• امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
5

دوم مرداد۶۷ و نقشه فروغ جاویدانی که۳ روز بعد، توهمی بی فروغ شد /مرصاد کمر منافقین را شکست

  • کد خبر : 11352
  • 02 مرداد 1398 - 18:31
دوم مرداد۶۷ و نقشه فروغ جاویدانی که۳ روز بعد، توهمی بی فروغ شد /مرصاد کمر منافقین را شکست

مرصاد و تنگه چارزبر در مرداده ماه سال ۶۷ به قتلگاه بیش از دو هزار و ۵۰۰ نفر از منافقین تبدیل می شود و عملیات فروغ جاویدانشان هم به توهمی بی فروغ . منافقینی که این روزها هم در فضای مجازی دست از سر ملت ایران برنداشته اند و اما این جوانان ما هستند که […]

مرصاد و تنگه چارزبر در مرداده ماه سال ۶۷ به قتلگاه بیش از دو هزار و ۵۰۰ نفر از منافقین تبدیل می شود و عملیات فروغ جاویدانشان هم به توهمی بی فروغ . منافقینی که این روزها هم در فضای مجازی دست از سر ملت ایران برنداشته اند و اما این جوانان ما هستند که امروز مقتدارانه در این فضا هم با آنان مقابله می کنند.

 

به گزارش عصر همدان، در آستانه پنجم مرداد ماه هستیم، روزی که برای ایرانیان، افتخار آفرین و غرور انگیز است، روز عملیات مرصاد، عملیاتی مقتدرانه که با رمز “یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی” برای مقابله با حرکت منافقین کوردل و بازپس‌گیری مناطق اشغال شده در غرب کشور انجام گرفت.

بیش از ۱۲ درصد شهدای عملیات مرصاد، تویسرکانی هستند

در این عملیات نمی توان از نقش تویسرکانی ها و گردان ۱۵۳ قاسم الحسن(ع) به سادگی عبور کرد، از ۳۰۴ شهید این عملیات ۳۸ شهید متعلق به تویسرکانی هاست، یعنی بیش از ۱۲ درصد شهدای عملیات مرصاد تویسرکانی هستند.

از این رو یکی از دلایل انتخاب روز پنجم مرداد ماه به نام “روز تویسرکان” همین نقش شهدای مردم این دیار در عملیات مرصاد است، همگی این شهدا چند روز بعد از شهادت همزمان با یکدیگر  در جای جای این شهرستان تشییع و تدفین شدند.

سردار شهید ملکی؛ فرمانده گردان تویسرکانی ها در عملیات مرصاد

شهید احمد جامه بزرگ، شهید احمد جمشیدی،  شهید آیت اله اسدبیگی، شهید رحمت اله عبدالملکی، شهید محمد نبی سوری، شهید سین رفیع توانا، شهید رحمان بیات، شهید محمد علی قلخانباز، شهید هادی بیاتی، شهید ذبیح اله عبدالملکی، شهید محمدحسین ربیعی، شهید حسن ترک، شهید عزیزاله ترکاشوند، شهید عبدالمحمد ترکاشوند، شهید محمد احمدخانی، شهید محمدابراهیم خدابخشی، شهید رضا مالمیر، شهید پرویز نورعلیئی، شهید مصطفی گمار، شهید محسن ترکاشوند، شهید عزیزمراد سلیمانی، شهید علی بیات، شهید محسن رجبی، شهید حمید قمری، شهید حمیدرضا یوسفی، شهید مسعود ترکاشوند، شهید غلامرضا عبدالملکی، شهید حسین روزرخ، شهید محمد کریم قلخانی، شهید علی محمد صدوقی و گل سربد این شهدا سردار شهید حاج مهدی ملگی فرمانده گردان ۱۵۳ قاسم ابن الحسن(ع).

سفری برای دل

اصل عملیات مرصاد در یک نیم روز و کمی بیشتر و به طور عمده در تنگه چارزیر اجرایی شد، جایی که ما امروز به همراه پنج نفر از رزمندگان تویسرکانی حضور یافته در این عملیات به آنجا رفتیم.

در این سفر رحمت الله الوندی، سید اکبر شیح الاسلامی، روانبخش نورعلیئی، محمد حاج ولیئی و حسین جوادی مجموعه خبری رودآور را همراهی کردند تا از مردان تاریخ ساز آن روزها برایمان بگویند و محمد حاج ولیئی که بعد از عملیات مرصاد دیگر دوستان خود را ندیده بود و این قرار عصر همدان می شود برای آنان دیدار مجدد دوستان قدیمی.

