• امروز : سه شنبه, ۳ مهر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 24 September - 2024
1
روایت یک عشق از خانواده تا دوستان لبنانی؛

شهیدی که ماهی‌ها چشمانش را خوردند

  • کد خبر : 224265
  • ۰۳ مهر ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۷
شهیدی که ماهی‌ها چشمانش را خوردند
در نخستین یادواره رسانه‌ای شهید حسن سرهادی، ابعاد مختلف زندگی این شهید والامقام از زبان نزدیکانش روایت شد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان» نخستین یادواره رسانه‌ای شهید حسن سرهادی با حضور خواهر شهید، سیدعلی مساوات راوی و پژوهشگر دفاع مقدس، قوامی مسئول بسیج رسانه استان همدان و جمعی از اصحاب رسانه در کافه مهر همدان برگزار شد.

علیرضا اکبری خواهر زاده شهید حسن سرهادی در نخستین یادواره رسانه‌ای شهید حسن سرهادی که در کافه مهر همدان برگزار شد، آقای مساوات همیشه در عملیات‌ها از رشادت‌های دیگران بیان می‌کند و از خود و حضور تاثیرگذار خود چیزی نمی‌گوید، اظهار کرد: آقای مساوات در دوران دفاع مقدس دانشجو بودند و از این قشر کمتر در جنگ حضور داشتند و اطلاع عملیات خوش درخشیدند.

وی با بیان اینکه شهید حسن سرهادی در دوران کودکی و دانش‌آموزی در جلسات قرآن آقای مسکین و آقای مسکریان شرکت می‌کردند، گفت: جدا از خانواده و تفکرات انقلابی خانواده آموزه‌های قرآنی در شهید و انتخاب راه تأثیر به سزایی داشت.

اکبری با بیان اینکه پدربزرگ شهید از معتمدین محله بوده و مجید سرهادی همیشه با حسن سرهادی در همه جا با هم بودند و شهید چیت‌سازیان با توجه به شناختی که بر روی این خانواده داشت منع کرده بود هر دو با هم در جبهه حضور داشته باشند اما این دو برادر برای حضور در منطقه سر از پا نمی‌شناختند، افزود: آخرین بار هر دو برادر با هم به جبهه و منطقه جزیره مجنون اعزام می‌شوند و مجید سرهادی دیدبان توپخانه بود.

وی با اشاره به اینکه توجه به اینکه بعد از فعالیت‌های مقابله‌ای با منافق شهید سرهادی به عنوان مسئول گزینش دانشجو در دانشگاه بوعلی‌سینا شد و بسیار تأثیرگذار عمل کرد، بیان کرد: شهید سرهادی با حاج محسن صیفی‌کار، دکتر سجادی‌پور و شهید ابوالقاسم امیری هسته گزینش دانشگاه را تشکیل دادند.

اکبری با اشاره به اقدامات تشکیلاتی شهید با بیان اینکه در دوران دانش‌آموزی شهید صوفی در دبیرستان شریعتی یک گردان تشکیل می‌دهد که شهید سرهادی در این گردان حضور داشت، تأکید کرد: شهید سرهادی با کمک سید کاظم حجازی، شهید حمید هاشمی و حسین صادقیان اتحادیه انجمن‌های اسلامی را تشکیل دادند که در نشریه ایثار هم فعال بودند.

وی با بیان اینکه شهید سرهادی با شهید سید احمد برقعی به همراه شهید قره‌داغی در واحد تبلیغات اطلاعات و عملیات فعالیت رسانه‌ای داشتند، گفت: شهید سرهادی در برگشت از لبنان سه چفیه برای خود، مادر و برادرش آورده بود که چفیه سبز را هر کس استفاده می‌کرد به شهادت می‌رسید.

اکبری با بیان اینکه شهید چیت‌سازیان هم قل از شهادت از این چفیه استفاده کرد که تیکه‌ای از چفیه به یادگار مانده بود که حال پدر شهید موقع فوت شدن بد بود با گذاشتن آن تیکه از چفیه بر روی سینه وی به راحتی فوت شدند، عنوان کرد: بعد از مدت‌ها همچنان دانش‌آموزان حزب‌الله به زبان عربی مکاتباتی با شهید سرهادی داشتند.

وی با بیان اینکه شهید سرهادی چشمان و چهره زیبایی داشتند که بعد از شهادت وقتی بعد از ۱۸ روز پیکر او برگشت ماهی‌ها چشمان او را خورده بودند که خواهر شهید با دیدن این صحنه سکته می‌کند و سال‌ها طول کشید تا سلامتی خود را به دست آورد، مطرح کرد: نقل می‌کنند که افرادی که در آب به شهادت می‌رسند دوبار ثواب شهادت برای او نوشته می‌شود.

اکبری با بیان اینکه شهید سرهادی همیشه از کودکی از آب بدش می‌آمد و در نهایت در آب هم به شهادت رسید، ادامه داد: مادر شهید بسیار دایی حسن را دوست داشت و موقع فوت همه حضار در اتاق حضور شهید حسن سرهادی را حس کردند که سر مادر را بر روی پا گذاشت و مادر فوت کرد و خود مادر شهید لحظه آخر سرش را روی بالش نمی‌گذاشت و بیان کرد مگر نمی‌بینید حسن با چفیه اینجا است و سرم روی پای حسن است.

طاهره سرهادی خواهر شهید نیز با بیان اینکه حسن آقا بسیار زیبا و در جبهه نیز به عنوان علمدار جبهه معروف بود، اظهار کرد: شهید حسن سرهادی وقتی ۱۶ ساله بود جمعه به جمعه پرچم کلاس قرآن که در منزل ما برگزار می‌شد را به عنوان نشان بر روی تیر برق نصب می‌کرد و یک روز زمستانی که خواب مانده بود برادر کوچک او مجید با مادر شهید این کار را انجام دادند وقتی برگشتند شهید حسن سرهادی خانه را آماده کرده بود و برای همه یک آبنبات چوبی خریده بود و همیشه به همه جوانب توجه داشت و می‌گفت همیشه که نباید خشک برخورد کنیم.

وی با تأکید بر اینکه در سن ۱۶ سالگی تفکرات و اعتقادات او به مانندرفتار یک فرد ۴۰ ساله بود، مطرح کرد: شهید همیشه نماز شب می‌خواند و به قدری گریه می‌کرد پدرم نگران بود نکند از وی گناه بزرگی سرزده که به دنبال بخشش آن از خدا بوده است.
خواهر شهید با بیان اینکه من ۵ برادر داشتم اما حسن‌آقا از لحاظ زیبایی و نورانی تک بود افزود: همچنان بعد از شهادت او نامه‌هایی به زبان عربی از لبنان برای ما می‌رسید که ما فکر می‌کردیم اسیر هستند و نامه از عراق می‌آید که با ترجمه آن‌ها متوجه شدیم ارادت دوستان لبنانی شهید حسن سرهادی بود که نشان از اخلاق خاص ایشان بود که آن‌ها را به خود جذب کرده بود.

وی با بیان اینکه شهید حسن سرهادی تحصیل، تهذیب ورزش را معنا کرد و در فعال عمل کرد، تصریح کرد: شهید در حین تحصیل رزمی‌کار بود و کنفو کار می‌کرد و بزرگ‌منش بودند.

انتهای خبر/حا

لینک کوتاه : https://asrehamedan.ir/?p=224265

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سردبیر در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.