به گزارش عصر همدان، نام او را باید در صف مدیران فوتبالی این مملکت قرار داد که دنیای هواداریشان متفاوت از بقیه است، دوآتشه و پافشار. از آن دست پرسپولیسیهای متعصب و فناتیکِ فوتبالی که محال ممکن بود بعد از باخت تیم محبوبش در بازیهای حساس حوصله احدی را داشته باشد. حمایت او از داوود مهابادی سرمربی سابق پاس، به مثابه حمایت پدر از فرزند بود، مگر اینکه یک نقطه تضاد آن رابطه حتی احساسی را شکرآب کند: پوشیدن پیراهن استقلال در سالهای منتهی به ۲۰۰۰ و پا گذاشتن مهابادی در دنیای استقلالیها تا روزی که روبروی استاندارد همدان بنشیند! در آن برهه (سال ۹۳) که حال پاس خوب بود، نیکبخت حتی در یک جلسه به حالت طنز گفته بود که مهابادی موردوثوق من است و تنها ایرادش استقلالیبودن آن است!
اینکه در آبان ۹۲ نام محمدناصر نیکبخت برای استاندارد ی همدان دهانبهدهان شد، از یک بابت برای ما و همه علاقمندان به فوتبال هگمتانه بهسبب همین علاقه وافرش به فوتبال، پیگیربودنش و قرابتش به مستطیلسبز امیدوارکننده بود.
به این قصه، ریاست نیکبخت در هیات کشتی استان همدان در برههای که او معاون بهروز مرادی بود را هم اضافه کنید. حکایتی که برای کشتی مادستان هم مسرتبخش بود و میشد غبار رضایت را روی چهره اعضای خانواده بزرگ ورزش اول استان بعد از شنیدن خبر انتخاب نیکبخت به عنوان استاندارد جدید همدان در سال ۹۲ به تماشا نشست.
مخلص کلام اینکه کشتی و فوتبال به عنوان دو رشته پرافتخار و پرمخاطب استان، در روزهایی که همه میدانستیم استاندارد ی یک فرد بومی در همدان کاملاًً دور از ذهن است، به همان دلایل که در بالا به رشته تحریر درآوردیم، شاید بیش از مابقی ورزشها از استاندارد ی مرد دیشموکی رضایت داشتند.
این اما تمام تصورات خوش نبود. نیکبخت در استان اگر برای همه مانند یک مادر دلسوز رفتار کرد، برای ورزش و بهخصوص پاس یک زنبابای بیتفاوت بود و ماحصل این عملکرد شد همانی که نباید: دو سقوط تاریخی پاس ظرف مدت پنج سال و رسیدن آخرین قهرمان ایران در آسیا به جایگاهی که شاید در روزگار نهچندان دور بدبینترین هوادار همدانی هم تصورش را نمیکرد.
در فصل 93_92 پاس با مدیرعاملی عبدالحمید رمضانی فصل را در بدترین حالت ممکن به پایان رساند و به هرشکل که بود، نماینده استان در لیگ دسته اول ماندنی شد.
شهریورماه ۹۳ بهرام یدی به عنوان مدیرعامل جدید پاس انتخاب شد. قبل از آغاز فصل جدید و در یک برنامه جالب، جشن پیراهن و لوگوی جدید پاسیها با حضور استاندارد همدان برگزار و در آن جشن نیکبخت اذعان کرد که امسال حمایتی همهجانبه از تیم خواهیم داشت و درصدد رسیدن به لیگ برتر هستیم.
حرفهای از دل برآمده و نویدبخش استاندارد ، بارقههای امید را به شهر دلسرد از فوتبال بازگردانده بود و وقتی داوود مهابادی آن فصل تیمی یکدست را روانه مسابقات کرد، خیلیها بر این اعتقاد بودند که آن تیم دوستداشتنی راهی لیگ برتر فوتبال خواهد شد.
فاصله آن تیم همدل و قابل احترام با لیگ برتر فوتبال بدون تردید کمتر از فاصله دو چشم بود. اتفاقات تلخ شب قبل از بازی پایانی این تیم در لیگ یک و صحبتهای عجیب و دور از ذهن نیکبخت، شیرازه تیم را از هم پاشید و شکافی عجیب میان بازیکنان و کادرفنی با مدیریت و سرمربی تیم ایجاد شد و همان شکاف که دستپخت جناب استاندارد بود، آنچنان پاس را در هفته پایانی زمینگیر کرد که در تصورات نمیگنجید.
