• امروز : شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 23 November - 2024
2

روز همبستگی و همدردی با کودکان و نوجوانان فلسطینی

  • کد خبر : 24165
  • 09 مهر 1398 - 18:21
روز همبستگی و همدردی با کودکان و نوجوانان فلسطینی

هنوز پس سالها، آخرین تصویر نفس هایت در قاب چشمانم می درخشد.سالروز شهادتت مبارک ای نوجوان غیور فلسطینی!   به گزارش عصر همدان؛ نهم پاییز، بهار چشم های همیشه بارانی است. فصل شکفتن عشق، فصل زلالی و دلباختگی! و تو چه زیبا عاشقی را آموخته بودی. همزبان نبودیم، قبول دارم اما نگو که عاشقانه هایت […]

هنوز پس سالها، آخرین تصویر نفس هایت در قاب چشمانم می درخشد.سالروز شهادتت مبارک ای نوجوان غیور فلسطینی!

 

به گزارش عصر همدان؛ نهم پاییز، بهار چشم های همیشه بارانی است. فصل شکفتن عشق، فصل زلالی و دلباختگی!

و تو چه زیبا عاشقی را آموخته بودی. همزبان نبودیم، قبول دارم اما نگو که عاشقانه هایت را نفهمیدم. تو شقایقی بودی، رسته از دل باغ های فلسطین، که دانسته پای در مکتب آزادی نهاده بودی.

دوباره خورشید نهم مهر، طلوع کرد و هنوز پس سالها، آخرین تصویر نفس هایت در قاب چشمانم می درخشد.سالروز شهادتت مبارک ای نوجوان غیور فلسطینی!

شهادتت مبارک بزرگ مرد کوچک محمد الدوره!…ابلیس هرچند توانست خورشید چشمانت را به غروب بکشاند اما نمی دانست نخواهد توانست سرود عاشقانه دلت را به سکوتی تلخ مبدل سازد.

سالروز شهادتت مبدا حماسه سازی ها شد و به نام روز همبستگی با کودکان و نوجوانان فلسطینی تا ابد در خاطرات تقویم ثبت شد. گرچه هرگز فلسطین را ندیده ام، هرچند همزبانت نبوده ام اما مرید مکتب سرزمین عشاق هستم، شقایقی از دیار خونین رنگ آلاله و تا همیشه به یادت خواهم نگاشت و قصه ات را برای تمام شقایق های کوچک سرزمینم خواهم گفت. قصۀ مرد کوچکی را که ۱۹ سال پیش در سال ۲۰۰۰ میلادی نوجوان ۱۲ سالۀ فلسطینی از چنگال خون ریز ابلیس، به آغوش پدر پناه برد و خود را پشت پدر از دیدگان نامحرم ابلیس پوشاند.

اما پدرت چه می دانست دیوار خرابۀ دنیا را سپرش سازد، توسط سربازی از جنود شیطان با شلیک چند گلوله دربرابر دیدگانش، پرپرت خواهد کرد.

گریۀ من از آتشی است که طی سالهای متمادی سیاست مخرب و گسترده جنود شیطان و حرام زاده هایش علیه کودکان فلسطینی، یمنی، سوری، لبنانی ، میانماری و…ایرانی را آغاز کرده است.

صیهون فقط ادعای وراثت فلسطین را ندارد، می دانم که خوب می دانی مقصد بعدیشان همدان است. سالهاست برای تصاحبش در بر مزار منجی شان استر خبیث و مبلغ کذابشان مردخای، دورنمایی از آینده امپراطوریشان را ترسیم می کنند. هنوز تکه های پازل امپراطوریشان تکمیل نشده است.

این آرزو را، چون حسرتی دردناک در سینه شان دفن خواهند کرد و با خود به گور خواهند برد. آنها با بازداشت، قتل و شکنجه کودکان مسلمان، با هر نژاد و زبانی نخواهند توانست آجری از این امپراطوری را بچینند.

نه!…نه!…تو پرپر نشدی!…هیچ دستی اجازۀ چنین جسارتی را نداشت. تو فقط رها پر گشودی تا از سرزمین غبار گرفته ات به آسمان زلال و آبی اوج بگیری و فریاد مظلومیتت را مقابل دوربین های سیاه و سپید جاودانه کنی!

قلب سرزمینت از پرواز محمدهای زمانه، سالهاست شکسته است. سالهاست پیکر پاکش زیر پوتین های صهیونیستی ترک برداشته است. می خندی؟…به گریه های من می خندی؟

گریه های من از پر گشودن تو نیست، در مکتب ما پر گشودن به شیوۀ سرورمان حسین(ع) که گریه ندارد؛ اشکهای سرخ و داغ من از سکوت دلهای مسلمان نماهایست که در کنج شاهانۀ خانه شان خود را به خواب زده اند و رویای مدال نوکری اربابان صیهونیستی شان را می شمارند.

لیلا صادق محمدی

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://asrehamedan.ir/?p=24165

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
به نظر من !!!

شش + هفده =