به گزارش پایگاه خبری تحلیلی عصر همدان به نقل از دانا؛ بهروز غریبپور، نویسنده، طراح و کارگردان شناخته شده در حوزههای اپرا، تئاتر و نمایش عروسکی در گفتگو با خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ درباره چالشهای راهاندازی و اجرای اپراهای عروسکی نسبت به سایر فرمهای تئاتر اظهار داشت: اولین چالش این است که نمایش عروسکی بهدرستی معرفی نشده است. در تمدن و ادبیات ما، بهویژه در اشعار مولوی و عطار و نظامی، عروسکها نقش مهمی در تربیت فرهنگی جامعه داشتهاند؛ اما به مرور زمان، عروسکها صرفاً متعلق به کودکان و بهعنوان اسباببازی تلقی شدهاند، بدون اینکه ارزشهای عمیقتری به آنها نسبت داده شود در حالی که مولوی تأکید دارد که دختران با بازیهای عروسکی، مادری و پسران نبرد و سوارکاری را میآموزند؛ این تخیلات در دوران کودکی در واقع تخیلاتی فعال و پویا هستند.
وی با اشاره به انتقال مفاهیم افزود: نمایش عروسکی در جهان از اعتباری برخوردار بود که به مرز قداست میرسید؛ برای مثال، وایانگ کولیت اندونزی، نقال نمایش عروسکی بهعنوان مرجع تلقی میشود. با ورود به قرن بیستم و تلاش برای تغییر فرهنگ جامعه، نمایش عروسکی از عرصه هنر دراماتیک ایران خارج شد و افراد با پیشینه و اهمیت آن آشنا نبودند.
وی ادامه داد: از ۱۰ سالگی عاشق تئاتر عروسکی و خیمه شب بازی بودم و در سال ۱۳۴۹، زمانی که ۲۰ ساله بودم قصد کردم این هنر را احیا کنم و از آن زمان، تمام تلاشم معرفی ارزشهای نمایش عروسکی ایران و بهطور کلی این هنر در سطح ملی و بینالمللی بوده است، بنابراین، نخستین چالش تغییر فرهنگ مخاطب است که در طول ۲۰ سال گذشته، ما توانستیم تا حدودی آن را دگرگون کنیم.
غریب پور با بیان اینکه نکته بعدی این است که برای ساخت یک عروسک و تولید تعداد زیادی از آنها، مثلاً ۷۰ تا ۱۰۰ عروسک، به گروه وسیعی از تولیدکنندگان نیاز است که باید آموزش ببینند، تصریح کرد: در موزه ما از همان ابتدا شروع کردیم تا به ویترینها و عروسکهایی که برای اپراهای مختلف کار کردهایم، برسیم آن وقت متوجه میشویم که برای ساخت هر عروسک چقدر نیاز به هماهنگی و کار زیادی دارد که از چشم مخاطب پنهان است؛ ماهها باید تلاش کنیم تا عروسک ساخته شود، موسیقی تهیه شود و خوانندگان خوبی انتخاب شوند. زمانی که به مرحله اجرا میرسیم، متأسفانه با این چالش مواجه میشویم که نمایش ما در ردیف نمایشهای عروسکی کودکستانها و مهدکودکها درک میشود.
وی ادامه داد: بسیار طول میکشد تا به تهیهکننده و مخاطب بفهمانیم که این شیوه نمایشی میتواند به مراتب تأثیرگذارتر از دیگر مدیومها باشد؛ بهعنوان یک مثال تاریخی، گفته میشود که شیخ ابوسعید ابوالخیر روزی از بازاری میگذشت و گروهی از نمایشگران عروسکی خیابانی را دید و به سمت آنها جذب شد. او از مریدان خواست که آنان را به خانقاه دعوت کنند، جایی که با سماعکنندگان به اجرای نمایش عروسکی پرداختند. بنابراین، چالشها چندلایه و چندبعدی است، اما من خوشبختانه در این مسیر مقاومت کردهام و عقب نشینی نکردم.
کارهای عروسکی بیشتر به مجموعهای از موسیقیهای سطحی و شوخیهای بیمزه تبدیل شدهاند
این نویسنده، طراح و کارگردان شناختهشده در حوزههای اپرا، تئاتر و نمایش عروسکی درباره راهبردهایش که منجر به استقبال مخاطبان شده است، گفت: شیوه کار من، حتی زمانی که برای کودکان کار میکنم، بر پایه احترام به مخاطب است. باید با بهترین اثر ممکن روبهرو شوید. متأسفانه، در حال حاضر، کارهای عروسکی بیشتر به مجموعهای از موسیقیهای سطحی و شوخیهای بیمزه تبدیل شدهاند که صرفاً برای خنداندن به زور انجام میشوند؛ اما وقتی به مخاطبتان احترام بگذارید، نتایج متفاوت خواهد بود. برای مثال، در «نیکی و کارآگاه ۲» درباره مسئولیتهای اجتماعی کودکان در مدرسه، اجتماع، محله و شهر صحبت شد. یا در نمایش «شش جوجه کلاغ و یک روباه» به آداب هوشیار بودن و مقابله با حیلههای دشمن و اتحاد عمل برای انجام فعالیتهای اجتماعی پرداختم.
غریب پور در پایان یادآور شد: بنابراین، اولین مسئله این است که برای مخاطبتان احترام قائل شوید و برای او سرمایهگذاری کنید. مسئله اول پول نیست، بلکه دانایی، دانش و بینشی است که هنرمند دارد، همراه با مهارتها و امتیازات دیگر. البته، بودجه نیز اهمیت دارد. زمانی که شروع به ساخت هر عروسک کردیم، هزینه تمامشده هر عروسک حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بود و اکنون، تنها برای بازسازی برخی عروسکها مثل ریشهایشان، باید بین چهار و نیم تا پنج میلیون تومان هزینه کنیم. بنابراین نمایش عروسکی به سرمایهگذاری عمیق و تخصصی نیاز دارد و نمیتواند بهصورت غیرهنرمندانه انجام شود. میتوان نمایش عروسکی و اجرای زنده را ترکیب کرد، اما این کار نیازمند تسلط بر هر دو مدیوم، یعنی کارگردانی تئاتر عروسکی و کارگردانی تئاتر زنده، است.