به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان» به نقل از شبنمهاحسین ربیعی کارشناس رسانه و مدیریت در یادداشتی به بررسی ابعاد حقوقی نقض گسترده حریم دانشگاهها در نوار غزه در طول جنگ ۱۵ ماهه رژیم صهیونیستی بر علیه مردم در محاصره این باریکه ۳۶۰ کیلومتری پرداخت . در این یادداشت آمده است،در جریان درگیریهای مسلحانه اخیر در نوار غزه، مؤسسات آموزشی، بهویژه دانشگاهها، خسارات سنگینی متحمل شدهاند. بر اساس گزارشهای موجود:
تخریب دانشگاهها: تمام ۱۲ مؤسسه آموزش عالی در غزه دچار آسیب یا تخریب شدهاند. بهطور خاص، دانشگاه «الازهر» که یکی از مراکز اصلی آموزش عالی در غزه بود، بهطور کامل ویران شده است.
تأثیر بر دانشجویان: حدود ۹۰٬۰۰۰ دانشجو در پی تخریب دانشگاهها از ادامه تحصیل محروم شدهاند. این وضعیت دانشجویانی مانند «شاهد ابو عمر»، دانشجوی ۲۰ ساله رشته علوم کامپیوتر، را مجبور کرده است تا در شرایط بسیار دشوار و بدون دسترسی به امکانات آموزشی مناسب، به تحصیل ادامه دهند.
تأثیر بر دانشآموزان مدارس: علاوه بر دانشجویان، حدود ۶۲۵٬۰۰۰ دانشآموز در مقاطع ابتدایی و متوسطه نیز برای دومین سال متوالی از حضور در کلاسهای درس محروم شدهاند. تلاشهای سازمانهای غیردولتی و آنروا برای ارائه آموزش در این شرایط محدود و ناکافی بوده است.
تخریب زیرساختهای آموزشی: تصاویر پهپادی و گزارشهای میدانی نشان میدهند که بسیاری از خیابانها و ساختمانهای غزه، از جمله مراکز آموزشی، بهطور کامل ویران شدهاند. بهعنوان مثال، دانشگاه «اسراء» در شمال غزه در ابتدای جنگ بهشدت آسیب دید و سپس توسط ارتش رژِیم صهیونیستی با انفجار بمب به طور وسیع تخریب شد.
این تخریبها نهتنها زیرساختهای آموزشی را نابود کرده، بلکه آینده تحصیلی و حرفهای نسل جوان غزه را با چالشهای جدی مواجه ساخته است. با نزدیک شدن فصل زمستان و کمبود امکانات گرمایشی و لباس مناسب، احتمال افزایش ترک تحصیل در میان دانشآموزان و دانشجویان وجود دارد.
در مجموع، وضعیت آموزشی در غزه بحرانی است و نیازمند توجه فوری جامعه بینالمللی برای بازسازی زیرساختها و حمایت از دانشجویان و دانشآموزان این منطقه میباشد.
دلایل حمله رژِیم صهیونیستی به دانشگاهها:
حمله به دانشگاهها و مؤسسات آموزشی در غزه دلایل مختلفی دارد که عمدتاً به شرایط درگیری مسلحانه بین اسرائیل و گروههای فلسطینی مرتبط است. برخی از دلایل این حملات به شرح زیر است:
۱. ادعاهای واهی استفاده نظامی از مراکز آموزشی
رژِیم صهیونیستی بارها ادعا کرده است که گروههای مسلح فلسطینی، مانند حماس، از دانشگاهها، مدارس و دیگر مؤسسات آموزشی برای اهداف نظامی استفاده میکنند. این موارد شامل:
ذخیرهسازی تسلیحات.
راهاندازی مراکز فرماندهی و کنترل.
استفاده از مدارس به عنوان نقاط شلیک موشک یا پناهگاه نیروهای نظامی.
اگرچه این ادعاهای دروغ تأیید نشده باقی میمانند، اما رژِیم صهیونیستی بر اساس این اتهامات مراکز آموزشی را هدف قرار میدهد.
۲. تضعیف زیرساختهای غیرنظامی غزه
هدف قرار دادن زیرساختهای حیاتی، از جمله دانشگاهها، بخشی از استراتژی برای تضعیف قدرت مقاومت فلسطینی در غزه است.
دانشگاهها به عنوان مراکز تولید دانش، تربیت نیروی انسانی و تقویت مقاومت فرهنگی و اجتماعی در غزه شناخته میشوند. تخریب این مراکز به معنای تضعیف توانایی جامعه فلسطینی برای بازسازی است.
