به گزارش عصر همدان، خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
*** این کوه، موش میزاید…
حقیقتی که روحانی هرگز در مجلس نخواهد گفت
رئیسجمهور روحانی، روز یکشنبه گذشته، درباره اعلام وصول سؤال از رئیسجمهور در پارلمان، نامهای کوتاه به علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نوشت و توضیحاتی را ارائه کرد.
به گزارش مشرق، روحانی در پیام خود آورده است:
احتراماً؛ درست در سالروز تحلیف رئیس جمهوری دوره دوازدهم، سؤال تعدادی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی واصل گردید. بی تردید سؤال از رئیس جمهور کشور با مراعات حداقل دو نکته می تواند مبارک باشد؛ اولاً در چهارچوب قانون اساسی باشد، ثانیاً در زمان و شرایط مناسب کشور اقدام شده باشد، که متاسفانه هیچکدام از این دو حاصل نشده است. اما برای جلوگیری از هر نوع اختلاف بین قوا و احترام به مجلس شورای اسلامی انشاءالله در فرصت مقرر به مجلس خواهم آمد و به سوالات پاسخ خواهم داد. البته این امر میتواند فرصت خوبی باشد تا برخی از حقایق را برای مردم عزیز کشورم بازگو نمایم که آنها صاحب واقعی کشورند و مشروعیت من و شما نیز از آراء آنها است.
حسن روحانی
رئیس جمهوری اسلامی ایران. [۱]
*اما منظور روحانی از «برخی حقایق را برای مردم عزیز کشورم بازگو نمایم» چیست!؟
در باب این کنایه رئیسجمهور روحانی گفتنیهای مهمی وجود دارد:
یکم: مردم و افکار عمومی ایران، پیش از آقای روحانی تجربههای بزرگی از ادعای گفتن حقیقت در پیشگاه ملت، بگم بگم و… را از سر گذراندهاند!
تجربههایی که البته وقوع آنها نشان داد این دیگ موش میزاید و در پس گریههای خاتمی و فیلم مخفیانه احمدینژاد و غیره هیچ حقیقت مهم و تغییر دهندهای وجود ندارد. زیرا در نظام جمهوری اسلامی ایران هیچ رویهای بر خفیّات و مغیّبات ابتنا ندارد و رهبر معظم انقلاب نیز بیان کردهاند که هیچ حرف درگوشی با مردم ندارند.
برخی محافل تحلیلی معتقدند در قبال رئیسجمهور روحانی هم حقیقتی غیر از کمکاری و تعلل دولت در قبال مسائل اقتصادی وجود ندارد و حنای همیشگی کنایه به رهبری نظام و نهادهای مهمی مثل سپاه پاسداران و کلیدواژههایی مثل «نمیگذارند» یا «دولت پنهان» نیز دیگر هیچ رنگی ندارد.
دوم: ماجرای «روحانی حقایق را بگوید» اساساً ساخته و پرداخته آشپزخانه جریان سیاسی خاص است که البته گویا رئیسجمهور روحانی هم آنرا باور کرده است.
چهرههای این جریان از ماهها قبل و بلافاصله پس از روی کار آمدن دوباره رئیسجمهور روحانی، به یکباره مسئلهای به نام «دولت پنهان» را علم کردند و در این باره مرثیهها سرودند.
ماجرا هم روشن بود…
قرار است مقصر اصلی وضع موجود و مشکلات پیشآمده، یعنی اصلاحطلبان استتار شوند و مسببالاسباب کمکاریهای فعلی که با گفتن «تَکرار میکنم» عاملیّت یافت از خطر مؤاخذه بیشتر رهانده شود.
بر همین سیاق بود که چپها طی ماههای گذشته بارها و بارها تأکید کردند که روحانی باید حقیقت را به مردم بگوید! حقیقتی که البته اشاره شد حنایش دیگر رنگی ندارد و اساساً هم اگر وجود میداشت، اصلاحطلبان برای بیان آن، قبراقتر از رئیسجمهور روحانی بودند.
