• امروز : شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 23 November - 2024
7

خنده در کلاس درس با معلمی که شوخی‌هایش حکمت داشت

  • کد خبر : 215331
  • 12 اردیبهشت 1403 - 8:50
خنده در کلاس درس با معلمی که شوخی‌هایش حکمت داشت
شهید احمد جمشیدی، معلمی فداکار و مربی‌ای دلسوز بود که در راه دفاع از اسلام و انقلاب جان خود را فدا کرد. او که در روستاهای محروم به تدریس مشغول بود، علاوه بر تعلیم دانش‌آموزان، در تربیت اخلاقی و دینی آنها نیز تلاش می‌کرد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»؛شهید احمد جمشیدی همچنین مؤسس هیئت قاسم ابن الحسن (ع) بود که برای نونهالان و کودکان پایه ریزی کرد تا از همان دوران کودکی مشق عشق را به آنان بیاموزد.

او بارها در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یافت و سرانجام در عملیات مرصاد به دست منافقین کوردل به شهادت رسید.

از ویژگی‌های بارز شهید جمشیدی می‌توان به ساده‌زیستی، خوشرویی، شوخ‌طبعی، نظم و انضباط و تعهد مثال‌زدنی به بیت‌المال اشاره کرد.

شهادت این معلم شهید، درس ایثار و فداکاری را به ما می‌آموزد و یادآور می‌شود که برای حفظ ارزش‌های انقلاب اسلامی باید همیشه آماده جانفشانی باشیم.

شهید احمد جمشیدی بیستم شهریور ۱۳۴۰ در استان همدان شهرستان تویسرکان متولد شد،پدرش علی محمد (فوت ۱۳۶۶) و مادرش مکرم (فوت ۱۳۶۸) نام داشت ایشان دارای همسر ولی فاقد فرزند بودند . که در آموزش و پرورش شهرستان به شغل شریف معلمی اشتغال داشتند و در طول دوران خدمت خود در تعلیم و تربیت دانش آموزان تلاش چشمگیری داشتند و رفتار وی در بین تمامی همکاران زبانزد خاص و عام بود و در رعایت مسائل خدمتی بسیار حساس بودند بطوری که تمامی تاخیرهای زمان کاری را یادداشت و به مسئولین مربوطه جهت کسر از حقوقش هر ماهه ارائه می دادند وی دانشجوی کارشناسی رشته دینی و عربی بود و ایشان بارها از طریق بسیج عازم جبهه های حق علیه باطل گردید تا اینکه در تاریخ ۶/۵/۱۳۶۷ در اسلام آباد ( تنگه مرصاد ) در عملیات غرور آفرین مرصاد در اثر درگیری یا منافقین کوردل و اصابت ترکش به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای تویسرکان بخاک سپرده شد .

روزی روزگاری در این دیار یعنی در شهرستان تویسرکان هیئت قاسم ابن الحسن (ع) در دهه ۶۰ فعالیت می‌کرد و همچنان هم فعالیتش ادامه دارد، می‌گویند ریشه هیئت را همان گونه که با هر فکر و عقیده‌ای در ابتدا بنا بگذارند تا سال‌های بعد هم به همان شکل باقی می‌ماند و این هیئت به واسطه یکی از شهدای تویسرکان قبل از شهادتش بنا شد. شهید احمد جمشیدی که در عملیات مرصاد به درجه رفیع شهادت رسید.

شهید احمد جمشیدی ۲۰ شهریور سال ۱۳۴۰ در خانواده‌ای متدین و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت (ع) متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را تا کلاس دوم دبیرستان در تویسرکان می‌گذارند و بعد وارد دانشسرای مقدماتی پسران همدان می‌شود. این شهید بزرگوار پس از فارغ التحصیلی از آذرماه سال ۱۳۵۹ به اختیار خود به یکی از دورترین روستا‌های شهرستان تویسرکان یعنی «هوش» می‌رود تا در آنجا بتواند به شغل شریف معلمی بپردازد.