و اینجا چارزبر، جایی که خدا در کمین منافقین بود و محلی برای حماسه آفرینی های گردان ۱۵۳ قاسم الحسن(ع) در عملیات مرصاد.

دوم مرداد۶۷ و نقشه فروغ جاویدانی که۳ روز بعد بی فروغ شد

کمی به عقب باز می گردیم  عراق و اردوگاه اشرف؛ دوم مرداد ماه سال ۶۷؛ روزی که مسعود رجوی سرکرده منافقین برای بیش از پنج هزار نفر از فریب خوردگان کوردل دیگر در اردوگاهشان سخنرانی می کند، همان رجوی که ساعتی قبل با صدام جنایتکار ملاقات داشته و برای عملیاتی اساسی علیه ملت ایران نقشه های شوم کشیدند.

و رجوی به این پنج هزار نفری که دلشان از ایمان بی فروغ شده بود می گوید: وقتی که به تهران رسیدید اتاق کار سابق مرا آماده کنید تا ۴۸ ساعت هر کاری که خواستید انجام دهید و هر کسی را که خواستید بکشید تا اینکه فرمان عفو عمومی بدهم.

نقشه صدام برای گمراه کردن رزمندگان ایرانی حمله مجدد به جنوب ایران تنها ۶ روز پس از پذیرفته شدن قطعنامه ۵۹۸ بود تا مسیر اصلی حرکت منافقین در کرمانشاه خالی از رزمندگان شود.

و حال ساعت ۶ صبح سوم مرداد ماه سال ۶۷، منافقین به سمت ایران از محور قصر شیرین حرکت خود را آغاز می کنند،  آنان در روز نخست قصر شیرین، سرپل ذهاب، کرند غرب و اسلام آباد غرب را با اعمال هر جنایت هولناکی تصرف می کنند، حتی به زنان و کودکان بی پناه هم رحم نکردند، تا جایی که گفته شد فرزندان بسیاری در آغوش مادر خود جان باختند.

اما چه شد که عملیات منافقین خوش خیال که به زعم خود آن را فروغ جاویدان می دانستند تنها سه روز بعد بی فروغ شد.

بسیج مردمی برای مقابله با منافقین خوش درخشید

آن روزها بسیج کم نظیر مردمی برای حضور در عملیات خود را به آنجا رساندند و همزمان جلسه مشترک سپاه و ارتش هم خود را آماده کردند تا نیروها را به تنگه چارزبر و اطراف آن بیاورند و پشت سر منافقین با هلیبرد محاصره یشان کنند.

و امروز ما هم در اینجا یعنی در تنگه چارزبر هستیم، جایی که رزمندگان اسلام در یک عملیات تأخیری برای توقف منافقین در پنجم مرداد ماه سال ۶۷ دست به هر ایثاری زدند.

بی سیم منافقین در دستان رزمنده تویسرکانی و کدخوانی او برای مقابله با دشمن

 سید اکبر شیخ الاسلامی از درگیری های آن روز می گوید و عملیاتی که در نهایت کمی بیشتر از یک نیم روز با درخشش رزمندگان و شهدای مرصاد به پایان می رسد، او از بی سیم های گرفته شده از منافقین حرف ها هم به میان می آورد، آنجا که چند ساعتی سخنان فائزه یکی از منافقین با خسرو فرمانده گردان منافقین را شنود می کند، به نظر خسرو توسط نیروهای بسیجی کشته شده و بی سیم به دستان شیخ الاسلامی افتاده بود.

گرچه منافقین با کد حرف می زدند اما رزمندگان ما در کدخوانی زرنگی از خود نشان می دهند و نقشه آنان را پیش می کنند.

شیخ الاسلامی عنوان می کند: به گردان ما می گفتند تازه نفس؛ تازه نفسی در جبهه های جنگ یعنی گردانی که چند روز پیاده روی کرده و تشنه و گرسنه به منطقه رسیده اند گاهی بدون ذره ای آب و ذره ای بدون غذا.

وی ادامه می  دهد که شهید صیاد شیرازی با هلی برد نیروها را تا ارتفاع مشرف به تنگه آورده بود تا در چند محور نیروها را هدایت کنند، یکی از گردنه چارزیر و دیگری از پل دختر به سه راه اسلام آباد و فرمانده محوری قرارگاه هم که شهید همدانی بود.

