به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان» جمعیت مسئلهای مهم است که شاید در چندسال اخیر از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است اما یکی از زوایای پنهان آن که کمتر در خصوص آن در جامعه صحبت شده این است که اصلاً آیا جامعه میداند چرا وارد گرداب کاهش جمعیت شد؟
ایرانیها از گذشته تاکنون اصولاً افرادی خانواده دوست بودند و عاشق حضور در دورهمیهای خانوادگی و جمعیاند، حتی اگر در تاریخ کشور بررسی کنیم جمعیت خانوادههای ایرانی معمولاً بیش از حد معمول بوده است و در مجموع داشتن خانواده پرجمعیت علاقه ذاتی ایرانیها است اما چه شد که یک باره از دهه ۷۰ با کاهش زاد و ولد مواجه شدیم و شعار «ایست یک بچه کافیست» سر دادیم؟
با بررسی تاریخ غرب به صفحات جالبی میرسیم که «انقلاب جنسی غرب» نام دارد، انقلاب جنسی در غرب که از دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ آغاز شد، تحولی عمیق در هنجارهای اجتماعی، روابط جنسی، و ساختار خانوادگی آنها ایجاد کرد. این تحولات که با آزادسازی روابط جنسی، کاهش محدودیتهای اخلاقی، و توسعه فناوریهای پیشگیری از بارداری همراه بود، پیامدهای گستردهای از جمله کاهش نرخ زادوولد، تضعیف نهاد خانواده و بحرانهای جمعیتی به همراه داشت.
با وقوع چنین اتفاقاتی در غرب، نهاد خانواده و به دنبال آن جمعیت جوان در غرب رو به نابودی پیش رفت، غرب در حال عقب ماندن از سایر کشورهای رقیب خصوصاً ایران بود به همین دلیل برای کشورهای رقیب نسخه کاهش جمعیت را پیچید تا عقبماندگی خودش کمتر به چشم آید.
جمعیت جوان در هر کشور قدرتی بزرگ برای آینده آن کشور محسوب میشود و رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بارها در خصوص پیشگیری از کاهش جمعیت و اقدام مسئولان برای تشویق جوانان به ازدواج و فرزندآوری تأکید کردند و در یکی از سخنرانی های خود فرمودند:« سیاستی وجود دارد که این نعمت را از ملّت ایران سلب کند؛ نعمت وجود جوانان انبوه و فراوان را. نتیجه این مسئله تحدید نسل، ۱۰ سال دیگر، ۱۵سال دیگر این خواهد بود که شما دیگر کشور را متراکم از نسل جوان مشاهده نخواهید کرد؛ و اینکه بنده این همه تکرار میکنم، تأکید میکنم، هشدار میدهم، به خاطر این است. بعضی از خطرات و اقدامات خطرناک هست که اثر آن بعد از ۱۰ سال، بیست سال ظاهر خواهد شد، آن وقتی که دیگر کاری هم نمیشود کرد. البتّه مسئولین محترم به بنده قول دادهاند که با جدّیّت این مسئله را دنبال کنند، مشکلات را برطرف کنند، که انشاءالله همین کار را هم باید بکنند و خواهند کرد؛ ما هم تعقیب میکنیم موضوع را.»
با آگاهی بیشتر پیرامون مسئله جمعیت ابعاد تازهتری در ذهن ایجاد میشود و حالا دانستن این اطلاعات ردپای دشمنان در تغییر فرهنگ، باور و رفتار اجتماعی مردمان دیگر جوامع را نمایانتر میکند.
جمعیت مؤلفهای برای نشان دادن قدرت
حسین مروتی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان» با بیان اینکه بررسی مسائل جمعیتی نکات بسیار آموزندهای در اختیار ما قرار میدهد، گفت: در طول تاریخ همواره جمعیت یکی از مؤلفههای بسیار مهم قدرت بوده است.
وی با اشاره به اینکه پادشاهان، حاکمان و سیاستمداران همواره به دنبال آن بودند جمعیت کشورشان بیشتر باشد، افزود: معمولاً سیاستمداران نظرشان بر این بوده که جمعیت کشورشان روبه افزایش باشد.