یک ماهی نمی‌گذرد که با تحقیق انجام شده متوجه می‌شود روستای «سازیان» از نظر معلم محرومتر از «هوش» است و تقاضای انتقال به آن روستا را می‌دهد و بعد در سال تحصیلی ۶۰ ـ ۶۱ کار خود را در روستای «جرا» در کنار «احمد امانی» که او نیز بعد‌ها به شهادت می‌رسد ادامه می‌دهد، در همین سال با شهید امانی راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل می‌شوند.

شهید جمشیدی در سال‌های بعد در روستا‌های «قلعه امیرخان»، «حاجی آباد» و «کندر» مشغول فعالیت شده و علاوه بر تعلیم در راستای تربیت دانش اموزآن در حوزه‌های اخلاقی، دینی، اعتقادی و تربیتی فعالیت‌های شایانی انجام می‌دهد و با برپایی اردو‌های دانش آموزی روزگار خوشی را برای شاگردان خود فراهم می‌سازد.

این شهید بزرگوار اگرچه به لحاظ رتبه بندی می‌توانست روستا‌های نزدیک به شهر و یا حتی شهری را برای تدریس انتخاب کند، اما معتقد بود خدمت در روستا‌های دور دست و محروم برایم شیرین‌تر است.

شهید جمشیدی با توجه به ایمان، عقیده و و هدفی که داشت در تابستان سال ۱۳۶۴ هم در دانشگاه آزاد اسلامی اراک در رشته دینی و عربی پذیرفته می‌شود و بار‌ها رخ داده بود که شعبان و رمضان را به صورت پیوسته روزه می‌گرفت.

این شهید والامقام در بین سال‌های تدریس، همزمان در جبهه‌های جنوب و غرب کشور هر جا که نیاز به کمک و یاری رساندن به رزمندگان بود پیش قدم می‌شد و در عملیات‌های والفجر ۲، والفجر ۸ تکمیلی، کربلای ۴ و کربلای ۵ حضوری پررنگ داشت تا آنکه در عملیات مرصاد در مرداد سال ۱۳۶۷ به شهادت رسید.

شهید جمشیدی مؤسس هیئت قاسم ابن الحسن (ع) بود و گردانی هم که در آن حضور داشت با این عنوان متبرک شده بود، او این هیئت را برای نونهالان و کودکان پایه ریزی کرد تا بتواند از همان دوران کودکی مشق عشق را به آنان بیاموزد.

در این باره با «حسین ربیعی» یکی از اعضای هیئت که در سال ۱۳۶۷ که زمان شهادت شهید جمشیدی در کلاس سوم ابتدایی مشغول به تحصیل بود به گفتگو نشستیم.

معلمی که آرزوی شهادت به دست شقی‌ترین دشمنان اسلام را داشت

ربیعی که اکنون هر چه دارد را از توکل به خدا، توسل به ائمه و حرکت در مسیر شهدا می‌داند درباره خصوصیات شهید جمشیدی گفت: شهید جمشیدی مربی هیئتی نمونه و معلمی دلسوز بود که در عملیات مرصاد زمانی که تنها بیش از یک سال از حضور من در هیئت نگذشته بود به شهادت رسید.

وی تصریح کرد: شهید جمشیدی عاشقانه و از صمیم قلب برای نونهالان و کودکان برنامه ریزی می‌کرد و آنقدر رابطه صمیمانه با کودکان داشت که حتی در آن سال‌ها که از شبکه پویا خبری نبود و روز‌های جمعه می‌شد اوج برنامه‌های تلویزیونی برای کودکان، آنان برنامه‌های تلویزیون را رها کرده و در هیئت حضور می‌یافتند.

شاگرد شهید جمشیدی با بیان اینکه مربی ما همیشه از ما می‌خواست تا برایش دعا کنیم که به دست شقی‌ترین افراد به شهادت رسد، تصریح کرد: همین گونه هم شد و او در عملیات مرصاد که پنجره‌ای پایانی در دوران دفاع مقدس برای رهایی و شهادت بود، به دست منافقین که شقی‌ترین دشمنان اسلام هستند به شهادت رسید.

