• امروز : چهارشنبه, ۷ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 27 November - 2024
12

شبی که قرار بیقراری های حاج قاسم آرام گرفت/تصاویر دیده نشده از شهید سلیمانی در جمع فرزندان شهدا

  • کد خبر : 140460
  • 13 دی 1400 - 8:52
شبی که قرار بیقراری های حاج قاسم آرام گرفت/تصاویر دیده نشده از شهید سلیمانی در جمع فرزندان شهدا

بیقراری های سردار برای فرزندان شهدا، سال ها بود که دلش را آشوب می کرد، تحمل گریه های آنان را نداشت و لحظه شماری می کرد تا به یارانش بپیوندد، او در چنین شبی به قسمت پایانی زندگی خود رسید و آن گونه آرام گرفت که خدا خواست. به گزارش خبرنگار عصرهمدان؛ گفتند یک نفر […]

بیقراری های سردار برای فرزندان شهدا، سال ها بود که دلش را آشوب می کرد، تحمل گریه های آنان را نداشت و لحظه شماری می کرد تا به یارانش بپیوندد، او در چنین شبی به قسمت پایانی زندگی خود رسید و آن گونه آرام گرفت که خدا خواست.

به گزارش خبرنگار عصرهمدان؛ گفتند یک نفر هست که عاشق پیشه است، مستِ مست، از باده شیفتگان “مِی” خورد و “مِی” می نوشد، می سازد و می رقصد و سازش عاشقی اش همیشه کوک است و صدایش عالم گیر.هرچند عاشق اوست؛ اما خودش برای معشوشقش دلبری می کند.

عارف مست دیده اید؟ عارف که مست شود غرق خدا می شود، آنقدر طنازی می کند تا معشوقش او را همان گونه که دوست دارد طلب کند و خدا سردار دل هایمان را همان گونه که دوست داشت طلب کرد…حاج قاسم رفت به مانند یک ققنوس در آتش و در آن هنگامه رقص در خون، به فرموده رهبر انقلاب ارواح طیبه شهدا او را در آغوش گرفتند، حالا قرار بی قراری های حاج قاسم آرام گرفته و این سرباز وطن، رستگار شده است.

سردار روزی در همدان برای شهدا این گونه خواند؛ ” رقص و جولان بر سر میدان کنند/رقص اندر خون خود مردان کنند/چون رهند از دست خود دستی زنند/چون جهند از نقص خود رقصی کنند” و همان گونه که خواند، خودش هم رفت.

و امشب چه شبی است، چند ساعت بیشتر تا لحظه دومین سالگرد شهید سلیمانی باقی نمانده است، تلخ ترین شب برای فرزندان شهدا به ویژه شهدای مدافع حرم.آن شب فرزندان شهدا باز یتیم شدند، می دانستند که دیگر دست نوازشی نیست که بر سرشان کشیده شود، دیگر آن دست مهربانی و عطوفت حاجی نیست تا قطره قطره های اشک های ریخته شده بر گونه های نحیفشان را پاک کند و خنده ها برایشان به ارمغان بیاورد.

فرزندان شهدای مدافع حرم در همدان خوب می دانند که چه بر دلشان گذشته است، سال ۱۳۹۷، آن روز که پدرشان کنارشان آمد، صمیمی به مانند یک پدر، فرزندان کوچک را روی زانوهایش می گذاشت، با آنان حرف می زد، او می خندید و کودکان هم می خندیدند.

حاج قاسم برایشان انگشتری هم هدیه آورده بود، دختران انگشتر دخترانه و پسران انگشتر مخصوص خودشان.اگر به فرزند شهید صانعی می خندید، لبخندش را از فرزند شهید فانوسی دریغ نمی کرد.آن طرف تر فرزند شهید کرمی هم نشسته بود و چه شوری بود و چه قیامی شد آن لحظه که سردار دسته به سینه به فرزندان شهدا احترام می گذاشت و به گفته همین فرزندان داغ دیده، آن روز چه روز خوشی بود.

حاج قاسم عاشق کودکان بود، این غم هجران چه شب های سختی برای فرزندان شهدا رقم زده است، سردار فرزندان شهدا را فرزندان خود می دانست، از هر فرصتی استفاده می کرد تا به دیدارشان برود، کنارشان بود، حرف هایشان را گوش می داد و خود کمتر حرف می زد و آن کودکان تشنه محبت سردار بودند، تشنه مهربانی قهرمانشان.

انتهای پیام/ز

لینک کوتاه : https://asrehamedan.ir/?p=140460

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
به نظر من !!!

19 − 17 =