کارشناس جمعیت ادامه داد: در این میان دانشمندان نیز نظراتی داشتند که برخی از آنها نظراتشان متفاوت بوده است، برخی معتقد بودند که رشد جمعیت مفید است و باعث تقسیم کار و تخصصی شدن کارها میشود، اجتماعات را قدرتمندتر میکند و امنیت بیشتر میشود اما برخی معتقد بودند که اگر جمعیت کم شود بهتر است.
مروتی با بیان اینکه برخی از دانشمندان نیز معتقد بودند اگر جمعیت ثابت بماند بهتر است، گفت: یعنی میزان مرگ و میر با میزان موالید برابر شود، گروهی نیز معتقد بودند که جمعیت باید متناسب باشه یعنی بررسی شود که یک کشور چه مقدار امکانات و ظرفیت دارد و چه مقدار قدرت بالقوه دارد حال براساس آن باید جمعیت مشخص شود.
فروپاشی نظام خانواده در غرب با انقلاب جنسی
کارشناس جمعیت خاطرنشان کرد: همه این نظرات درحالی بود که سیاستمدارن و حاکمان معمولاً در طول تاریخ توجهی به نظر دانشمندان نداشتن و همواره موافق رشد جمعیت بیشتر بودند.
مروتی با بیان اینکه در سده اخیر اتفاقی رخ میدهد و این مسئله باعث تغییراتی در جهان میشود، گفت: آن واقعه بسیار مهمی به نام «انقلاب جنسی» است که بعضاً دانشمندان غربی آن را مهمترین اتفاق تاریخ مدرنیته عنوان میکنند.
وی تصریح کرد: پیش از وقوع انقلاب جنسی، خانوادههای غربی از نظر اخلاقی و فرهنگی خیلی به خانوادههای شرقی نزدیک بودند، آنها بسیار مقید به احترام گذاشتن به پدر و مادر بودند و محیط خانواده دارای ارزش و مقام نزد آنها بود.
کارشناس جمعیت خاطرنشان کرد: با انقلاب جنسی میتوان گفت که نسل آن خانوادههای غربی و مقید به اصول تربیتی منقرض شد و کمتر وجود دارد، در اصل شاهد خانوادههای فروپاشیدهای هستیم که دیگر پدر و مادر دارای جایگاه در آن نیستند.
مروتی با بیان اینکه به دنبال انقلاب جنسی اتفاقات دیگری نظیر سقط جنین بسیار گسترده که در غرب حال حاضر رخ میدهد را شاهد هستیم، گفت: شیوع فسادهای اخلاقی، افزایش طلاق، افزایش خیانت و تجاوز در غرب به دنبال متزلزل شدن خانواده و جایگاه آن در جامعه رخ داد.
وی با اشاره به اینکه حدود نیمی از بچههایی که مثلاً در آمریکا متولد میشوند مشخص نیست که پدرشان کیست و یا در فضایی غیر از خانواده رسمی به دنیا میآیند، عنوان کرد: همه این اتفاقات نتیجه انقلاب جنسی است که در غرب و بهخصوص در آمریکا رقم خورد، این شرایط فعلی عوامل متعددی دارد که یکی از آنها مطالعات فردی بود به نام آلفرد کینزی.
کارشناس جمعیت ادامه داد: این فرد با توجه به مطالعاتش دو کتاب نوشت که در این کتابها بسیاری از فسادهای اخلاقی را بیش از آن چیزی که در جامعه آمریکا وجود داشت جلوه داد، بر اساس این طرز تفکر و بر اساس این کتابها نیز بسیاری از قوانین در آمریکا تغییر کرد.
مروتی با بیان اینکه وقتی قانونگذاران کتابها را مطالعه کردند به این نتیجه رسیدند که حالا که این فسادهای اخلاقی بسیار شایع و همهگیر هست نمیتوانیم همه را زندانی کنیم، افزود: در نتیجه تصمیم گرفتند رفتارها را به رسمیت بشناسند و آلفرد کینزی با شعار محوری «گناه همه گناه هیچکس نیست» فسادهای اخلاقی را در جامعه رواج داد.
وی با اشاره به اینکه بعداً مشخص شد که مطالعات آلفرد کینزی مطالعات دقیقی نبوده و دارای سوگیری بوده است، عنوان کرد: مثلاً او رفته از یک بند خاص از زندان پرسشنامه پر کرده و نتیجه آن را به کل جامعه ربط داده است در حالی که طبیعتاً بسیاری از فسادهای اخلاقی در بندهای مختلف زندان بیشتر از عموم جامعه است.