تصمیم سال بعد استاندارد و اطرافیانش، ادامه کار پاس همدان با بهرام یدی و داوود مهابادی بود. اگرچه روی کاغذ همهچیز منطقی به نظر میرسید و ادامه کار با تیم موفق سال گذشته که تا یکقدمی لیگ برتر پیش رفته بود، کاملاًً طبیعی بود، اما مسلمتر این بود که بعد از اتفاقات تلخ هفته پایانی فصل ۹۴-۹۳ و همچنین از دست دادن چند بازیکن خوب، نسخه مهابادی و یدی در همان هفتههای ابتدایی لیگ یک پیچیده خواهد شد.
همین اتفاق هم افتاد و اینبار قرعه به نام فردی خورد که پاس برایش لقمهای دهانگیر بود! روی کار آمدن حسن عزیزی به عنوان مدیرعامل پاس دیگر دستپخت عجیب و وحشتناک استاندارد همدان بود.
آن تصمیم غیرفوتبالی کار پاس را یکسره کرد و تیم محبوب شهرمان همان سال راهی لیگ دسته دوم فوتبال کشور شد و یکی از رسانههای مطرح کشوری اینگونه تیتر زد که: «پاسِ بزرگ به لیگ دو رفت و تمام»!
سقوط به لیگ دسته اول که برای استان همدان خیلی گران تمام شده بود، برای دستاندرکاران همدانی و مسئولان ارشد استان هیچوقت عبرت نشد و در لیگ دسته دوم هم پاس همواره با مشکلات عجیب دست و پنجه نرم میکرد.
از توقیف اموال و کسر امتیاز بگیرید تا مشکلات مالی و بدهیهای سرسامآور. هیچوقت برای مشکلات پاس ظرف این پنج سال تصمیم درستی اتخاذ نشد و در نهایت دومین سقوط تاریخی پاس در همدان هم در دوران مدیریت نیکبخت به عنوان رئیس هیاتمدیره رقم خورد.
سال گذشته پاسیها به لیگ دسته سوم سقوط کردند تا تعبیر جدید رسانهها از این سوژه مهم این باشد: «اتفاق هولناک در فوتبال ایران»!
با این حال نیکبخت گناه نابخشودنی دیگری به نام «خرید امتیاز» را مرتکب شد. اگرچه در این گناه، شراکت پررنگ افرادی چون عباس صوفی را هم شاهد بودیم، اما به هرنحو ممکن پاسیها بعد از سقوط به لیگ دسته سوم، سراغ خرید امتیاز رفتند و با گرفتن امتیاز پرسپولیس مشهد امسال در لیگ دسته دوم حضور دارند.
بهواقع باید گفت نیکبخت پاس لیگ دسته اولی را تحویل گرفت و اگر خرید امتیاز سال قبل که هزینه سنگینی روی دست استان گذاشت نبود، دسته سومی تحویل میداد و میرفت!
قصه برای کشتی هم بیشباهت با فوتبال نیست. شاید بیش از فوتبال، توقعات از نیکبخت برای حمایت از کشتی به سبب سابقهای که داشت، بیشتر هم بود، اما استاندارد به سختی برای کشتی وقت میگذاشت و بد نیست گریزی بزنیم به سال ۹۴ و زمانی که همدان باید در جام باشگاههای جهان تیمداری میکرد، در آن برهه متولیان هیات کشتی حتی موفق به دیدار با نیکبخت نشدند و تمام کارها به معاون سیاسی وقت سپرده میشد تا او راهگشای کشتی و اتفاقات دقیقه نودیاش در جام باشگاههای جهان باشد.
اشتباه بدتر از جانب نیکبخت مواقعی بود که او با دستورات مافوقی خود، اعتبارات ورزشهای افتخارآفرین استان همچون کشتی را به پاس تزریق میکرد تا هم رشتهای مثل کشتی به سرمنزل مقصود نرسد و هم پاس عاقبت بهخیر نشود.
اوضاع در ورزشهای دیگر هم در این چند سال بدون تعارف، تعریفی نداشته است. نه دیگر خبری از افتخارآفرینیهای آنچنانی ورزشکاران همدانی در میادینی چون المپیک و جهانی بودیم نه خبری از شور و شوق نشأت گرفته از تیمداری لیگ برتری در رشتههایی چون کشتی و والیبال و …
و حالا که نیکبخت از همدان بار سفر میبندد، بد نیست از یک فقره کمکاریهای او در قبال ورزش هم یادی کنیم. مرد دیشموکی بعد از بازیهای آسیایی ۲۰۱۴ جاکارتا قول اهدای زمین و مسکن به چند قهرمان نامدار ورزشی هگمتانه را داد، اما او میرود و هنوز که هنوز است قهرمانان ما نه زمینی به نام خود دارند و نه سقفی بالای سر!
===================
گزارش از : حامد صیفی