۳. جنگ روانی و فشار اجتماعی
هدف قرار دادن مراکز آموزشی میتواند بخشی از جنگ روانی باشد تا فشار روانی و اجتماعی بر جامعه فلسطینی افزایش یابد.
تخریب دانشگاهها و مدارس باعث میشود که دانشجویان، معلمان و خانوادهها احساس ناامیدی و سرخوردگی کنند و دسترسی به آموزش مختل شود.
۴. نشان دادن قدرت و تسلط نظامی
حمله به مراکز آموزشی میتواند بخشی از تلاش برای نشان دادن برتری نظامی باشد. با حمله به مؤسسات عمومی و آموزشی، ارتش رژِیم صهیونیستی میتواند پیام سیاسی یا نظامی خاصی را در جنگ ترکیبی و شناختی ارسال کند.
۵. اختلال در آیندهسازی و توسعه جامعه فلسطینی
دانشگاهها نقش مهمی در شکلگیری نخبگان علمی، فرهنگی و سیاسی ایفا میکنند. تخریب این مراکز باعث کاهش فرصتهای توسعهای و ایجاد موانع در مسیر آموزش نسلهای جدید فلسطینی میشود.
این اقدامات به تضعیف زیرساختهای انسانی و توسعه پایدار غزه منجر میشود.
۶. سیاست زمین سوخته
برخی تحلیلگران معتقدند که تخریب مراکز غیرنظامی، از جمله دانشگاهها، بخشی از سیاست «زمین سوخته» است که هدف آن جلوگیری از بازسازی غزه پس از جنگ است.
۷. حملات بیرویه یا اشتباهات نظامی
برخی از حملات به مراکز آموزشی ممکن است به دلیل خطاهای نظامی یا اطلاعات نادرست رخ داده باشد. با این حال، شدت و گستردگی این حملات معمولاً برنامهریزیشده تلقی میشود و نمی توان آنرا اشتباهی تلقی کرد.
این حملات نهتنها زیرساختهای آموزشی غزه را نابود میکند، بلکه دسترسی جوانان فلسطینی به آموزش را مختل کرده و چرخهای از فقر و محرومیت ایجاد میکند.
جامعه بینالمللی، از جمله سازمانهای حقوق بشری، بارها این اقدامات را محکوم کردهاند و از رژِیم صهیونیستی خواستهاند که به اصول بینالمللی احترام بگذارد.
دلایل حمله به دانشگاهها و مؤسسات آموزشی در غزه ترکیبی از استراتژیهای نظامی، فشار روانی، و تضعیف ساختارهای اجتماعی فلسطینی است. این اقدامات، علاوه بر تخریب فیزیکی، تأثیرات بلندمدت بر جامعه و آینده مردم غزه دارد.
منشورها و هنجارهای بین المللی حامی موسسات آموزشی و دانشگاهها:
منشورهای جهانی متعددی برای حمایت از مؤسسات آموزشی و دانشگاهی تدوین شدهاند که بر حقوق آموزش، آزادی علمی و حفاظت از مراکز آموزشی تأکید دارند. در ادامه چند نمونه از مهمترین منشورها و اسناد بینالمللی را معرفی میکنم:
۱. اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸)
ماده ۲۶: این ماده به حق همگانی آموزش اشاره دارد و تأکید میکند که آموزش ابتدایی باید رایگان و اجباری باشد. همچنین آزادی انتخاب نوع آموزش برای والدین محفوظ است.
۲. پیماننامه بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (ICESCR – 1966)
ماده ۱۳: این پیماننامه به حق آموزش به عنوان یک حق اساسی اشاره دارد و کشورها را ملزم به تضمین دسترسی برابر به آموزش و حمایت از آزادیهای آکادمیک میکند.
۳. کنوانسیون یونسکو علیه تبعیض در آموزش (۱۹۶۰)
این کنوانسیون بر عدم تبعیض در آموزش تأکید دارد و کشورهای عضو را ملزم به تضمین دسترسی برابر به آموزش بدون توجه به نژاد، جنسیت، زبان، مذهب یا وضعیت اجتماعی میکند.
۴. منشور آزادی علمی (Lima Declaration, 1988)
این منشور که توسط انجمن بینالمللی دانشگاهها (IAU) تدوین شده است، بر استقلال دانشگاهها و آزادی علمی تأکید میکند و خواستار حمایت از پژوهشگران و اساتید در برابر دخالتهای سیاسی یا اقتصادی است.