جنگ، جنگ بود و شهادت جاماندگان از جبهه های جنوب در جبهه های غرب رقم خورد

این ایثارگر عملیات مرصاد عنوان می کند، زمانی که در جبهه های جنوب بودیم و گفتند ایران قطعانه ۵۹۸ را برای خاتمه جنگ پذیرفته است، شهید ذبیح الله عبدالملکی یکی از شهدای عملیات مرصاد با گریه به داخل چادر آمد و گفت فرصت شهادت از دستش رفته است، در این زمان بود که شهید غلامعلی یوسفی از دیگر شهدای عملیات مرصاد می گوید نگران نباشید جنگ جنگ است و مرگ ما در همین جنگ و چند روز بعد هر دو به شهادت می رسند.

شیخ الاسلامی تصریح کرد: کمی پس از درگیری اصلی، نیروهای های صیاد شیرازی از پادگان نوژه هم به کمک رسیدند و حالا دیگر از سه راهی حسن آباد تا تنگه چارزبر مملو از اجساد منافقین بود، مدتی نگذشت که هواپیماهای عراقی هم اجساد منافقین را در این محور بمباران کردند تا اسنادی از آنان به دست رزمندگان ایرانی نیافتد و قابل شناسایی نشوند.

وی تأکید کرد: امروز باید از تمامی نیروهای آن روز که نقش مؤثری برای مقابله با کفر داشتند قدردانی کرد همه بودند از جای جای ایران اسلامی.

بسیجیانی هم که تسویه کرده بودند خودجوش برای مقابله با منافقین آمدند

حسین جوادی هم از رزمندگان عملیات مرصاد از تسویه نیروهای بسیجی پس از پذیرفته شدن قطعنامه می گوید  و اینکه قرار نبود دیگر جنگی باشد، او عنوان می کند تسویه بسیجی ها در دستشان بود و زمانی که شنیده شد منافقین به کرمانشاه رسیدند، پادگان ما به یک باره از نیروهای بسیج مردمی پر شد حتی آنانی که تسویه کرده بودند خود را برای اعزام آماده.

وی از صخره های تیزی می گوید که دوستان همرزمزش یکی یکی در آنجا شهید شدند، از برگزاری نماز صبحی که در تنگه خواندند و کمی پس از آن حمله کوردانه منافین که غرب را تبدیل یک یک منطقه عملیاتی جنگی تن به تن کرده بود.

در بین رزمندگان حتی افرادی با شلوار لی بودند که از محل کار خود آمده بودند

محمد حاج ولیئی از دیگر ایثارگران عملیات مرصاد نیز عنوان می کند: یکی از نکات قابل توجه این عملیات حضور حتی تعدادی از رزمندگان با لباس معمولی و شلوار لی بود که از محل کار خود به یک باره برای مبارزه با منافقین به سمت کرمانشاه حرکت کرده بودند.

وی ادامه داد: درگیری ها تن به تن و نفس گیر بود و منافقین ماه ها قبل خود را با نیروها و امکانات عملیاتی و جنگی بسیاری برای به زانو درآوردن ایران آماده کرده بودند، اگر سرمان را بالا می بردیم و حتی اگر حواسمان به همه جا بود تیری، ترکشی اصابت می کرد، جنگیدن در این فضا و مکان سخت بود اما باید ایستادگی می کردیم تا دیگر نیروها برسند.

 فرود ملائکه الهی ـ گردان تویسرکانی ها ـ بر سر منافقین/شهدای مرصاد گلچین شهدای هشت سال دفاع مقدس

رحمت الله الوندی هم با بیان اینکه گردان ۱۵۳ قاسم ابن الحسن تویسرکان با سه گروهان جانانه در برابر دشمنان اسلام ایستادند، اظهار کرد: زمانی که منافقین به تنگه رسیدند به دلیل وجود رشادت های این گردان در ساعات نخستین درگیری از حرکت باز ایستادند و توان پیش روی نداشتند، نیروهای منافین اینجا زمین گیر شدند و کمرشان شکسته.

وی با تأکید بر اینکه شهدای مرصاد گلچین شهدای هشت سال دفاع مقدس از سراسر کشور بودند، تصریح کرد: شهید صیاد شیرازی در یکی از سالگردهای عملیات مرصاد در تنگه چهارزبر در مراسمی گفته بود که “بچه های لشکر انصارالحسین(ع) ـ استان همدان ـ و گردان ۱۵۳ مانند ملائکه ای الهی بر منافقین فرود آمده و آنان را در همین تنگه به خاک و خون کشیدند.

