• امروز : شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 23 November - 2024
5

شهدای دانش آموز قله شنام الگویی برای همه نسل ها

  • کد خبر : 10968
  • 31 تیر 1398 - 8:42
شهدای دانش آموز قله شنام الگویی برای همه نسل ها

پنج نفر از فاتحان قله شنام دانش آموزان شهید به نام‌های بیژن شفیعی، محمد همایی رشید، محمدرضا فروتن، محمد ورمزیار و خسرو آذرمی در بلندی‌های قلعه شنام به لقاء الله پیوستند و خود درس و مکتبی برای سایر دانش آموزان و جامعه خود شدند. شهیدانی که جان خود را در راه مکتب سید شهدا تقدیم […]

پنج نفر از فاتحان قله شنام دانش آموزان شهید به نام‌های بیژن شفیعی، محمد همایی رشید، محمدرضا فروتن، محمد ورمزیار و خسرو آذرمی در بلندی‌های قلعه شنام به لقاء الله پیوستند و خود درس و مکتبی برای سایر دانش آموزان و جامعه خود شدند. شهیدانی که جان خود را در راه مکتب سید شهدا تقدیم کردند و تفسیرگر راه حسین شدند پیکرشان بعد از سال ها به آعوش مادران خود برنگشت.

 

به گزارش عصر همدان، عملیات رمضان اولین عملیات برون مرزی کشورمان بود که در آخرین روزهای تیرماه سال ۱۳۶۰ برای در دست گرفتن ارتفاعات شنام انجام شد. با در دست گرفتن این ارتفاعات بخش بزرگی از خاک دشمن زیر دید نیروهای ایرانی قرار می گرفت و از این منظر ارتفاعات شنام بسیار حیاتی و اهمیتی استراتژیک داشت.

علاوه بر حیاتی بودن ارتفاعات شنام حضور تعدادی از دانش آموزان اسدآبادی نیز در این عملیات، اهمیت خاصی به عملیات رمضان بخشیده بود و دانش آموزانی که از درس و مدرسه برای رسیدن به مدرسه عشق و شهادت دل بریدند و راهی جبهه حق علیه باطل و جنگ فقر و غنا شدند.

پنج نفر از این دانش آموزان به نام‌های بیژن شفیعی، محمد همایی رشید، محمدرضا فروتن، محمد ورمزیار و خسرو آذرمی در بلندی‌های قلعه شنام به لقاء الله پیوستند و خود درس و مکتبی برای سایر دانش آموزان و جامعه خود شدند. شهیدانی که جان خود را در راه مکتب سید شهدا تقدیم کردند و تفسیرگر راه حسین شدند پیکرشان بعد از سال ها به آعوش مادران خود برنگشت.

شنام نام قله ای است در خاک عراق که در نزدیکی مرز کردستان ایران با کردستان عراق قرار گرفته است. در دامنه ی این قله ی کوچک روستاهای کوچکی قرار گرفته. شنام مسلط بر دشت حلبچه است و از بلندای آن شهر حلبچه ی عراق به خوبی قابل رویت است .

وقتی در شهریور ماه سال ۱۳۶۰ علی‌رضا خزایی فرمانده سپاه اسدآباد در جمع رزمندگانی که عازم جبهه بودند گفت: من می‌روم تا دوستان خودم در شنام را پیدا کنم و آنها را بازگردانم و از خدا می‌خواهم که اگر این محقق نشد من نیز برنگردم. بعد از مدتی اما خبری آمد خبر بازگشت ۵ شهید نه، بلکه خبر شهادت سردار علی‌رضا خزایی فرمانده وقت سپاه اسدآباد که برای بازگرداندن دوستان خود به آنجا رفته بود در شهر پیچید.

پس از درگیری‌های مختلف در شنام رژیم بعث عراق بعد از درگیری های متعدد در ارتفاعات شنام اقدام به مین‌گذاری در این منطقه کرد تا هیچ اقدامی از جانب ایران برای شناسایی شهدای شنام نشود و دسترسی‌ها از سوی ایران به این منطقه قطع شود اما بعد از سالیان دراز پاک‌سازی شنام باعث شد که قدمی برای نزدیکتر شدن به شهدای مفقودی برداشته شود و مسیر ورود به شنام باز شود.

پاکسازی این ارتفاعات اقدام ابتدایی برای شناسایی بود اما همچنان شناسایی محل پیکر شهدا کار سختی بود و دیگر کسی از مکان شهدا خبر نداشت. بی اطلاعی از محل و مکان شهدا، باعث شروع عملیات تفحص برای یافتن پیکر مطهرشان شد تا اینکه در سال ۹۳ خبر پیدا شدن بقایای پیکر یک شهید در شنام در اسدآباد همدان پیچیده شد.

