علی رستمی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان» با بیان اینکه هفته دفاع مقدس برای آن است تا رشادت آنهایی که خون دادند تا کشورمان استوار بماند، گفت: تا ابد مدیون شهدا هستیم و ما که از غافله شهدا جا ماندهایم هرروز حسرت میخوریم.
وی با اشاره به خاطراتی از شهید علیرضا خزایی، افزود: شهید خزایی در ۱۹سالگیاش فرماندهی سپاه شهر اسدآباد را عهدهدار شد و به تجهیز پاسداران و بسیجیان به سلاح و صلاح مشغول شد.
این راوی دوران دفاع مقدس ادامه داد: شهید خزایی همیشه نگران بچههای شهر بود، جوانانی که به راحتی جذب گروههای مارکسیستی و التقاطی میشدند برای او نگرانی ایجاد میکرد و دغدغهاش جوانان بود.
رستمی با بیان اینکه شهید خزایی برای آمادگی ساعتی حضور در پشت تریبون، خوابش را کوتاه میکرد و تا پاسی از شب تفسیر قرآن و نهجالبلاغه میخواند، گفت: در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ در و دیوار شهر اسدآباد، پر از شعارهای فریبنده گروهکهای عمدتاً چپ و سازمان مجاهدین خلق شده بود، در آن زمان کار و مجاهد دو روزنامه پر تیراژ بودند و خوانندگان بسیار داشتند، آنها در دیوارنویسیها به مردم توصیه میکردند که «کار بخوانید» و اینها مینوشتند «مجاهد بخوانید».
وی با اشاره به اینکه علیرضا خزایی فرمانده سپاه فریاد میزد و توصیه میکرد تنها سخنی که میتواند در برابر شعارهای فریبنده این دو گروه بایستد و منجی جوانان از انحراف شود، سخنان علی علیهالسلام است، تصریح کرد: همیشه میگفت بچهها شما هم بنویسید نهجالبلاغه بخوانید و خودش نخستین کسی بود که کلاسهای نهجالبلاغه در سپاه و مدارس و مساجد را برپا کرد.
این راوی دوران دفاع مقدس خاطرنشان کرد: شهید خزایی با سخنان گهربار حضرت علی علیهالسلام، طعم اخلاق و جهاد را به کام شاگردانش شیرینتر کرد، انتظار داشت در آن شرایط سخت و فرصت کم، از مناره همه مساجد و تریبونهای شهر فریاد علی علیهالسلام طنینانداز شود.
رستمی با بیان اینکه شهید خزایی با نهجالبلاغه، در دامن پر مهر خویش، شهیدان و مجاهدان بسیاری را پرورش داد، گفت: همه پرورش یافتگان این استاد و فرمانده دلیر بعدها منشأ خدمات علمی و عملی در دفاع مقدس شدند.
وی ادامه داد: با آنکه در آن ایام همه جای شهر، کلاس نهجالبلاغه برپا بود، اما بازهم تأکید داشت که نهجالبلاغه امام علی(ع) غریب است.
این راوی دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه شهید خزایی قبل از اتمام ۲۱ سالگیاش در ۱۱شهریور ۱۳۶۰ در هجوم به دشمن متجاوز بعثی به همراه ۱۲ تن از شاگردان خود در ارتفاعات قراویز سرپلذهاب شهد شیرین شهادت را نوشیدند، عنوان کرد: متأسفانه با شهادت این فرمانده شجاع، کلاسهای نهجالبلاغه تعطیل شد هرچند که او در آخرین سخنش در آخرین روز حضورش در شهر، خطاب به مردمی که به بدرقهاش آمده بودند، این بود: شهادت یک مرگ تحمیلی نیست، یک انتخاب عاشقانه است و ما امروز میخواهیم برویم و قربانی خدا بشویم.
رستمی در پایان گفت: دعا میکنیم خداوند محبت اهل بیت پیامبر و رفیقانی چون این شهید را در دل ما افزون کند و شک و تردیدها را در رسیدن به مقام لقاءالله از دل ما بزداید.
انتهای پیام/ سع