از اینجا بود که معادلهی جدید آمد و اولین موشکهای کُرنت در جنگ ۳۳ روزه رونمایی شد و برای اولین بار تانکهای مرکاوای اسرائیلی که تا حالا به این شکل زده نشده بودند، منهدم شدند و نزدیک به هفت تانک در یک روز زده شد.
دربیان خاطراتش از جنگ ۳۳روزه در لبنان می گوید؛
در آن کوران حوادث که خیلی سخت بود، یکی از برادرهای حزبالله که اهل تدین و تشرع بود و در جنوب مسئول بود، در حالتی که به تعبیر خودش حالت خواب نبوده گفت؛
دیدم یک بانویی آمد و یک یا دو بانوی دیگر هم در کنارش بودند. من در عالم خواب حس کردم حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است. رفتم به سمت پاهای مبارکشان؛
به ایشان گفتم که ببینید وضع ما را، ببینید ما چه وضعی داریم. حضرت فرمودند که «درست میشود». گفتم نه
من مُصر بودم به پای ایشان بیفتم و اصرار داشتم از ایشان چیزی بگیرم. بعد از اصرار کردن، ایشان فرمودند «درست میشود و یک دستمال از داخل روپوشی که داشتند بیرون آوردند و تکان دادند و فرمودند تمام شد.
یک لحظه بعد یک هلیکوپتر اسرائیلی با موشک زده شد و بعد از این، زدن تانکها شروع شد. و زدن تانکها همان نقطهی شکست رژیم در جنگ بود.
از اینجا بود که معادلهی جدید آمد و اولین موشکهای کُرنت در این جنگ رونمایی شد و برای اولین بار تانکهای مرکاوای اسرائیلی که تا حالا به این شکل زده نشده بودند، منهدم شدند و نزدیک به هفت تانک در یک روز زده شد.
سردار سپهبد شهید در جمع خانواده معزز هشت سال دفاع مقدس دربیان خاطراتش و نقش توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها می گوید؛
هر موقع در جنگ فشارها بر ما حادث میشد و هیچ کاری از دستمان برنمیآمد، پناهگاهی جز حضرت زهرا (س) نداشتیم و در عملیات «والفجر ۸» وقتی چشممان به آبهای پرطوفان، خشمگین و ترسناک «اروند» افتاد، آنجا هیچ نامی آشناتر از نام حضرت زهرا (س) نداشتیم.
بنابراین در کنار «اروند» ایشان را در تلألؤ اشکهای غریبانه و مظلومانه بسیجیها صدا زدیم و اروند را با «یازهرا (س)» کنترل و از آن عبور کردیم
وی همچنین گفت؛ در عملیات کربلای ۴، وقتی دشمن آتش مسلسلها، خمپارهها و توپهای خود را مستانه را بر ساحل باز کرد و جویهایی از خون به «اروند» روانه شد، آنوقت هم همه تدابیر از کار افتاده بود و نامی جز نام حضرت زهرا (س) بر زبانها جاری نمیشد.
سردار شهید سلیمانی در ادامه سخنانش می گوید؛
وقتی هم که عراقیها در کنار اروند ایستاده بودند و رزمندگان را با تیر میزدند، آن زمان هم سلاح کارگر ما حضرت زهرا (س) بود.
فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در دوران دفاع مقدس، در عنایت حضرت زهرا (س) به رزمندگان اسلام می گوید؛
در عملیات «کربلای ۵» وقتی مضطر شدیم، نگاهی به آبهای «بوبیان» کردیم؛ آنوقت هم سر خود را بر دژ گذاشتیم و عاجزانه حضرت زهرا (س) را صدا کردیم.
وی خطاب به مادران شهدا خاطرنشان می کند؛
من قدرت و محبت مادری حضرت زهرا (س) را در هور، غرب کانال ماهی، وسط میدان مین دیدم.
وقتی شما مادرها نبودید و فرزندانتان در خون دستوپا میزدند، من حضرت زهرا (س) را دیدم.
انتهای پیام/ آ