۵. اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDGs – 2015)
هدف ۴: آموزش باکیفیت، برابر و فراگیر برای همه. این هدف بر اهمیت ایجاد فرصتهای یادگیری برای همه افراد و تقویت مؤسسات آموزشی تأکید دارد.
۶. منشور Magna Charta Universitatum (1988)
این منشور که توسط دانشگاههای اروپایی تدوین شده، به اصول استقلال دانشگاهی، آزادی علمی و تبادل آزاد دانش میپردازد.
۷. حمایت از مؤسسات آموزشی در درگیریهای مسلحانه
اعلامیه مدارس ایمن (Safe Schools Declaration – 2015): این اعلامیه که توسط کشورهای مختلف امضا شده است، به حفاظت از مؤسسات آموزشی در مناطق جنگی و جلوگیری از استفاده نظامی از مدارس و دانشگاهها اختصاص دارد.
اعلامیه مدارس ایمن مهمترین منشور بین المللی :
اعلامیه مدارس ایمن (Safe Schools Declaration) یک تعهد سیاسی بینالمللی است که در سال ۲۰۱۵ برای حمایت از مدارس و مراکز آموزشی در برابر آثار منفی درگیریهای مسلحانه ایجاد شد. این اعلامیه توسط دولتهای مختلف امضا شده و هدف آن حفظ امنیت دانشآموزان، معلمان، و کارکنان مراکز آموزشی و جلوگیری از استفاده نظامی از این مؤسسات است.
اهداف اصلی اعلامیه:
۱. محافظت از مراکز آموزشی: جلوگیری از حملات به مدارس، دانشگاهها و سایر مراکز آموزشی در طول درگیریهای مسلحانه.
۲. جلوگیری از استفاده نظامی از مدارس: جلوگیری از تبدیل مدارس به پایگاههای نظامی، انبار تسلیحات، یا مکانهای استقرار نیروها.
۳. حمایت از حق آموزش: اطمینان از دسترسی کودکان به آموزش حتی در شرایط بحران و جنگ.
۴. ارتقای استانداردهای بینالمللی: تشویق کشورها به پیروی از رهنمودهای بینالمللی در زمینه حفاظت از مراکز آموزشی.
اسناد مرتبط:
اعلامیه مدارس ایمن به اسناد حقوق بشری و قوانین بینالمللی بشردوستانه تکیه دارد، از جمله:
کنوانسیون چهارم ژنو (۱۹۴۹): حفاظت از افراد غیرنظامی و داراییهای غیرنظامی در زمان جنگ.
رهنمودهای حفاظت از مدارس و دانشگاهها در برابر استفاده نظامی در درگیریهای مسلحانه (۲۰۱۴): این رهنمودها راهنمای عملیاتی برای کشورها و نیروهای مسلح ارائه میدهند تا از استفاده نظامی از مؤسسات آموزشی خودداری کنند.
مفاد کلیدی اعلامیه:
۱. تعهدات کشورها:
کاهش تأثیر درگیریهای مسلحانه بر آموزش.
حمایت از حقوق دانشآموزان و معلمان در برابر خشونت.
ایجاد سازوکارهایی برای بازسازی مدارس آسیبدیده.
۲. تقویت قوانین ملی و بینالمللی:
هماهنگی با قوانین موجود برای تضمین حقوق آموزشی.
۳. ارتقای آگاهی عمومی:
افزایش آگاهی درباره اهمیت محافظت از آموزش در مناطق جنگی.
اهمیت اعلامیه:
این اعلامیه یک ابزار مهم برای تشویق کشورها به رعایت استانداردهای انسانی و اخلاقی در برخورد با آموزش در شرایط جنگی است.
مدارس به عنوان مکانهایی برای یادگیری و توسعه، نقش حیاتی در بازسازی اجتماعی و جلوگیری از چرخههای مکرر خشونت دارند.
وضعیت جهانی:
تا سال ۲۰۲۵، بیش از ۱۱۵ کشور این اعلامیه را امضا کردهاند. با این حال، اجرای آن در برخی کشورها با چالشهایی از جمله ضعف زیرساختها یا عدم تعهد کامل دولتها روبرو است.