ربیعی تصریح کرد: می‌گویند زمانی که پیکر مطهرش را می‌یابند به حالت سجده بوده است، همان گونه که آرزو داشت به حالت سجده به شهادت برسد و قرآنی در جیب.

وی از فعالیت‌های هنری که شهید جمشیدی برای آنان ترتیب داده بود یعنی تشکیل یک گروه سرود برای هیئت هم خبر داد و افزود: تا روز تشییع شهید جمشیدی کسی نگفت که او به شهادت رسیده و تنها گفتند خودتان را آماده کنید تا سرودی در مراسم تشییع شهدا بخوانید، درست در مراسم ما متوجه شهادت شهید جمشیدی شدیم، آن روز همه ما سرودی را که از خود شهید آموخته بودیم با گریه و زیبایی خاصی برای او به بهترین شکل را اجرا کردیم.

 

شاگرد شهید جمشیدی عنوان کرد: آن شهید والا مقام به عنوان دوستی همراه و همیشگی در کنار ما بود و برای آن که ما را با ائمه و اهل بیت (ع) بیشتر آشنا کند سعی می‌کرد حتی با هزینه شخصی خود ما را به اردو‌های زیارتی ـ سیاحتی همچون قم و جمکران ببرد و گاهی هم که پول کافی برای این امر نبود، اردو‌های یک روزه در سطح شهرستان برایمان تدارک می‌دید و در این اردو‌ها همه چیز مهیا بود از تفریحات ورزشی و هنری گرفته تا اقامه نماز جماعت، بدین ترتیب در تربیت اسلامی ما نقش مؤثری داشت.
شهید جمشیدی کودکان را مسئولیت پذیر تربیت می‌کرد.

وی با بیان اینکه آن روز‌ها به همت شهید جمشیدی برای تمام مراسم‌های مذهبی برنامه ریزی می‌شد و با تقسیم کار مسئولیت پذیری را در بین کودکان تقویت می‌کرد، گفت: این روز‌ها از آن برنامه ریزی‌ها برای کودکان آنچنان که باید خبری نیست و این آسیب جدی هیئات مذهبی حتی هیئت‌های بزرگسالان است، چرا که عمده برنامه این هیئت‌ها مختص محرم است و متولیان امر برای دیگر مناسبت‌ها برنامه‌ای ارائه نمی‌دهد.

ربیعی ادامه داد: شهید جمشیدی برای تشویق افرادی که دعا و یا قرآن حفظ می‌کردند، هدایایی اعطا می‌کرد از جمله آنکه به بنده یک نوار کاست استادعبدالباسط را که آن روز‌ها خاص بود هدیه داد.

اهتمام شهید جمشیدی به درگیرکردن خانواده‌ها برای فعالیت مذهبی

وی عنوان کرد: این شهید والامقام برای آنکه خانواده‌ها را هم درگیر مسائل معنوی کرده و با خود همراه کند، محفل هیئت را به صورت چرخشی در خانه‌های اعضا برگزار می‌کرد تا والدین کودکان، از نزدیک با فعالیت‌های آنان بیشتر آشنا شوند و، اما شرط اصلی برگزاری هیئت در منازل، پذیرایی حداقلی حتی با یک استکان چای بود.

معلمی که آرزوی شهادت به دست شقی‌ترین دشمنان اسلام را داشت

وی با بیان اینکه شهید جمشیدی دست به قلم بود و مطالب ارزشمندی می‌نوشت، گفت: خاطرات و تعدادی از نوشته‌های او در مجله عروه الوثقی منتشر می‌شد.

شاگر شهید جمشیدی در ادامه با اشاره به اینکه امروزه در مسائل تربیتی کودکان خلاء‌های بسیاری واضح و شفاف است، گفت: تهاجم فرهنگی با تغییر ذائقه‌ها و سبک زندگی مسائل تربیتی را با چالش جدی مواجه کرده است و البته در میان متأسفانه برخی به صورت خاموش و گاهی حتی روشن سند ۲۰۳۰ که زاییده تفکر غرب است را در آموزش و پرورش ارائه می‌دهند.

