• امروز : چهارشنبه, ۷ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 27 November - 2024
7

“شهید علی تیموری” اهل باباپیرعلی، شهید شاخص تویسرکان در۱۴۰۰ / گمنام ترین “دستمال سرخ” جبهه های غرب و خون بال عملیات های جنوب

  • کد خبر : 108797
  • 17 فروردین 1400 - 9:08
“شهید علی تیموری” اهل باباپیرعلی، شهید شاخص تویسرکان در۱۴۰۰ / گمنام ترین “دستمال سرخ” جبهه های غرب و خون بال عملیات های جنوب

شهید علی تیموری” از روستای باباپیرعلی به عنوان شهید شاخص تویسرکان در سال ۱۴۰۰ معرفی شده، او که تنها ۲۰ سال داشت را جزء گمنام ترین “دستمال سرخ” جبهه های غرب و فرمانده ای خون بال در عملیات های جبهه های جنوب می شمارند، شهیدی که قاری خوش صدا بود و می گویند به واسطه […]

شهید علی تیموری” از روستای باباپیرعلی به عنوان شهید شاخص تویسرکان در سال ۱۴۰۰ معرفی شده، او که تنها ۲۰ سال داشت را جزء گمنام ترین “دستمال سرخ” جبهه های غرب و فرمانده ای خون بال در عملیات های جبهه های جنوب می شمارند، شهیدی که قاری خوش صدا بود و می گویند به واسطه انس با قرآن، اقامه نماز شب و قرائت بسیار زیارت عاشورا چهره ای نورانی داشته است.

به گزارش خبرنگار عصرهمدان؛ «سردار مظاهر مجیدی» فرمانده سپاه انصارالحسین(ع) همدان به تازگی سردار شهید علیرضا حاجی‌بابایی را به عنوان شهید شاخص سال استان همدان معرفی کرد و گفته که؛ اسامی شهدای شاخص سال شهرستان‌ها نیز به سازمان بسیج ابلاغ شده است.

بدین ترتیب با معرفی شهدای شاخص شهرستان های استان همدان، شهید بزرگوار “علی تیموری” به عنوان شهید شاخص شهرستان تویسرکان معرفی شد.

در این گزارش بر آن شدیم تا همشهریان عزیز را بیش از پیش با شهید تیموری آشنا سازیم.

شهید تیموری زاده روستای باباپیرعلی؛ یک قاری قرآن خوش صدا

گفته شده که شهید تیموری در نخستین روز از فروردین ماه سال ۱۳۴۰ در روستای بابا پیرعلی در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود و از همان دوران کودکی او را با ثقلین یعنی قرآن و سیره نبوی آشنا ساختند و قلب درخشان و پاکش نیز پذیرای چنین مفاهیم و معانی عمیق عالم هستی شد.

او تحصیلات ابتدایی‌ خود را در همان روستا می گذراند و بعد به همراه برادر بزرگ خود به تهران رفته و در آنجا سایر مقاطع تحصیلی را طی می کند. کم کم با قد کشیدنش به عنوان نوجوان رعنا در برنامه ها و فعالیت های مذهبی حضوری فعال دارد تا آن که با تأسیس هیئت حسینی در منطقه شمیران نو تهران به سمت معرفتی بیشتر حرکت می کند. او را در قامت یک قاری قرآن با صدایی خوش تبدیل می شناختند.

نوجوانی انقلابی؛ پای ثابت تظاهرکنندگان علیه رژیم ستم شاهی

کم کم در جریان مبارزات علیه رژیم ستم شاهی به عنوان یکی از انقلابیون شناخته شده و حضوری مستمر در تظاهرات علیه رژیم طاغوتی پهلوی دارد.در این بین، دیپلم ریاضی اش را اخذ و با ورود امام(ره) به میهن، پیروزی انقلاب اسلامی را با ملت انقلابی ایران اسلامی جشن می گیرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه تحصیل داده و با چند تن از دوستان خود با لبیک به فرمان امام خمینی(ره) در جایگاه یک پاسدار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران قرار می گیرد.پس از آن برای نابودی گروهک های مناقین و ضد انقلاب در کردستان که در آن منطقه آشوب و بلوا به پا کرده بودند وارد میدان نبرد شد و با شهامت و جسارت بسیار ایستادگی کرد.

گمنام ترین “دستمال سرخ” جبهه های غرب

شهید تیموری در آن سال ها به فردی به نام “اصغر وصالی” آشنا می شود و با پیوستن به گروه معروف “دستمال سرخ ها” به استقرار امنیت در مناطق ناامن شده غرب کشور کمک شایانی می کند.فعالیت ها و رشادت های او به اندازه ای بود که حتی به عنوان ذخیره فرماندهی این گروه نیز معرفی شد.

شهید تیموری؛ فرمانده خونین بال در جبهه های جنوب

این شهید وارسته تویسرکانی در مقطعی از هشت سال دفاع مقدس نیز به عنوان فرمانده گروهان سوم گردان ۱۵۶ لشکر۳۲ انصارالحسین(ع) استان همدان منصوب شد، تا در نهایت در لباس رزم و در مقابله با دشمن تا دندان مسلح، پنجم شهریور سال ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی “بانسیران” به دنبال اصابت گلوله توپ دعوت حق را لبیک گفته و به درجه رفیع شهادت نائل می شود. پیکر مطهرش در گلزار شهدای روستای باباپیرعلی آرام می گیرد.

فرمانده ای ۲۰ ساله

شهید “علی تیموری” را به عنوان رزمنده ای مجاهد و فردی عدالت طلب می شناختند که در زمان شهادتش تنها ۲۰ سال داشت، اما فرماندهی مقتدر و مجاهد بود.گاهی او را گمنام ترین دستمال سرخ جبهه های غرب معرفی می کنند. همرزمان و خانواده اش بارها گفته اند که شهید تیموری چهره ای نورانی داشت و این را به واسطه انس گرفتن عمیق با قرآن، قرائت بسیار زیارت عاشورا، اقامه نماز شب و اخلاص در عملش به دست آورده بود.

در بخشی از وصیتنامه اوآمده که؛ “کاش تنها یک فرزند می داشتم و او را پیشاپیش کاروان پیروز اسلام در کنار نهر سرخ از خون فرزندان اسلام به یاد حضرت ابراهیم قربانی اش می کردم.

زندگی دنیا برایم گذرگاه کوچکی است.جهان برایم قفس تنگی است، قلبم را فشار می دهد و با تعدی دشمن برایم به عنوان یک زندانی بزرگ درآمده که امیدوارم با شهادتم میله های لرزان زندان را شکسته و اسلام را از این گذرگاه تاریخی آزاد کنم.

حضور در جبهه برایم تداعی کننده مبارزه همرزمانم با همه پلیدی ها، خودخواهی ها، خودمحوری ها و در کنارش مبارزه با دشمن است و این محیط تنها جایگاه دوست داشتنی من است.”

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

انتهای پیام/ز

لینک کوتاه : https://asrehamedan.ir/?p=108797

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
به نظر من !!!

20 − نوزده =