دکتر پیرحسین کولیوند، جانباز شیمیایی، مرد اول عملیاتی کشور در بحران ها و جبهه های امداد و نجلت، پنجه در پنجه خطر همیشه وسط معرکه است، ابایی ندارد بگوید روستا زاده است و عمده اسامی خانواده اش به نام ائمه متبرک شده، او با تالیف بیش از ۶۰ عنوان کتاب، فرهنگنامه ای از شناخت بحران، با راه حل های برون رفت از آن است. هم ولایتی هایش به او می گویند؛ “دکتر جان! شیر مادر حلالت.”
به گزارش خبرنگار عصرهمدان؛ قلم به دست گرفته ام تا ساده بنویسم؛ همه فهم. تا از یکم شهریور ماه و سالروز تولد ابوعلی سینا بگویم و روز پزشک.تا از پزشکانی از این آب و خاک که به اصلاح جوگیر زرق و برق ظاهری آن ور آب نشده اند و خدمت به هموطنان خود را ترجیح می دهند و باید بر روی کاغذ بنویسم و آن را بارها و بارها برای همه بخوانم.
از روزی بنویسم که روزگاری بود سخت و نفس گیر برای پیرمرد و پیرزنی کمر شکسته، پیرمرد همسر خسته و مریض احوال خود را در بیمارستان خاتم الانبیاء تهران به این و آن سو می برد، فضای فیزیکی این بیمارستان بزرگ است، اما آن ها تنها سراغ یک نفر را می گرفتند. در این بین مرد میانسالی با قد و قامتی رعنا آنان را که می بیند به هر دو سلام می دهد، پس از روبوسی و حال و احوالپرسی با پیرمرد، منشی اش را صدا زده و تأکید می کند که هوای پیرزن را داشته باشد و آنان را همراه خود به اتاقش می برد.
پسر این پیرزن دوان دوان و نفس زنان، بطری آب به دست از راه می رسد، همین که با آستینش عرق سر و صورتش را پاک می کند، آن مرد میانسال پسر را به گوشه ای کشانده و می گوید؛ “تو برو به کارهایت برس. من هوایشان را دارم، خیالت جمع جمع باشد”.
*در تکاپوی کمک به مردم
پیرزن و پیرمرد خسته از دوری راه و مریضی، بر صندلی اتاق تکیه می زنند، هنوز مات و مبهوت از رفتار دکتر هستند، آن سوی اتاق دکتر پیرحسین کولیوند همان مرد میانسال بر صندلی خود نشسته، چندین تلفن متعدد می زند؛ هم با تلفن دفتر خود و هم با تلفن همراهش، تا دکترهای مجرب برای درمان آن پیرزن که از زادگاهش آمده بودند معرفی کند.
زمان که می گذرد، تلفن دکتر هم به صدا در می آید او را به جلسه اضطراری فراخوانده اند، به یکی از دوستان خود می گوید برای آن دو همشهری اش ناهاری تهیه کند. حالا دیگر پیرزن دست به کمر، اشک در گوشه چشمانش جاری می شود و آهسته می گوید؛ “حاج پیرحسین! شیر مادرت حلالت.”
*دکتر کولیوند ابایی ندارد بگوید روستا زاده است/عمده اسامی خانواده حاج پیرحسین به نام ائمه متبرک شده
دکتر کولیوند ابایی ندارد که بگوید روستازاده و از اهالی گل زرد در تویسرکان است. منم منمی در باطن و ظاهرش نیست.او متولد نخستین روز از پاییز برگ ریزان سال ۱۳۵۰ است، خانواده او از محبین واقعی ائمه معصومین(ع) هستند تا جایی که نام پدر، برادر و عمو و عموزاده هایش با نام ائمه تبرک شده و به نام های حاج غلام حسین، علی حسین، یارحسین، یارحسن، امیرحسین، امیرحسن، و رضاحسین است.
روز عاشورا که می شود اگر بالاجبار نباید در پایتخت حضور داشته باشد هر طور شده خود را به دسته عزاداری محله اسلام آباد در تویسرکان می رساند.هرکه او را یک بار دیده؛ وصف خوش برخوردی، مردم داری و لبخند زدن او را به عینه مشاهده کرده.به گفته خودش از همان کودکی عادت ندارد به کسی نه بگوید و همیشه در کارهای خیر پیش قدم می شود.
*مرد عملیاتی جبهه های امداد و نجات، مؤلف ۶۰ عنوان کتاب
مرد عملیاتی جبهه های امداد، کمک رسانی و نجات کشور در سال ۱۳۶۸ در مقطع کاردانی هوش بری در دانشگاه علوم پزشکی همدان پذیرفته و در سال ۱۳۷۰ فارغ التحصیل شده است. او همچنین مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت بیمارستانی و دکترای مدیریت رفتار سازمانی هم در کارنامه تحصیلی خود دارد. دکتر کولیوند عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد بوده و تاکنون بیش از ۶۰ عنوان کتاب و ۷۰ عنوان مقالات متعدد به چاپ رسانده است.
این تویسرکانی موفق پس از پایان دوران کاردانی تا سال ۱۳۷۴ در شهرستان و همدان کار خود را به صورت جدی تر آغاز کرد و پس از آن در بیمارستان خاتم الانبیاء مشغول به کار شد. او در دانشگاه علوم پزشکی ایران دوره قلب و ریه مصنوعی را پشت سر گذاشت و از نخستین افرادی هم بود که مدرک کاردیوپرفیوژنیست را از این دانشگاه دریافت کرد.
این دکتر مجاهد با دستور وزیر بهداشت وقت، سیدحسن قاضی زاده هاشمی به عنوان رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی کشور منصوب شد. طرح سازمان شدن اورژانس کشور که توسط وی مطرح شده، راهگشای بسیاری از گره های کور این سازمان بوده است.