وی با تأکید بر اینکه ما اگر در مسیر شهدا حرکت کنیم راه را هرگز گم نمی‌کنیم، افزود: شهادت تاجرانه است و بهترین معامله با خدا، در حالی‌ها که برخی تصور می‌کنند آرامش حقیقی را باید در این دنیا بیابند، شهدا نشان دادند برای دستیابی به آرامش حقیقی باید خلوص نیت داشت و برای رضای خدا جانانه ایثار کرد.

ربیعی عنوان کرد: بار‌ها شاید در زندگی خود با مشکلاتی روبرو شدم که در ظاهر حل نشدنی بودند، اما همان زمان با حضور بر سر مزار شهید جمشیدی و درد و دل با ایشان، به آرامشی دست یافته و بهترین تصمیم‌ها را برای حل مشکل می‌یافتم.

عبدالصالح داوری معلم بازنشته و از همرزمان شهید جمشیدی نیز در گفت و گویی گفت: درباره شهید جمشیدی حرف زدن کاری دشوار است، او خلوص نیتی داشت مثال زدنی، آن شهید بزرگوار اهل ورزش و بسیار اهل مطالعه بود به ویژه خواندن کتاب‌های شهید مطهری، سکوت و حرف زدن به موقع و نظم و ترتیب در کار‌ها از ویژگی‌های دیگر اخلاقی او بود.

وی اظهار کرد: آشنایی اصلی ما به زمان حضور در دانشسرا باز می‌گردد البته می‌دانستم که قبل از انقلاب فعالیت‌های انقلابی بسیار داشته و گاهی هم عکش شاه خائن را که در کلاس‌ها نصب بود با ترفند‌های او پاره می‌شد.

همرزم شهید جمشیدی افزود: شهید جمشیدی سعی می‌کرد دورترین روستا‌ها را برای تدریس انتخاب کند و گاهی با برگزاری اردو‌ها و برپایی نماز اول وقت به الگویی بی بدیل برای دانش آموزان تبدیل می‌شد.

شهیدی که با جدولی دقیق، حتی ذره‌ای از وقت بیت‌المال را هدر نمی‌داد

وی به موضوع کسر حقوق شهید جمشیدی به درخواست خودش هم اشاره کرد و گفت: این شهید والامقام جدولی برای خود طراحی کرده بود و تأخیر‌های خود را در آن جدول یادداشت می‌کرد و انتهای هر ماه با ارائه جدول و نامه‌ای به کارگزینی اداره از آنان می‌خواست از حقوقش بکاهند.

داوری ادامه داد: ساده زیستی، خوشرویی و شوخ طبعی از ویژگی‌های اخلاقی شهید جمشیدی بود و، اما همیشه تأکید داشت که شوخی هایش در چارچوبی تعریف شود تا زمینه ساز ناراحتی و یا بی حرمتی به کسی نشود و شاگردانش را هم به خوش رویی تشویق می‌کرد.

وی افزود: در ۲۹ آذرماه سال ۱۳۵۸ در سال دوم دانشسرا با هماهنگی شهید جمشیدی به دیدار امام راحل (ره) رفتیم و این عکس هم توسط خود شهید جمشیدی گرفته شده است، آن روز برای آن که امام در بین شلوغی جمعیت متوجه حضور ما شود بر روی مینی بوسی رفته و همزمان ایشان را صدا زدیم.

دوست شهید جمشیدی اظهار کرد: در یکی از شب‌ها بعد از شهادت شهید جمشیدی، روز‌هایی که مادرش در قید حیات بود چندین مرتبه خواب دیدم که شهید ناراحت است، از این رو گفتم اتفاقی افتاده به همین دلیل شبانه راهی خانه مادرش شدم، بر اثر بارش شدید باران بخشی از جوی آب کنار خانه شکسته و آب به منزل شهید جمشیدی سرازیر می‌شد، بدین ترتیب با دوستانمان به خانواده شهید جمشیدی کمک دادیم.

 

 

 

لینک کوتاه : https://asrehamedan.ir/?p=215331

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
به نظر من !!!

هفت + 7 =