بررسی ابعاد حقوقی نقض حریم آموزشی و دانشگاهها:
نقض حریم مؤسسات آموزشی و دانشگاهها در نوار غزه، بهویژه در جریان درگیریهای مسلحانه، پیامدهای حقوقی جدی دارد. این اقدامات در چارچوب قوانین بینالمللی بشردوستانه و حقوق بشر مورد بررسی قرار میگیرد و میتواند به عنوان نقض حقوق بینالمللی تلقی شود. در ادامه، ابعاد حقوقی این موضوع را توضیح میدهم:
۱. نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه
حفاظت از اهداف غیرنظامی: بر اساس کنوانسیونهای ژنو (۱۹۴۹) و پروتکلهای الحاقی آن، مؤسسات آموزشی به عنوان اهداف غیرنظامی شناخته میشوند و حمله به آنها ممنوع است، مگر آنکه برای مقاصد نظامی استفاده شوند.
اصل تناسب: حملات نظامی باید تناسب داشته باشد و نباید خسارات وارده به اهداف غیرنظامی (از جمله مدارس و دانشگاهها) بیش از منافع نظامی پیشبینیشده باشد.
اصل احتیاط: طرفهای درگیر موظفاند تا اقدامات لازم را برای کاهش خسارات به غیرنظامیان و مؤسسات غیرنظامی اتخاذ کنند.
۲. نقض حقوق بشر
حق آموزش: بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸) و پیماننامه بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (۱۹۶۶)، حق آموزش یک حق اساسی است. تخریب مراکز آموزشی این حق را نقض میکند.
حقوق کودکان: طبق کنوانسیون حقوق کودک (۱۹۸۹)، کودکان حق دسترسی به آموزش در شرایط امن دارند. حمله به مدارس و دانشگاهها این حق را بهطور مستقیم نقض میکند.
۳. جنایات جنگی
طبق اساسنامه رم دادگاه کیفری بینالمللی (۱۹۹۸)، حمله عمدی به ساختمانهایی که برای مقاصد آموزشی استفاده میشوند و به اهداف نظامی تبدیل نشدهاند، میتواند به عنوان جنایت جنگی تلقی شود.
استفاده نظامی از مدارس و دانشگاهها: اشغال یا استفاده از این مراکز برای اهداف نظامی توسط نیروهای مسلح نیز جنایت جنگی محسوب میشود.
۴. مسئولیت دولتها و گروههای مسلح
دولتها: دولتهایی که در این درگیریها مشارکت دارند، مسئولیت مستقیم حفظ و حمایت از مراکز آموزشی را بر عهده دارند.
گروههای مسلح غیردولتی: این گروهها نیز مطابق قوانین بینالمللی بشردوستانه موظف به احترام به مراکز آموزشی هستند.
۵. ابعاد حقوقی بینالمللی
اعلامیه مدارس ایمن (۲۰۱۵): کشورهای امضاکننده این اعلامیه متعهد به حفاظت از مراکز آموزشی حتی در زمان درگیری مسلحانه هستند. تخریب مراکز آموزشی در غزه با اصول این اعلامیه مغایرت دارد.
مسئولیت جبران خسارت: کشور یا گروهی که این حملات را انجام داده است، طبق قوانین بینالمللی موظف به جبران خسارت وارده به مؤسسات آموزشی و بازسازی آنها است.
۶. پیامدهای عملی و حقوقی
محاکمه بینالمللی: طرفهای مسئول میتوانند در دادگاههای بینالمللی مانند دیوان کیفری بینالمللی (ICC) محاکمه شوند.
تحریمها: جامعه بینالمللی ممکن است از طریق سازمان ملل یا دیگر نهادها تحریمهایی علیه طرفهای مسئول اعمال کند.
لزوم بازسازی: نهادهای بینالمللی مانند یونسکو و سازمان ملل میتوانند از نظر حقوقی و مالی برای بازسازی این مراکز دخالت کنند.
نقض حریم مؤسسات آموزشی و دانشگاهها در غزه، علاوه بر تأثیرات انسانی و اجتماعی، پیامدهای حقوقی گستردهای دارد. این اقدامات میتواند به عنوان جنایت جنگی مورد پیگرد قرار گیرد و دولتها یا گروههای مسئول باید پاسخگو باشند. جامعه بینالمللی وظیفه دارد که ضمن فشار بر طرفهای درگیر، به بازسازی مراکز آموزشی و احیای حق تحصیل برای دانشجویان و دانشآموزان کمک کند.