پس از ۳۳سال و سه ماه و ۱۸ روز از شهادت این شهید والا مقام خبر پیدا شدن پیکرش توسط پسرعموی شهید به مردم اسد اباد اعلام شد، حال یکی از پنج دانش آموز اعزامی از اسد اباد به جبهه بنام بیژن شفیعی که دانش‌آموز سال سوم دبیرستان سید جمال‌الدین اسدآباد بود بعد از سال ها دوری از خانواده اینک به آغوش پدر برگشت. پدر فرزند را در اغوش میگیرد و در انده نبود مادری است که سال ها چشم انتظار پسر بود. این شهید در عملیات قله شنام مشرف بر بیاره عراق در ۳۰ تیرماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

از پنج دانش آموزی که به جبهه رفتند تنها پیکر بیژن شفیعی به دامان دیار و خانواده برگشت و چهار شهید دیگر همچنان در گمنام و مفقود الاثر هستند.

 

شهید بیژن شفیعی بسیجی وار جنگید و شهید شد/در یافتن پیکرش شهید شمسی پور با ما همراه بود

در این رابطه برادر شهید بیژن شفیعی. رضا شفیعی در گفتگو با خبرنگار عصرهمدان، با بیان اینکه برادر شهیدم فرزند چهارم خانواده بود که در ۱۹ سالگی به جبهه رفت، اظهار کرد: بخاطر رابطه عاطفی که بین وی و مادرم بود، پدر با رفتنش به جبهه مخالفت می‌کرد اما او اصرار به رفتنش داشت و می‌گفت که باید برود و راهش را مشخص کرده و دل به این دنیا نبسته است.

وی با برشمردن یژگی های اخلاقی و رفتاری و روحی شهید بیژن ، گفت: فردی خودجوش و متکی به کسی نبود، از دوران نوجوانی دوست داشت سرپای خودش بایستد و باتوجه به تمکن مالی خانواده امور زندگی خودش را می‌چرخاند.

برادر شهید بیژن شفیعی ادامه داد: شهید بیژن شفیعی شاگردی زرنگ کلاس درس بود و باهوش و ذکاوتش بیشتر کارهای مربوط به خانه را وی مدیریت می‌کرد.

وی با بیان اینکه برادرم در زمان رژیم پهلوی در مسجد محله فعالیت مذهبی داشت و در کلاس بحث اقای جنتی شرکت می‌کرد، گفت: او در بیشتر اتفاقات شهر دخالت داشت و جز اولین افرادی بود که در شکل گیری بسیج شهرستان نقش داشت.

شفیعی افزود: شهید بیژن شفیعی بیشتر اوقات در دبیرستان سیدجمال سابق که پایگاه بسیج بود، حضور داشت به گونه ای که علی رغم مخالفتهای پدرم اما اصرار به انجام کارهای بسیج گونه داشت.

وی دربخش دیگری از سخنانش اذعان داشت: برادرشهیدم به همراه دوستانش ۲۷ نفری می شدند که به جبهه اعزام شدند، و شهیدان حسین صوفیان که بعداز این عملیات شهید شد، شهید منوچهر شعبانی، شهید جعفر مولوی، شهید حسنمراد مرادی، شادعلی رستمی ، یونس رستمی، بیژن محمودی و غلامحسین یعقوبی از همرزمان او بودند.

برادر شهید بیژن شفیعی تصریح کرد: شهید بیژن در زمان جنگ فرمانده گروه اسدآباد و در زمان عملیات مسئول نیروهای پشتبانی بود.

وی با بیان اینکه پیکر شهید بیژن شفیعی ۱۰بهمن ۱۳۹۳ بود که به زادگاهش برگشت، افزود: پیکر او در بلندترین نقطه قله شنام پیدا شد که سردار شهید علی اقا شمسی پور در سفری که برای یافتن  برادرم رفته بودیم، باما همراه بود.

شفیعی به وصیت برادر شهیدش نیز اشاره ای داشت و گفت: شهید بیژن در وصیت نامه اش به چند نکته تأکید می‌کند که در ابتدا به مقام و منزلت مادر و تمجید از اوست.

وی افزود: شهید در وصیتش به حضور در نماز جمعه تأکید کرده و از مردم خواسته که صفوف نماز جمعه را ترک نکنند چراکه حضور در این اجتماع باعث یاس و ناامیدی دشمنان می‌شود.

برادر شهید بیژن شفیعی خاطرنشان کرد: در پایان وصیت نامه اش خواسته است که اگر جنازه اش را پیدا نکردیم، در بهشت زهرا سنگ قبری به یادش درست کنیم که همین اتفاق هم افتاد و او سالها در غربت گمنامی ماند تا اینکه پیکرش در سال ۹۳ به زادگاهش بازگشت.
انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://asrehamedan.ir/?p=10968

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
به نظر من !!!

18 − شش =