به گزارش عصر همدان، چهاردهم فروردین ماه و در نخستین روز سال کاری جدید در مطلبی با عنوان «۹۷ سال عبور از پیچ تند تمدن سازی» و ذیل بررسی تاثیرات فرهنگ ایرانی-شیعی به مشی علمای بزرگ و مجتهدان اعلم پرداختیم که علاوه بر زندگی و رفتار و گفتار و سکنات، گاه حتی مرگ آنها باعث شعلهور شدن آتش جنبش بیداری مردمان و لرزش کاخ ظالمان میشده است که از این جمله به سیاق انصاف باید از فقیه عالیقدر و استاد اعظم آیتالله آخوند ملاعلی معصومی همدانی یاد کنیم که مراسم تشییع جنازه ایشان در سال ۵۷ تبدیل به بزرگترین تظاهرات علنی علیه حکومت شاه در همدان شد و مقدمات رسیدن به فصل آزادی در بهمن همان سال را رقم زد.
مقارن با روزهای پایانی تیرماه و اوان مرداد تشییع جنازه آیتالله آخوند این تربیتیافته مکتب آیتالله جوادی ملکی و حائری یزدی و اسوه زهد، تقوی، اخلاص، ادب و هدایتگری و درجه اعاظم دینداری در همدان برگزار شد که منجر به برانگیختن احساسات دینی و ملی مردم شده و شکسته شدن شیشه برخی مراکز دولتی و مشروبفروشیها را در پی داشت، در جریان تظاهرات دو نفر به نامهای جمشید شرفخانی و فرجالله پهلوانی شورینی به شهادت رسیدند و تعدادی نیز مجروح شدند و این اتفاقات به نوعی نقطه اوج حرکت مردم همدان در بحث انقلاب اسلامی تلقی می شود.
تظاهرات آن روز مردم همدان به حدی وسیع بود که رسانههای خارجی وقت آن را پوشش دادند و رویترز در این باره نوشت: هنگامی که پلیس سعی میکرد از به آتش کشیده شدن یک منطقه ممنوعه به وسیله گروهی از مردم جلوگیری کند، ۱۶ نفر مجروح شدند.
اما علت این شور و اشتیاق عمومی به آیتالله آخوند چه بود و آیا صرف فعالیتهایی از قبیل تاسیس حوزه علمیه یا تاسیس کتابخانه و راهاندازی ماهنامه پیک اسلام موجب این عزت و محبوبیت شده بود یا علل دیگری در کار بود، در پاسخ ضمن اینکه اعتقاد داریم حتما عزت و ذلت در دست خداست اما بدون شک جایگاه آیتالله آخوند به عنوان معلم اخلاق و استاد عملی تهذیب نفس و عرفان عملی، نقش ویژهای در این مهم داشته است که ایشان فقیه جامع، رجالی متتبع و مفسر و متضلع اعلام بود و مشی اخلاقیشان بدان حد نفوذ داشت تا که مردم حتی آنان که چندان علقههای مذهبی قوی نداشتند این استاد اخلاق و معلم عملی تهذیب نفس را به مثابه پدر و بزرگتری مورد وثوق میشناختند که او تهجد و خلوت و سیر و سلوک را در نزد استاد خویش حاج میرزا جواد آقاملکی تبریزی آموخته بود.
این عالم بزرگ در منبر و خطابه از جذبه خاصی برخوردار بود و مستمع را تحت تاثیر بیانات سبحانی خود قرار میداد و در ایام ماه رمضان در مسجدی که در جوار منزلشان اطراف آرامگاه فعلی باباطاهر بود از نهج البلاغه درس میگفت و چنان شوقی در دلها میافکند که بسیاری گریان و شیونکنان از پای منبر او برمیخواستند.
موارد بسیاری از دقت نظر ایشان در دریافت وجوهات و گاه اکراه از دریافت موارد مشکوک به عنوان سهم امام بیان شده و همچنین روایات متعددی از دستگیری و مردمنوازی ایشان وارد آمده که در این مجال فرصت اشارت به آن نیست.
آیتالله آخوند در جریاناتی از قبیل تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، تقسیم اراضی و انقلاب سفید، مبارزه با جریانات سیاسی الحادی و قیام ۱۵ خرداد در زمره علمای بزرگ انقلابی بود که با مشی حضرت امام(ره) همراهی و هماهنگی کامل داشت و به این جهت بارها مورد آزار و اذیت دستگاه حاکم قرار گرفته بود.
علاوه بر اینها ایشان از شاگردان آیتالله میرزا جوادآقا ملکی تبریزی بودند و بدین ترتیب با واسطه شاگرد آیت الله ملاحسینقلی همدانی محسوب میشدند که پیرامون کرامات و درجات این عالم بزرگ هنوز هم نمیتوان با فراغ بال سخن گفت و همچنان اسراری خاص وجود دارد که هر گوش نامحرمی تاب شنیدن آن را ندارد.
جایگاه علمی آیتالله آخوند در عین متواضع و مردمی بودن از ایشان شخصیتی مورد اقبال اجتماع ساخته بود که با سخنی دلها را متحول ساخته و گاه با اشاره، جماعتی را به تحرک وا میداشتند.
در زمان مدیریت آیتالله آخوند بر مدرسه علمیه همدان مجتهدانی مانند آیتالله شاهنجرینی، شیخ علی انصاری همدانی، شیخ رضا انصاری، شیخ غلامرضا رحمانی، آیتالله تاللهی، آقانجفی همدانی، میرزا عبدالرزاق مشعوف، شیخ محسن محقق، آیتالله خوانساری و دیگران بر کرسی درس و بحث حوزه همدان اشراف داشته و مراده ایشان با علاقمندان و شاگردان حوزههای فقه و دین دوچندان شده بود.
این عالم ربانی مدرسه علمیه آیتالله آخوند در همدان را به چنان جایگاهی رسانده بود که از آن به عنوان فیضیه غرب کشور یاد میشد و بیراه نیست اگر ولایتمداری و تدین قاطبه مردم همدان را وامدار اقدامات سترگی از این دست و در نتیجه ترویج و توسعه آموزههای اصیل دینی از طریق پرورش شاگردان و توسعه فقه در اجتماع توسط این بزرگوار بدانیم.
با این وصف پیرامون این عالم بزرگ اما غریب چیزی نمیگوییم و انتظار نداریم همچنان مانند همان سالها بازار همدان در سالروز درگذشت ایشان تعطیل شود اما به سکوت برگزار شدن این ایام نیز به هیچ عنوان شایسته دارالمومنین همدان نیست به ویژه آن که این روزها زلال گوارای دانش و اخلاق این بزرگان بسیار مورد نیاز انبوه تشنگان و سرگشتگان وادی حیرت است و دریغ که این عالم بزرگ حتی در شهر خود غریب باشد و سالگرد درگذشت وی با سکوت دستگاههای متولی برگزار شود.
به ذره گر لطف بوتراب کند/ به آسمان رود و کار کبریای کند