کارشناس جمعیت خاطرنشان کرد: به هر حال این مطالعات آلفرد کینزی در تغییر قوانین به رسمیت شناخته شدن فسادهای اخلاقی در غرب توانست آسیب عمدهای به نهاد خانواده در غرب وارد کند؛ در غرب او را پدر انقلاب جنسی میدانند و حتی اسمش روی جلد مجله تایمز هم آمده است.
مروتی با بیان اینکه عامل دیگری که به انقلاب جنسی در غرب کمک کرد رواج سقط و پیشگیری از بارداری به خصوص بهوسیله قرصهای ضدبارداری که در اختیار زنان غربی قرار گرفت بود، گفت: به همین دلیل زنان در غربی به راحتی به سمت هر فسادی میرفتند و نهاد خانواده رسماً نابود شد.
نقش رسانه و سینمای هالیوود در انقلاب جنسی غرب
کارشناس جمعیت ادامه داد: موضوع دیگر که مؤثر در وقوع انقلاب جنسی بود تغییرات در ایده رسانه است، در واقع قوانین و سانسور هالیوود تغییر کرد و سازندگان فیلمها این آزادی را داشتند که صحنههای مبتذل را نمایش بدهند، حتی مفهوم مثبت ۱۸ از همان دوران بهوجود آمد و متأسفانه به فروش بیشتر فیلمها نیز کمک کرد.
وی با اشاره به اینکه در آن برهه، بسیاری از قواعد و هنجارهایی که بر یک جامعه باید حاکم باشد تغییر کرد، عنوان کرد: از اینها مهمتر تلویزیون کابلی نیز در آن دوران وارد خانهها شد و مردم توانستند با پرداخت سهمیه چند دلار اشتراک یک سری سریالها را خریداری کنند و به موازات تلویزیون رسمی از تلویزیونهای غیر رسمی استفاده کنند.
مروتی با بیان اینکه در تلویزیون غیر رسمی ملاحظات اخلاقی وجود نداشت، گفت: بسیاری از داستانهای مبتذل، صحنههای خشن و غیر اخلاقی در آن به نمایش گذاشته شد و خود غربیها معتقدند که تلویزیون کابلی در وقوع انقلاب جنسی غرب، فوقالعاده مؤثر بوده است.
کارشناس جمعیت خاطرنشان کرد: عامل دیگری که منجر به وقوع انقلاب جنسی در غرب شد جنبش زنان یا موج دوم فمینیسم بود، فمینیسمهای رادیکال آنهایی که مدعی حقوق زن و مدعی برابری جنسیتی بودند به شدت با مفهوم خانواده درگیر شدند و آن را تخریب کردند.
وی با اشاره به اینکه رهبران این جریان موج معتقد بودند که حتی اگر یک زن خواست به اختیار خودش در خانه بماند و آنجا به تربیت فرزند و همسرداری بپردازد آنها اجازه این کار را به آن زن نمیدهند، افزود: آنها میگفتند ما زنان اینچنینی را باید به زور از خانه بیرون ببریم و سبک جدیدی از زندگی را به اون تحمیل کنیم.
مروتی با بیان اینکه این افراد به شدت خانواده، فرزندآوری، جایگاه پدر و مادر را تخریب کردند، گفت: فمینیسم به خانواده آسیب زد و عوامل متعددی از این جمله دست به دست هم دادند تا انقلاب جنسی در غرب رقم خورد.
کارشناس جمعیت ادامه داد: غرب با انقلاب جنسی دو مؤلفه مهم قدرت را از دست داد که یکی خانواده مستحکم و دیگری جمعیت جوان بود، امکان بازیابی این دو مؤلفه قدرت را هم دیگر کسب نکرد چون هیچگاه نتوانست آن محیط خانوادگی پیش از انقلاب جنسی را مجدداً ایجاد کند.
وی با اشاره به اینکه غرب برای جبران جمعیت جوان روی به مهاجرپذیری کرد، گفت: هرچند بازهم به حالت قبل از انقلاب جنسی بازنگشت به همین دلیل به سراغ اقدام دیگری رفت، آنها تصمیم گرفتند کاری کنند که که دیگران کشورهای رقیب آنها نیز این دو مؤلفه قدرت را از دست بدهند.