چپها البته در ماجرای بزرگ جلوه دادن مقولات بیاهمیت ید طولایی دارند و ماجراهایی مثل «هزاران بورسیه غیر قانونی» و «املاک نجومی» که دست آخر معلوم شد نه هزاران بوده است و نه نجومی و اساساً تخلفی هم متوجه احمدینژاد (در این زمینه) و قالیباف نبوده است؛ از این دستهاند.
و سوم: دولت دوازدهم خود را در شرایط آچمز قرار داده است.
درست در شرایطی که برخی مشکلات اقتصادی ولو غیر بحرانی بروز کرده است، دولت در همین اثنی نیز به کمکاریهای سهوی یا عمدی خود ادامه میدهد (و فیالمثل هزاران دلار ارز دولتی برای واردات گوشت اختصاص میدهد اما حتی یک بزغاله هم وارد کشور نمیشود) حاضر به قبول اشتباه و عذرخواهی از مردم نیست، در ارگان رسانهای خود دائما از یأس، سرخوردگی و ناامیدی مردم میگوید و این آخری هم همانطور که مشاهده میشود از گفتن حقیقت دم زده است.
پایان این بازی با هر اتفاق سخت و تلخی که در میان آن رخ دهد اما هرگز سعادتمندی مقصّرین وضع موجود و طراحان بازی فرافکنی نخواهد بود.
***صفاییفراهانی: جامعه ناامید را با آزاد شدن موسوی و کروبی امیدوار کنید!
محسن صفاییفراهانی، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه سال ۸۸ به تازگی در مصاحبه با رسانه دولتی ایرنا که متن آن در روزنامه شرق منتشر شد، ضمن اشاره تلویحی به اینکه جامعه ناامید شده است، میگوید:
«باید روحیه امید به جامعه دمیده شود. اگر زندانیان رویدادهای سیاسی مثل حوادث سال ۸۸ و محصوران آزاد شوند، رویکردی مثبت تلقی میشود. با این اتفاق، این پیام به جامعه منتقل میشود که مسیر در حال اصلاح است و در این صورت جامعه امید پیدا میکند. در این شرایط، مردم و حکومت به هم نزدیکتر میشوند.»
او میافزاید:
امروز بسیاری از منتقدان آقای روحانی میپرسند چرا روحانی به قولهایی که داده عمل نمیکند؟ باید پرسید آیا آقای روحانی اختیارات لازم برای عمل به وعدههایش را دارد و عمل نمیکند یا آن اختیارات را ندارد؟ مذاکرات او در مورد محصوران با یکی از نمایندگان تهران در مجلس حاکی از فقدان برخی اختیارات است. پس ساختار اداری کشور باید همگن باشد. [
*پیش از صفاییفراهانی، اصلاحطلبان دیگری از جمله حجتی کرمانی و حسین مرعشی هم تأکید کردهاند که راه حل مشکلات موجود «رفع حصر» است!
جالب است که چپهای ستادی در حالی که مدام از مشکلات اقتصادی صحبت میکنند و آنها را در حدّ بحران میدانند اما در عین حال بدون هیچ اشارهای به نقش خود در وضع موجود و کمکاریهای دولت در عرصه اقتصاد؛ دائما عنوان میکنند که مسئول وضع موجود نیستند و اگر هم راه حلّی وجود داشته باشد در رفع حصر است…
کنشگران سیاسی کشور معتقدند اصرار چپها به بحرانی بودن مشکلات موجود و مسیر آنها در بزرگنمایی مشکلات کشور صرفاً دستاویزی برای تحقق اهداف سیاسی جریان خاص است.
***سلام خاتمی به «فتنه اقتصادی»…
خاتمیمدیا گزارش داد: سید محمد خاتمی، لیدر اصلاحطلبان و رئیس دولت اصلاحات به تازگی طی اظهاراتی در جمع تعدادی از نمایندگان ادوار مجلس گفته است:
«با همه وجود از رهبری درخواست میکنم که با فرمان و دستورات خود مسائل و مشکلاتی که امروز کشور را دچار چالش کرده حل کنند و معتقدم با وجود همه تحریمها و مشکلات موجود این کشور میتواند به مراتب بهتر از این اداره شود.»
*نکته اینجاست که صاحب جمله مشهور «تَکرار میکنم» برای رأیآوردن رئیسجمهور روحانی! اکنون باید عذرخواهی کند نه اینکه مدعی رهبری نظام شود.
