام آن به وحشت بیافتند و این گونه یک فرمانده موفق با همراهی نیروهایی مخلص و دستانی خالی اما با طرحی ریزی عملیاتی هوشمندانه هم متجاوز را از خانه بیرون کرد و هم با امکانات دشمن لشکری بزرگ به وجود آورد و خود را مجهز کرد.
سپاس بینهایت از اینکه به مجموعه خبری رودآور افتخار هم کلامی با خود را دادید، ان شاءالله که بتوانیم توصیه ها شما درخصوص پیروی از ولایت در مکتب سیدالشهداء(ع) را مو به مو اجرا کنیم و پیرو راه شهدا باشیم.
کیاستی: قدردان زحمات شما برای انعکاس و بازخوانی دلامردی های دلیرمردان و شیرزان این مرز و بوم هستیم.
انتهای پیام/ز