به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»؛ بعداز آخرین باری که سال ۹۳ با پیچیدن بوی سه لاله بینام و نشان از دوران دفاع مقدس در شهرمان که یکی از آنها شناسایی شد، دیگر بوی لالهای در شهر نپیچده بود و اینگونه شهر را زیبا و معنوی ندیده بودم؛ چند روزی بود قلم برداشته و صحبت مسئولان برای قدوم مبارک شهیدی گمنام در شهر را مخابره میکردم تا اینکه از عصر روز جمعه که دلتنگی برای صاحبالزمان(عج) بیشتر است، شهید عزیزی قدم بر چشممان نهاد و لحظاتی دلمان را شهدایی کرد.
دلمان همیشه از این معنویات میخواهد. از این حسهای شهدایی، از همین دلهای پرباران که گره خورده بود به یاد شهید گمنام.
این چند روز که در پی تهیه گزارش از مراسمهای معنوی با شهید گمنام بودم، دلدادگی مردم به شهید را در چهرهشان با گریه و بیطاقتیشان برای درآغوش کشیدن تابوت پیکر او احساس میکردم. صدای حاجات را میتوانستم بشنوم، صدای آمینهایشان را بلند و بلندتر.
مردم شهر و دیارم که شهداپرورند، عاشقانه در پشت صف تشییع پیکر این شهید خوشنام بینشان حرکت میکردند و زیر لب مادر عالمیان زهرای مرضیه(س) صدا میکردند، گاهی هم صاحبالزمان(عج) گاهی شهید کربلا حسین(ع) را.
آنجا که دخترک سه سالهای را به چشم دیدم با مادرش به سمت تابوت پیکر مطهر شهید گمنام رفتند و بر تابوت او بوسه زدند و یک آن اشک در چشم آن دخترک موج زد و در حال جاری شدن بود، بیش از همه بغضم را شکست و عظمت شهید را احساس کردم.
امروز خوشحالیم شهیدی گمنام و شهیدی که بوی عشق میدهد، چند روزی میهمان شهرمان بود و اگرچه با او خداحافظی و وداع کردهایم، امید آن داریم یا چشم والدینش به پیکر مطهرش روشن شود یا تا شناسایی پیکرش به شهرمان بازبرگردد تا بار دیگر هم بوی عطرش را استمشام کنیم هم بر مزارش دلدادگی.
امیدوارم با پوشش اخبارم از این رسانه مردمی توانسته باشم لحظهای از دلدادگیتان را به تصویر کشانده باشم و از همه عزیزانی که میهماننوازی را در حق شهید گمنام در طی این چند روز ادا کردند، به نوبه خود تشکر میکنم.
اجرتان با شهید گمنام
انتهای پیام/ن