از طرفی مشکل را اول از همه کسی باید حل کند که مسبب آن است…
یعنی وقتی لیدر اصلاحطلبان تکرار کرده است و دولت آقای روحانی هم مشکلات فعلی اقتصاد را بوجود آورده است، این دو نفر و حامیان ستادیشان بایستی برای حل مسئله گام برادرند و اساساً جایگاه رهبری در این بخش از ماجرا هیچ مدخلیّتی ندارد.
جایگاه رهبری آنجاست که در اوضاع و مشکلات ارزی و سکّهای موجود که به دلیل عملگری دولت و اصلاحطلبان بروز یافتهاند؛ تغییری در نرخ نان مردم و سوخت ایجاد نشده، ضریب جینی کشور بهبود یافته، علیرغم تمام تحریمها قحطی غذا در کشور بوجود نیامده، نرخ بیکاری طی ۸ سال گذشته ۲ درصد کاهش یافته، امنیت خوبی در کشور حکمفرماست و میزان اثرگذاری تحریمها نیز هرگز نتوانسته بیش از ۳۰ درصد باشد.
این شاخصهای کلان ثمره هدایتهای مقام معظم رهبری بوده است که نگذاشته کشور وارد بحران شود.
اکنون اما آقایانی که درون این شاخصهای کلان عملگری منفی داشتهاند، نظارت کافی را بر بازارهایی مثل ارز و سکه انجام ندادهاند، از سرعت پیشرفت کشور کاستهاند و از همه بدتر اینکه حامی ادامه این نحوه مدیریت بودهاند؛ بایستی پاسخگو باشند.
خاتمی اگر هم دلسوزیای نسبت به شرایط کشور دارد بایستی در روزهایی که برادرش میگفت ما اصلاحطلبان تضمین روحانی هستیم. رسول منتجبنیا تأکید میکرد اصلاحطلبان «فدائیان روحانی» هستند و… جلوی این رفتارهای سفیهانه را میگرفت تا مشکلات فعلی بروز نکند.
اما او خود به جمع اینان پیوست و عاشقانه برای ادامه راه رئیسجمهور روحانی تَکرار کرد.
اکنون نیز نباید برای بدن بیماری که با دارو و خوددرمانی بهبود مییابد، «جراحی» را تجویز کرد.
البته اینکه آقایان در ستاد جریان خاص نمیخواهند نوشداروی وضع موجود را به دست روحانی برسانند، مسئله دیگریست…
گفتنیست، برخی محافل تحلیلی مدتهاست تأکید دارند که جریان سیاسی خاص به دنبال ایجاد «فتنه اقتصادی» و شکل دادن به اعتراض ظالمانه در کشور است.
طرحی با عملگری لیدرهای فتنه ۸۸ که قرار است در آن ضمن ایجاد مشکلات تعمّدی در اقتصاد کشور، کاستن از سرعت پیشرفت کشور و همزمان دادن آدرس خیابان به مردم؛ مقصر اصلی وضع موجود نیز جریانات اصیل انقلابی، رأس نظام و نهادهای امین کشور جلوه داده شوند.
در بیان امارههایی برای این تحلیل میتوان به تأکید رسانههای دولت بر ناامیدی و سرخوردگی مردم، صحبت کسانی از جریان خاص درباره «فردای براندازی» [۸]، اصرار اصلاحطلبان بر اینکه اغتشاشات دیماه ۹۶ با شدت بیشتری تکرار خواهد شد و حتی میلیونی خواهد بود [۹] و تأکید بر اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران دچار «بحران مشروعیت» شده است، اشاره کرد.
بدیهیست که در فضای القایی اشاره شده، نبایستی اجازه داد جای شهید و جلّاد عوض شود و کسانی که وضع موجود را ایجاد کردهاند، نمیتوانند و نباید با فرافکنی، انگشت اتهام را به سمت دیگران دراز کنند و از این بگویند که وضع موجود، تقصیر رهبری و سپاه پاسداران است و آنها هستند که باید همه مشکلاتی که دولت پدید آورده است را حل کنند!
منبع:مشرق