• امروز : شنبه, ۲۶ آبان , ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 16 November - 2024
3
اشک‌هایی که دیده نشدند؛

مادرم در تنهایی و غربت می‌گریست

  • کد خبر : 224518
  • 07 مهر 1403 - 22:34
مادرم در تنهایی و غربت می‌گریست
خواهر شهیدان چنگیزی با تاکید بر اینکه نان حلال مهم‌ترین امری بود که والدینم چنین فرزندانی را تقدیم اسلام کردند، گفت: مادرم بسیار باحیا بود، زمانی که فرزندانش شهید شدند کسی اشک‌های مادرم را ندید، مادرم می‌گفت من فرزندانم را در راه خدا داده‌ام و نمی‌خواهم دشمنان با دیدن اشک‌هایم شاد شوند.

لیلا چنگیزی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی«عصر همدان»؛ با اشاره به اینکه چهار نفر از اعضای خانواده‌اش در راه اسلام شهید شده‌اند، اظهار کرد: پدرم سال‌ها جانباز شیمیایی بود که در نهایت در سال ۱۳۹۷ به فرزندان شخیدش پیوستند.

وی با بیان اینکه سعید، به نماز و قرآن خیلی اهمیّت می‌داد، ابراز کرد: سعید بیش از اندازه به حجاب و عفت زنان اهمیت می‌داد، حجابی که الان من دارم و چادری که می پوشم فقط بخاطر راهنمایی‌های دلسوزانه برادر شهیدم است.

خواهر شهیدان چنگیزی خاطرنشان کرد: بقدری برادرم مهربان و دوست‌داشتنی بود، زمانی که از جبهه می‌آمد خیلی دوست داشتم که با او حرف بزنم.

چنگیزی همچنین ادامه داد: با عشقی که به این شهید داشتم بخاطر او هر کاری را انجام نمی‌دادم هر حرفی را نمی‌زدم تا ناراحتش نکنم.

وی با اشاره به غیرت و اُبُهت این شهید بزرگوار، ادامه داد: به شدت به خواندن قرآن و اقامه نماز علاقه داشت، در آن زمان این برادرم حافظ قرآن بود و برای کودکان جلسات قرآن می‌گذاشت، تا قرآن را به آنها بصورت مجانی آموزش دهد.

خواهر شهیدان چنگیزی بیان کرد: ایرج نیز پسر بزرگتر خانه بود، حدوداً ۲۵ سال داشت و علیرغم داشتن دو فرزند پسر و دختر، راهی جبهه شد و پس از مدتی کوتاه به مقام بزرگ شهادت نائل آمد.

چنگیزی با اشاره به برادر کوچکترش که او هم همانند برادرانش از قافله شهدا عقب نماند، اظهار کرد: مجید برادر کوچکترم بود، مسئولیت و انجام تمام کارهای خانه با او بود، منزل ما نزدیک باغ بهشت بود، در آن زمان، با صدای تشییع هر شهیدی در هر صورت خود را به تشییع شهدا می‌رساند، بارها بخاطر این کارش با پدرم بحثش می‌شد، و او در پاسخ می‌گفت این شهدا جان خود را بخاطر ما از دست داده‌اند.

وی اضافه کرد: مجید همواره نمازش را اول وقت می‌خواند، در سرمای زمستان برای گرفتن وضو یخ حوض را می‌شکست و می‌گفت: وضو با آب سرد لذت بیشتری دارد.

خواهر شهیدان چنگیزی با تاکید بر اینکه نان حلال مهم‌ترین امری بود که والدینم چنین فرزندانی را تقدیم اسلام کردند، عنوان کرد: مادرم بسیار باحیا بود، زمانی که فرزندانش شهید شدند کسی اشک‌های مادرم را ندید، مادرم می‌گفت من فرزندانم را در راه خدا داده‌ام و نمی‌خواهم دشمنان با دیدن اشک‌هایم شاد شوند.

چنگیزی افزود: مادرم قبل از شهادت هر فرزندش خواب آنها را دیده بود، اگر کسی خبر شهادت بردارانم را می‌آورد، مادرم به آنها می‌گفت من میدانم که فرزندم شهید شده است، چون شب قبل شهادتش، خوابش را دیده‌ام.

وی در پایان یادآور شد: مادر من مثل حضرت زینب(س)، مثل کوه استوار بود و در راه هدفش ایستادگی کرد، پدرم شیمیایی بود، سه فرزندش را در اوج جوانی در راه اسلام، از دست داد اما هیچ‌گاه نه گلایه کرد و نه در انظار دیگران گریست، مادرم در تنهایی و غربت می‌گریست.

انتهای خبر/ سا

لینک کوتاه : https://asrehamedan.ir/?p=224518

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
به نظر من !!!

چهار + نوزده =