چرایی عدم جلوگیری از حمله به موسسات آموزشی و دانشگاهها در غزه:
جلوگیری از حملات به دانشگاهها و مؤسسات آموزشی در غزه به دلایل متعددی ممکن نشد، که این دلایل به عوامل سیاسی، حقوقی و نظامی مربوط میشوند. در ادامه، این دلایل را توضیح میدهم:
۱. عدم اجرای مؤثر قوانین بینالمللی بشردوستانه
قوانین بینالمللی بشردوستانه، مانند کنوانسیونهای ژنو، به طور خاص از مؤسسات غیرنظامی مانند دانشگاهها حمایت میکنند. با این حال:
اجرای این قوانین به همکاری طرفهای درگیر بستگی دارد که اغلب رعایت نمیشود.
سازوکارهای موجود برای اعمال این قوانین (مانند تحریم یا محاکمه) معمولاً به دلایل سیاسی یا موانع حقوقی به کار گرفته نمیشوند.
۲. حمایت سیاسی از رژِیم صهیونیستی
رژِیم صهیونیستی از حمایت قوی برخی از کشورها، به ویژه ایالات متحده و کشورهای اروپایی، برخوردار است. این حمایت از فشارهای دیپلماتیک و قطعنامههای سازمان ملل علیه اقدامات اسرائیل جلوگیری میکند و به رژِیم صهیونیستی اجازه میدهد که بدون نگرانی جدی از پیامدهای بینالمللی به عملیات نظامی ادامه دهد.
۳. عدم وجود نظارت بینالمللی مؤثر
نظارت بینالمللی بر درگیریهای مسلحانه در غزه محدود است. نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل و شورای حقوق بشر توانایی محدودی در جلوگیری از این حملات دارند.
مأموریتهای نظارتی و میانجیگری بینالمللی اغلب به دلیل موانع سیاسی و امنیتی نمیتوانند به درستی عمل کنند.
۴. ادعاهای نظامی علیه حماس
رژِیم صهیونیستی مدعی است که گروه حماس از دانشگاهها و مدارس برای اهداف نظامی استفاده میکند، مانند:
ذخیره تسلیحات.
شلیک موشک.
این ادعاها (چه درست و چه نادرست) بهانهای برای حمله به این مراکز فراهم میکند. جامعه بینالمللی نیز اغلب نمیتواند این ادعاها را به سرعت بررسی و رد یا تأیید کند. هرچند که هیچ یک از این ادعاها هم به اثبات نرسید و دروغ بود
۵. پیچیدگی درگیری و عدم بیطرفی برخی کشورها
بسیاری از کشورها یا سازمانها، به دلیل منافع سیاسی یا اقتصادی، در این درگیریها موضع بیطرفی کامل ندارند.
این عدم بیطرفی مانع از اقدام مؤثر برای حفاظت از مراکز آموزشی در غزه میشود.
۶. ضعف واکنش سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری
قطعنامههای سازمان ملل اغلب به دلیل حق وتو در شورای امنیت (به ویژه از سوی ایالات متحده) ناکام میمانند.
نهادهای حقوق بشری مانند یونسکو و دیوان کیفری بینالمللی (ICC) به دلیل محدودیتهای بودجهای و سیاسی توانایی کمی برای اقدام عملی دارند.
۷. عدم اراده جامعه بینالمللی
بسیاری از کشورها اولویتهای سیاسی یا اقتصادی دیگری دارند و حاضر نیستند که هزینههای سیاسی یا اقتصادی ناشی از تقابل با رژِیم صهیونیستی را بپردازند.
تمرکز بر مسائل داخلی یا بحرانهای دیگر جهانی، توجه به بحران غزه را کاهش داده است.
۸. ماهیت طولانی مدت و پیچیده درگیری
درگیری اسرائیل و فلسطین دهههاست که ادامه دارد و تلاشهای صلحآمیز بارها شکست خوردهاند.
این درگیری پیچیده باعث میشود که جامعه بینالمللی از یافتن راهحلهای پایدار یا اعمال فشار برای توقف خشونتها عاجز بماند.
حملات به دانشگاهها و مؤسسات آموزشی در غزه به دلیل ترکیبی از ضعف قوانین بینالمللی، حمایت سیاسی از اسرائیل، ادعاهای نظامی، و عدم اراده و توانایی جامعه بینالمللی برای جلوگیری از این حملات متوقف نشد. این وضعیت نشاندهنده ناکارآمدی نظام بینالمللی در حفاظت از حقوق غیرنظامیان در مناطق جنگی است.
*حسین ربیعی ؛ کارشناس مدیریت و رسانه