حال این روزها در دولت سیزدهم با حکمی از سوی آیت الله رئیسی به عنوان رئیس جمعیت هلال احمر فعالیت دارد.
*مرد اول عملیاتی کشور؛ فرهنگنامه شناخت بحران و راه حل برون رفت از آن
کولیوند را از زلزله غم انگیز بم تاکنون به عنوان مرد اول عملیاتی کشور در بحران ها می شناسند.هم اویی را که به تنهایی فرهنگنامه شناخت بحران و راه حل برون رفت از آن، معرفی می کنند.
*پنجه در پنجه خطر
تشکیل گروه های پیش قراول، تجهیز اتاق مدیریت یکپارچه و مداخله در بحران E.o.c و تشکیل تیم های واکنش سریع، تیم پایش، تیم گزارش، تیم پشتیبانی و تیم واکنش دوم از جمله اقدامات دکتر کولیوند برای ایجاد یک نظام ساختارمند در هلال احمر است.
از جمله سوابق مدیریتی و حرفه ای او هم می توان به جانشین مسئول اتاق عمل بیمارستان خاتم الانبیاء(ص)، سرپرست کاردیوپرفیوژنیست های بیمارستان خاتم الانبیاء(ص)، مسئول اتاق عمل بیمارستان خاتم الانبیاء (ص)، جانشین مدیریت و مسئول دفتر رئیس بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) و همچنین مدیر بیمارستان خاتم الانبیاء (ص) و ریاست مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی کشور اشاره کرد.
*دعای خیر پدر و مادر، نجات بخش زندگی پسر
دکتر کولیوند در گفتگو با خبرنگار عصرهمدان؛ موفقیت هایش را مدیون دعای خیر پدر و مادری می داند که هنوز او را دعا می کنند و حتی نجات یافتن از کرونا پس از روزهای بسیار بیهوشی را تماماً از دعای خیر آنان می داند.
به اینجا که می رسد از روزهای طاقت فرسای مبارزه با کرونا می گوید؛ آن زمان که به عنوان رئیس اورژانس کشور در قالب یک خط شکنی سرافراز به مانند روزهای دفاع مقدس بوده است.
او با حضور میدانی خود در بحبوحه اوج کرونا به این بیماری منحوس مبتلا می شود، اما مجدد برای خدمت رسانی به مردم دست از کار نمی کشد، تا آن که پس از گرفتن سی.تی.اسکن متوجه می شوند که ریه هایش درگیر و سفید شده.
*خدا دکتر کولیوند را پس از ۱۴ روز بیهوشی کامل، به مردم هدیه داد
دکتر کولیوند که در دوران دفاع مقدس حضوری فعالانه داشته و جانباز شیمیایی است، می گوید: در روزهای ابتلا به کرونا، بالاجبار بستری شدنم را پذیرفتم، کم کم با پایین آمدن سطح اکسیژن، نفس هایم هم به شماره افتاد و با توجه به وضعیت شیمیایی بودنم، کرونا برایم هر روز سخت و سختتر می شد، قبل از بیهوشی کامل، قرآنی از دوستم طلب کردم و در حین قرآن خواندن بیهوش شدم.
این مجاهد عرصه پزشکی ادامه داد: شنیدم که دوستانم برای مداوایم به هر دری می زدند، تا اینکه پس از ۱۴ روز بیهوشی به زندگی بازگشتم، همه می گفتند؛ تصور کرده ایم که دیگر رفتنی شده ای دکتر! اما خدا خواست تا باشم و در خدمت رسانی به مردم ذره ای دریغ نکنم.
*برای نجات مردم دل به خطر می زند
دکتر کولیوند پس از سرپا شدن و شکست کرونا باز به میدان می آید، او همیشه وسطه معرکه است، از کمک رسانی در دل آتش پلاسکو و زلزله ها گرفته تا رفع مشکلات مردم در وقوع سیل و حوادث دیگر.
حتی این روزها با دیدن تصاویر آبرسانی به مردم برخی مناطق همدان که گرفتار در گرداب بی آبی شده اند، بلافاصله خود را با محموله ای از آب شرب و تانکر به این شهر می رساند و دلسوزانه بلند می گوید: “تا پایداری وضعیت ثابت در کنار مردم همدان هستم.”
*روستا زاده ای که برنده جایزه “هانرى داویسون” شد
ناگفته نماند که خرداد ماه سال جاری بود جایزه ارزشمند “هانرى داویسون” به پاس خدمات شایسته و بشردوستانه جمعیت هلال احمر جمهورى اسلامى ایران و همچنین حضور فعال در مجامع بین المللی و هیات حاکمه فدراسیون صلیب سرخ و هلال احمر و ارائه پیشنهادهای رئیس این جمعیت متکی بر تجربیات در ارائه خدمات شایسته امدادى و بشر دوستانه و معرفی این تجربیات جهت الگوبرادری دیگر جمعیت های ملی، به هلال احمر جمهورى اسلامى ایران اعطا شد.
و این سند افتخاری برای مدیریت دکتر کولیوند است، هرچند او با فروتنی با انتشار عمومی تقدیرنامه ای این جایزه را متعلق به تک تک اعضای جمعیت هلال احمر در کشور می داند.
*شیر مادر حلالت دکتر کولیوند
دکتر کولیوند مرد عمل است، مرد جبهه های جهاد در امدادرسانی، وسط وسط وسط معرکه است بی هیچ ترس و هراسی و به گفته آن پیرزن هم ولایتی اش باید گفت: “شیر مادر حلالت دکترجان…”
انتهای پیام/ز