مروتی در پایان با بیان اینکه پروژه کنترل جمعیت و پروژه نابودی نهاد خانواده در سرتاسر دنیا توسط غرب به خصوص آمریکا رقم خورد، عنوان کرد: متأسفانه بعضاً نتایج آن را در کشور خودمان شاهد هستیم و برای آنکه غرب به هدف خود نرسد باید برای آگاهی مردم و جامعه تلاش کنیم.
چاله فمینیست و از بین رفتن نهاد خانواده
سید مجتبی حسینییمین در گفتگو با خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان» با بیان اینکه شهید مطهری در خصوص زنان غربی فرمودند:«انسان بودن زنان در غرب فراموش شد»، گفت: غربیها زن را انسان تلقی نمیکردند و زن را نیمه انسان و نیمه غیر انسان تلقی میکردند که بخاطر برداشت غلط آنها از کتب آسمانی تورات و انجیل بود.
وی با اشاره به اینکه در نظریه تورات و انجیل پیدایش صفر آمده است، افزود: تحریف و نوع برداشت غرب از خلقت زنان تعابیری غلط است و در قرآن و روایات معصومین اصل موضوع مشخص است.
کارشناس مسائل مذهبی ادامه داد: وقتی از امام صادق(ع) در خصوص خلقت زنان سئوال پرسیده شد ایشان به آیه مبارکه سوره نساء اشاره کردند و فرمودند مردم تقوایی خدایی را داشته باشید که جفت شما را از یک نفس واحده خلق کرد.
حسینییمین با بیان اینکه غربیها اصالت را به مرد میدانند نه به زن، تصریح کرد: این درحالی است که اسلام چنین موضوعی را قبول ندارد.
وی با اشاره به اینکه دومین دلیلی که غربیها جایگاه زنان را کوچک میشمارند این است که معتقدند بهخاطر زنان بود که از بهشت رانده شدند، گفت: ابن در حالی است که در کتب تحریف شده آنها زن موجودی معرفی شده که عامل شقاوت است اما در قرآن کریم این چنین نیست و آدم و حوا هردو مرتکب خطا و خروج از باغ شدند.
کارشناس مسائل مذهبی ادامه نداد: اساساً در غرب زن را پلید میدانند و معتقدند ازدواج باعث میشود که مردان همچون آنها پلید شوند به همین دلیل قدیمیهای آنها ازدواج نمیکردند و حتی حالا هم کاتولیکها ازدواج نمیکنند.
حسینییمین با بیان اینکه در غرب زنان آنقدر کوچک شمرده میشدند که اگر اموال زن مثل اسب و خانه به ارث میرسید، خود زن نیز به ارث میرسید، افزود: همه این اتفاقات تا جایی ادامه داشت که اولین بار استقلال اقتصادی زنان در غرب رخ داد، ویل دورانت پژوهشگر معروفی است که در یکی از کتابهای خود میگوید در استقلال اقتصادی زنان در غرب کسی دلش به حال زنان نسوخت بلکه کارگاهها در انقلاب صنعتی نیاز به کارگران ارزان قیمت داشتند در نتیجه زنان را وارد عرصه کردند.
وی با اشاره به اینکه در آن دوران جاهلیت در غرب بود و اصلاً هنوز خبری از اسلام در غرب نبود، گفت: در غرب جاهلیت مثل عرب جاهلیت، زن دارای مالکیت بود، زنان حق رأی نداشتند و حتی حالا نیز اگر وارد دنیای غرب شویم دو رویکرد وجود دارد.
کارشناس مسائل مذهبی ادامه داد: در حال حاضر یک نگاه به زنان در غرب سرمایهداری است و نگاه دیگر رویکرد فمینیستی دارد که جدیدتر است و جنبش زن، زندگی، آزادی جنبش صددرصد فمینیستی بود.
حسینییمین با بیان اینکه جنبش سرمایهداری همه چیز را پول و سرمایه میبیند و به همین دلیل زنان را تبدیل به پول و دلار کردند، افزود: خانمها در این جنبش از دو طریق صنعت و یا پورن و فیلم باید به پول برسند و همین نکته ابزاری به زن و کالا شدن زن را نشان میدهد.