اگر منافین در چارزبر زمین گیر نمی شدند، در کرمانشاه مردم را قتل و عام می کردند

این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: درگیری ها سخت بود، منافین خود را زودتر به بالای دو یال تنگه رسانده و با آتش بی امان رزمندگانی را به شهادت رساند، رشادت های نیروهای ما به فرماندهی شهید ملکی ادامه داشت چرا که خوب می دانستیم اگر تنگه به دست منافقین بیافتد به طور قطع با آن خودروهای و تانک های تیزرو و کامیون هایشان خود را سریع به کرمانشاه رسانده و همه را قتل عام می کردند.

برخی از شهدای مرصاد؛ ماه ها قبل از نحوه شهادت خود مطلع شده بودند

الوندی هم از تلخی پذیرفتن شدن قطعنامه پایانی جنگ می گوید که همه رزمندگان با شنیدن آن ناراحت شدند و افزود: قبل از پذیرفته شدن قطعنامه در یکی از شب ها در پادگان شهید مدنی دزفول یکی از رزمندگان به نام حمید یوسفی به حالت خاصی از خواب بیدار می شود و می گوید من در چارزبر به شهادت می رسم، خوابش برایمان باورکردنی نبود چرا که جنوب جنگ بود و نه غرب و نه چارزبر، حتی به او گفتیم قبل از خواب زیادی خوردی، اما همین شهید یوسفی بالاخره در عملیات مرصاد به شهادت رسید و خوابش تعبیر شد.

وی از گفته های شهید پرویز نورعلیئی که به همراه برادر خود در این عملیات بود، هم حرف ها به میان آورد آنجا که حتی شهید نورعلیئی گفته بود که من در پنجم مرداد ماه یک سالی شهید می شوم.

رزمنده ای که پیکر برادر شهیدش را خود بر دوش از ارتفاعات چارزبز پایین آورد

اینجا که می رسد روانبخش نورعلیئی از رزمندگان عملیات مرصاد و برادر شهید پرویز نورعلیئی لب به سخن می گشاید تا از لحظه شنیده شدن خبر شهادت برادرش برایمان بگوید، او عنوان می کند در آن روز یعنی پنجم مرداد ماه سال ۶۷ پس از آن که درگیرهای اصلی به پایان رسید در حدود ۲۱ تن از شهدا را در بخشی از تنگه جمع آوری کرده بودند تا یکی یکی شناسایی شوند و نامشان را در دفتری ثبت کنند، در گوشه ای نشسته بودم و تصاویری از منافقین که برای خودشان نقشه های حضور در تهران را کشیده بودند نگاه می کردم که یکی از رزمندگان نام شهدا را بلند بلند می گفت تا دیگری ثبت کند، نام برادر من را هم گفت، عکس ها به یک بار از دستم افتادم، زمین و زمان جلوی چشمان تیره و تار شد، به او گفتم پرویز کجاست؟کدام است؟ گفت نگران نباش این پرویز، پرویز شما نیست، باور نمی کردم چندین و چند مرتبه به شهدا نگاهی انداختم، اما گویا چشمان دیگر توانایی تشخیص را نداشت و به همین دلیل گفتم من که می دانم پرویز شهید شده، کدام است و او با دست اشاره کرد و من برادرم را بر روی دوش گذاشته و با خود از تنگه پایین آوردم.

به گزارش عصر همدان؛ مرصاد و تنگه چارزبر می شود قتلگاه همیشگی بیش از دو هزار و ۵۰۰ نفر از منافقین و عملیات فروغ جاویدانشان هم می شود توهمی بی فروغ. منافقینی که این روزها هم در فضای مجازی دست از سر ملت ایران برنداشته اند و اما این جوانان ما هستند که امروز مقتدارانه در این فضا هم با آنان مقابله می کنند.

حضور تعدادی از ایثارگران عملیات مرصاد به همراه مجموعه خبری عصر همدان در یادمان شهدای این عملیات می شود فرصتی هرچند اندک برای بیان خاطرات تاریخ سازان این مرز و بوم. که ادامه دارد …

زنگنه

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://asrehamedan.ir/?p=11352

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
به نظر من !!!

چهارده − ده =