وی با اشاره به اینکه نگاه فمینیستی اصلا به دنبال برهنگی و عشوهگری نیست، عنوان کرد: نگاه این است که زن تبدیل به مرد شود، اگر دختران دهه ۸۰ را با دقت نگاه کنید میبینید علاقهای به پوشیدن ساپورت و لباس جذب ندارند و آرایش نمیکنند، آنها موهای خود را کوتاه میکنند و اصلاً به دنبال این نیستند چهره دخترانه داشته باشند.
کارشناس مسائل مذهبی خاطرنشان کرد: حتی در دبیرستانها دیگر همکلاسیهای خود که دخترانه رفتار میکنند را مسخره هم میکنند، حرف زدن پسرانه دارند، چتهای اینها مثل پسران است و خانواده آنها وقتی به ما مراجعه میکنند از این موضوعات نگرانند.
حسینییمین با بیان اینکه نوع نگاه فمینیستی میخواهد بگوید که زن را زن نمیخواهد بلکه زن را مرد میخواهد، گفت: فمینیست دنبال آن است همه چیز را تبدیل به مرد کند و متأسفانه نسل جدید که درگیر این موضع شده است هویت دخترانه خود را قبول ندارد.
وی با اشاره به اینکه میزان تغییر برای جنسیت به دنبال این افزایش پیدا کرده است، افزود: مسئله ترنس از گذشته بوده ولی ادعای ترنس بودن در فضای فمینیستی بهوجود آمده است.
کارشناس مسائل مذهبی ادامه داد: فمینیستها دنبال این هستند که خانواده از بین برود، دهه ۷۰ اگر مسئله حجاب بود الان باید از کاهش ازدواج و تشکیل خانواده در آینده نگران باشیم.
حسینییمین با بیان اینکه به دنبال کاهش ازدواج مسائل مهمی همچون کاهش جمعیت و نیروی جوان نیز مطرح میشود، تصریح کرد: برای حفظ نهاد خانواده باید به تبیین این موضوعات بپردازیم تا هرروز با نامهای جدید و روشهایی جدید افکار دختران که مادران آینده هستند درگیر نشود.
وی با اشاره به اینکه اگر بخواهیم هم انسان بودن و هم زن بودن زن را حفظ کنیم باید به مسئله حجاب توجه کنیم، گفت: حجاب هویت زن بودن را به خوبی نشان میدهد، از تبدیل شدن زن به کالای جنسی جلوگیری میکند و تفاوت بین زن و مرد را ایجاد میکند.
کارشناس مسائل مذهبی در پایان عنوان کرد: در جهاد تبیین باید دشمنشناسی را خوب بدانیم و برنامه دشمن را برای مخاطب توضیح دهیم تا از فریب آنها پیشگیری شود.
سیاستهای پنهان غرب برای کاهش جمعیت مسلمانان
سیاست سازمانهای بینالمللی آن است تا جمعیت کشورهای مسلمان رو به کاهش برود چراکه جمعیت یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت کشورها محسوب میشود.
سیاست کاهش جمعیت در کشورهای مسلمان، بخشی از پروژه غرب است که هدف آن تضعیف قدرت اسلامی از طریق کنترل منابع انسانی است، هرچند عوامل داخلی مانند مشکلات اقتصادی در این روند تأثیرگذارند اما تغییر سبک زندگی از اقداماتی بوده است که توسط غرب انجام شده و نقش سازمانهای بینالمللی و برنامهریزی های غرب در این زمینه غیرقابل انکار است.
مقابله با این چالش، نیازمند بازنگری در سیاستهای جمعیتی، تقویت ارزشهای دینی و افشای اهداف پنهان غرب است.
کشورهای غربی از هر روشی در سالهای اخیر استفاده کردند تا با تغییر فرهنگ جوامع مسلمان خصوصاً تغییر نوع نگاه نسل جدید به معقوله خانواده موجب کاهش جمعیت شوند و اگر زودتر به تبیین این موضوع در جامعه نپردازیم، سالهای آینده با چالش بیشتری در این حوزه مواجه خواهیم شد.
انتهای خبر/ سع